به گزارش مشرق، پرویز برومند درخصوص درگذشت منصور پورحیدری گفت: من آقای پورحیدری را دوست داشتم و بهترین خاطرهای که با او دارم مقام سومی در آسیا بود. او یک انسان آرام و مربی کامل بود و از این لحاظ همیشه یک الگو محسوب میشد. اینکه یک مربی در یک شرایط بحرانی میتواند چگونه رفتار کند، از دست هر کسی برنمیآید ولی پورحیدری چنین شخصیتی را دارا بود.
وی افزود: موارد زیادی هست که نمیخواهم به آنها اشاره کنم، اما برخی مواقع او رفتارهایی میکرد که خودم حیرتزده میماندم که منصورخان به چه چیزهایی فکر میکند.
برومند با انتقاد از کسانی که این روزها به پورحیدری لقب پدر استقلال را دادهاند، گفت: اگر از قبل به منصورخان میگفتند پدر استقلال و زمانی که او در سلامت کامل بود، این لقب را به او میداند، الان نباید دلمان میسوخت،اما ختم کلام را در این جمله میگویم، به جز این یکی، دو روز آینده پورحیدری رفت تا 365 روز دیگر که مراسم سالگردش را بگیرند. دیگر کسی اسم پورحیدری را تکرار نمیکند به جز همین چند روز و بازی آینده استقلال.
وی تأکید کرد: هر بار که به تشییع جنازه کسی میروم خوشحال میشوم که خیلیها را میبینم، ولی همانجا غبطه میخورم چرا نباید در مراسم شادی یکدیگر را ببینیم؟چرا نباید ماهی یکبار دور هم جمع شویم؟ خیلیها دیروز بعد از مراسم شیرودی حتی به بهشتزهرا هم نیامدند. به این خاطر است که میگویم اسم پورحیدری رفت تا یک سال دیگر.
دروازهبان اسبق استقلال و تیم ملی در ادامه تأکید کرد: من نمیدانستم که منصورخان زمانی که بازی میکرده، بارها برای استقلال قهرمانی آورده و وقتی این موضوع را شنیدم، تنم لرزید. این دو ستارهای که استقلالیها به آن مینازند و همهجا با آن کری میخوانند، از پورحیدری است. پورحیدری رفت و دو ستارهاش ماند، اما ایکاش زمانی که او حضور داشت قدرش را میدانستیم.
وی افزود: من در فجر شهید سپاسی هم با منصورخان افتخار همکاری داشتم و انصافاً در آنجا برای بچهها مثل یک پدر رفتار میکرد.این را میتوانید از بقیه هم بپرسید. ما پنجشنبهها در خانه او در شیراز جمع میشدیم و یادم میآید یکی، دو مسافرت خوب هم با او داشتم. الان ناراحتم که به پورحیدری میگویند پدر استقلال، چون اگر او زمانی که در سلامت کامل بود این لقب را میشنید، خیلی برایش انگیزه و خوشحالی میشد. تا او روی تخت بیمارستان افتاد، همه به او لقب پدر را دادند. شما بگویید با حال مریض اگر سر تا پای یک نفر را طلا هم بگیرید، آیا به دلش میچسبد؟ پدر استقلال رفت و من اعتقاد دارم او را هم روحی و روانی مثل خدابیامرز حجازی دق دادند! مگر میشود پورحیدری در عرض یک سال و نیم اینگونه افت کند و جانش را بدهد؟ آنقدر مشغله فکری برایش ایجاد کردند و آنقدر به او فشار آوردند که او هم مثل حجازی آب شد.
برومند تأکید کرد: روزی که با همسر آقای پورحیدری تماس گرفتم از او آدرس منزل را خواستم که با تعجب پرسید، مگر آدرس را بلد نیستی، که به او گفتم چیزی زیادی یادم نمیآید. وقتی به آنجا رسیدم، خانم شجاعی گفت یادت هست وقتی قهرمان شدید کاپ قهرمانی را به خانه ما آوردید؟ همسر مرحوم پورحیدری وقتی این حرف را زد، اشک در چشمانم جاری شد. او گفت دوست دارم نفرات بامعرفتی مثل شما زیر تابوت منصور را بگیرید. به همین خاطر بود که دیروز با کمال میل این کار را کردم.
دروازهبان سابق استقلال با اشاره به آن مسابقهای که در انزلی با شکست استقلال موجب قهرمانی پرسپولیس شد، گفت: به نظرم آنهایی که فکر میکنند در آن مسابقه اتفاقاتی افتاده، اشتباه میکنند. بازیکن آبرویش را از هر چیزی بیشتر دوست دارد. آن سال ملوان یک تیم خوب بود و گلی هم که خوردیم به خاطر شرایط بد آبوهوا بود. توپ بین هادی و دفاع ما به زمین خورد و در نهایت به دروازه ما رفت. اگر در جایی غیر از انزلی آن مسابقه برگزار میشد، ما قهرمان میشدیم چون بازیکن فانتزیباز زیاد داشتیم، اما قسمت این نبود.
وی افزود: موارد زیادی هست که نمیخواهم به آنها اشاره کنم، اما برخی مواقع او رفتارهایی میکرد که خودم حیرتزده میماندم که منصورخان به چه چیزهایی فکر میکند.
برومند با انتقاد از کسانی که این روزها به پورحیدری لقب پدر استقلال را دادهاند، گفت: اگر از قبل به منصورخان میگفتند پدر استقلال و زمانی که او در سلامت کامل بود، این لقب را به او میداند، الان نباید دلمان میسوخت،اما ختم کلام را در این جمله میگویم، به جز این یکی، دو روز آینده پورحیدری رفت تا 365 روز دیگر که مراسم سالگردش را بگیرند. دیگر کسی اسم پورحیدری را تکرار نمیکند به جز همین چند روز و بازی آینده استقلال.
وی تأکید کرد: هر بار که به تشییع جنازه کسی میروم خوشحال میشوم که خیلیها را میبینم، ولی همانجا غبطه میخورم چرا نباید در مراسم شادی یکدیگر را ببینیم؟چرا نباید ماهی یکبار دور هم جمع شویم؟ خیلیها دیروز بعد از مراسم شیرودی حتی به بهشتزهرا هم نیامدند. به این خاطر است که میگویم اسم پورحیدری رفت تا یک سال دیگر.
دروازهبان اسبق استقلال و تیم ملی در ادامه تأکید کرد: من نمیدانستم که منصورخان زمانی که بازی میکرده، بارها برای استقلال قهرمانی آورده و وقتی این موضوع را شنیدم، تنم لرزید. این دو ستارهای که استقلالیها به آن مینازند و همهجا با آن کری میخوانند، از پورحیدری است. پورحیدری رفت و دو ستارهاش ماند، اما ایکاش زمانی که او حضور داشت قدرش را میدانستیم.
وی افزود: من در فجر شهید سپاسی هم با منصورخان افتخار همکاری داشتم و انصافاً در آنجا برای بچهها مثل یک پدر رفتار میکرد.این را میتوانید از بقیه هم بپرسید. ما پنجشنبهها در خانه او در شیراز جمع میشدیم و یادم میآید یکی، دو مسافرت خوب هم با او داشتم. الان ناراحتم که به پورحیدری میگویند پدر استقلال، چون اگر او زمانی که در سلامت کامل بود این لقب را میشنید، خیلی برایش انگیزه و خوشحالی میشد. تا او روی تخت بیمارستان افتاد، همه به او لقب پدر را دادند. شما بگویید با حال مریض اگر سر تا پای یک نفر را طلا هم بگیرید، آیا به دلش میچسبد؟ پدر استقلال رفت و من اعتقاد دارم او را هم روحی و روانی مثل خدابیامرز حجازی دق دادند! مگر میشود پورحیدری در عرض یک سال و نیم اینگونه افت کند و جانش را بدهد؟ آنقدر مشغله فکری برایش ایجاد کردند و آنقدر به او فشار آوردند که او هم مثل حجازی آب شد.
برومند تأکید کرد: روزی که با همسر آقای پورحیدری تماس گرفتم از او آدرس منزل را خواستم که با تعجب پرسید، مگر آدرس را بلد نیستی، که به او گفتم چیزی زیادی یادم نمیآید. وقتی به آنجا رسیدم، خانم شجاعی گفت یادت هست وقتی قهرمان شدید کاپ قهرمانی را به خانه ما آوردید؟ همسر مرحوم پورحیدری وقتی این حرف را زد، اشک در چشمانم جاری شد. او گفت دوست دارم نفرات بامعرفتی مثل شما زیر تابوت منصور را بگیرید. به همین خاطر بود که دیروز با کمال میل این کار را کردم.
دروازهبان سابق استقلال با اشاره به آن مسابقهای که در انزلی با شکست استقلال موجب قهرمانی پرسپولیس شد، گفت: به نظرم آنهایی که فکر میکنند در آن مسابقه اتفاقاتی افتاده، اشتباه میکنند. بازیکن آبرویش را از هر چیزی بیشتر دوست دارد. آن سال ملوان یک تیم خوب بود و گلی هم که خوردیم به خاطر شرایط بد آبوهوا بود. توپ بین هادی و دفاع ما به زمین خورد و در نهایت به دروازه ما رفت. اگر در جایی غیر از انزلی آن مسابقه برگزار میشد، ما قهرمان میشدیم چون بازیکن فانتزیباز زیاد داشتیم، اما قسمت این نبود.