به گزارش سرويس جهاد و مقاومت مشرق، کتابهاي درسي در رژيم صهيونيستي منبعي براي ازدياد نفرت و نهادينه کردن آن عيله مسلمانان و اعراب است که چند تن از محققان اسراييلي نيز با هشدار نسبت به اين مساله آن را به ضرر اين رژيم دانسته اند.
«ايلي بوديا» استاد دانشگاه حيفا در پژوهشي که انجام داده است مطالب کتابهاي آموزش رژيم صهيونيستي را منحرف خوانده و تأکيد کرده است: «اين مطالب باعث ميشود تا افکاري غير قابل قبول در خصوص عربها در ذهن دانشآموزان صهيونيست جاي گيرد و حس تنفر نسبت به اين قوم را در وجود آنان ايجاد کند تا جايي که اين مطالب در درازمدت در تصميمات مقامات دولت عبري در خصوص جنگ يا صلح تأثير مستقيم داشته است.»
در پژوهش اين استاد دانشگاه که با عنوان «مناقشه اعراب و اسرائيل در کتب تاريخ مدارس اسرائيل» تدوين يافته و توسط مؤسسه تحقيقاتي موسوم به مدار منتشر شده، آمده است: «کتابهاي تاريخي که در مدارس اسرائيلي تدريس ميشود باعث ايجاد چالش استاتيک و تداوم روند حالت جنگ ميگردد و به صورت غيرمستقيم افراد را به سمت چالش مسلحانه ميکشاند.»
*سه چهارم کتابهاي تاريخ مدارس اسرائيل به دانشآموزان اجازه تحقيق در مورد مسائل خطرناک را نميدهد!
ايلي بوديا ميافزايد: «نظام آموزشي اسرائيل براي خلق يک حافظه جمعي جديد براي صهيونيستها شيوهاي نژادپرستانه را پيش گرفته است که همين امر باعث ميشود تا واقعيتهاي موجد در تاريخ را قرباني نيازهاي کنوني و آتي اسرائيل نمايد.»
وي ميگويد: «سه چهارم کتابهاي تاريخ که در مدارس اسرائيل آموزش داده ميشود، هرگز به دانشآموزان اجازه تحقيق در مورد مسائل به اصطلاح خطرناک را نميدهد. در واقع اين کتابها بيش از همه به تعميق ارزشهاي صهيونيسم، تأکيد بر اسطورهها و تمجيد قهرمانان افسانهاي ميپردازند و تلاششان در راستاي ايجاد يک حافظه جمعي واحد براي افرادي است که از اقصي نقاط جهان به اسرائيل مهاجرت کردهاند.»
اين نويسنده صهيونيستها خاطرنشان ميسازد: «توصيفي که در کتابهاي تاريخ از مناقشه اعراب و اسرائيل شده است کاملاً ساده و يکجانبه و فاقد هرگونه دقت ميباشد تا جايي که در اين کتابها، چهرهاي که از اعراب ترسيم شده است، مشتي افراد فاقد انسانيت ميباشد.»
در ادامه پژوهش مذکور ميخوانيد که «در کتابهاي تاريخ دانشآموزان، صهيونيستها افرادي متمدن و صلحطلب تصوير شدهاند و در مقابل تصوير ارائه شده از عربها تصوير مشتي خائن، عقبمانده، جنايتکارع آدمرباي کثيف، تجاوزکار و خرابکار ميباشد. اگر به نگرش اين کتابها در خصوص اولين رويارويي ميان مسلمانان و يهوديان در شهر مدينه نگاه کنيد، ميبينيد که قبايل يهودي ساکن در شهر مذکور به عنوان افرادي محترم و شيردل؛ ولي عربها افرادي حيلهگر و خيانتکار توصيف شدهاند که با نيرنگ و دسيسهچيني يهوديان را شکست دادهاند.» اوصافي همچون وحشيع حيلهگرع دزد، سارق و تروريست به کار رفته است.
* بايد براي تعميق ارزشهاي صهيونيسم کوشيد حتي اگر به قيمت زير پا گذاشتن فرهنگ صلح باشد
ضمناً هر اقدامي که در طول تاريخ از سوي عربها عليه يهوديان انجام شده است با نام تجاوز و کشتار از آن ياد ميکنند تا از اين طريق رابطه مستقيمي ميان عرب و آنتيسميتزم ايجاد کند. آنتيسميتيزمي که ريشه در تجربه تاريخي يهوديان در اروپا دارد. در کتابهاي دانشآموزان ما، عربها به عنوان همان «عمالقه» جديد يعني همان سرسختترين دشمن يهوديان در تورات توصيف شدهاند که اين امر باعث ميشود تا مناقشه اعراب و اسرائيل حالتي اسطورهاي به خود بگيرد و عربها نيز در نظر صهيونيستها ديگر حالت غيرانساني را داشته باشند. به هرحال، هجمههايي که عليه عربها در کتابهاي درسي انجام شده است نوعي فرافکني نسبت به موضع يهوديان در قبال غيريهوديان به شمار ميرود.»
وي در ادامه به نقل گفتههاي «زيگريد ليهمان»، پژوهشگر يهودي ميپردازد و ميگويد: «ما به عنوان يهودي هميشه عرب را به عنوان يک دشمن تلقي ميکنيم. ما به عنوان يک اروپايي، عربها را آسيايي و دشمني جدي براي تحقيق آرمانهاي قومي خود ميدانيم. ما به عنوان سوسياليست، عربها را به عنوان نماينده واپسگراترين گروه در جامعه جهاني تلقي ميکنيم.»
اين نويسنده صهيونيست در بخشي ديگر از اظهارات خود از واکنش عجيب و غريب يهوديان نسبت به ديدار انوار سادات، رئيس جمهور اسبق مصر از تلآويو سخن گفت و اظهار داشت: «مسئولان عاليرتبه اسرائيل در آن زمان بر اين امر تأکيد داشتند که بايد براي تعميق ارزشهاي صهيونيسم کوشيد حتي اگر به قيمت زير پا گذاشتن فرهنگ صلح باشد و در نهايت نيز کار به جايي رسيد که «زيلولون هامر»، وزير وقت آموزش ميگفت برخي رهبران عرب معتقدند که اگر در ميدان جنگ موفق به نابودي ما نشوند، از طريق صلح اين هدف را تحقق خواهند بخشيد.»
*تنها دو درصد مربيان يهودي در طرح تقريب ديدگاههاي دانشآموزان عرب و يهودي شرکت کردند
ايلي بوديا يادآور ميشود که «کتابهاي درسي دانشآموزان اسرائيلي در تلاش است تا اين باور را منتقل کند که صلح با اعراب پايههاي موجوديت اسارئيل را تهديد ميکند تا جايي که وقتي «اسحاق فانون»، وزير آموزش اسبق اسرائيل طرح تقريب ديدگاههاي دانشآموزان عرب و يهودي را به اجرا گذاشت، تنها دو درصد از مربيان يهودي در اين طرح شرکت کردند که اين امر نشانگر موضع مخالف نهادهاي مذهبي يهودي در خصوص انجام چنين طرحهايي است. به ديگر سخن حافظه جمعي که براساس آن يهوديان قربانيان نسلکشي به شمار ميروند. در واقع زنجيري است که يهوديان را گرفتار گذشتهشان ميسازد.»
در اين پژوهش که توسط مؤسسه مطالعاتي مدار انجام شده آمده است: «اطلاعات دانشآموزان صهيونيست در مورد کشورهاي اسکانديناوي بيش از همسايگان عربشان است که همين امر نيز در پيچيدگي مناقشه موجود و نيز بسترسازي جهت استفاده از قدرت و خشونت عليه عربها نقش بسزايي داشته است. در حال حاضر (2008) تنها 1/4 درصد از زمان تعيين شده براي درس تاريخ در مراکز آموزشي به تاريخ کشورهاي عربي اختصاص دارد.»
انديشمندان مذکور مينويسند: «يهوديان هنگام مهاجرت به اسرائيل، تصويري که از يک دشمن و يک بيگانه داشتند، با خود از اروپا آوردند و به اشتباه عربها را به عنوان مصداق اين دشمن تلقي کردند.» «آنطوان شلحت»، ديگر نويسنده صهيونيست که مسئوليت نگارش مقدمه پژوهش فوقالذکر بر عهده وي بود ميگويد: «درباره زماني ميان روي کار آمدن «ليمور ليوناد» (وزير اسبق آموزش رژيم صهيونيستي) تا سال 2000، چهرههاي راستگرا و تندرو در رأس هرم آموزش در اسرائيل قرار داشتند و در دورهاي که ليوناد منصب وزارت را بر عهده گرفت خطرناکترين دوره براي آموزش اسرائيل به حساب ميآمد زيرا اين نهاد تعليمي تا يک قدمي فاشيسم پيش و چنين تبليغ ميکرد که در فلسطين خالي از سکنه به جز اندکي افراد نبوده اند که البته اين تعداد هم در سال 1948 از محل زندگي خود گريختند.»
کد خبر 6564
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۲:۲۰
- ۰ نظر
- چاپ
يک مؤسسه مطالعاتي اسراييلي اعلام کرده که اطلاعات دانشآموزان صهيونيست در مورد کشورهاي اسکانديناوي بيش از همسايگان عربشان است و تنها 1،4 درصد زمان درس آنها به تاريخ کشورهاي عربي اختصاص دارد .