حسینیه مشرق - محرم که از راه می رسد، نشانه ها و نمادهای خود را نیز به همراه می آورد و در میان همه نشانه ها و نمادهای این ماه «نوحه خوانی» جایگاهی ویژه و ریشه در تاریخ دارد.
تاریخ سوگواری و عزدارای برای سید و سالار شهیدان و برادر باوفایش حضرت ابالفضل العباس، نوحه سرایان بی شماری به خود دیده است که در ارادت و اخلاص آنها به اهل بیت عصمت و طهارت جای ذره ای شک و تردید نیست، اما در میان این طیف از خدمتگزاران و عاشقان امام حسین (ع) و ابالفضل العباس شماری جایگاهی ویژه و خاص دارند و با اینکه برخی از آنها سال هاست، به دیار باقی شتافته اند، اما کسی نتوانسته به این جایگاه دست یابد.
یکی از این خدمتگزاران حسینی و عاشورایی «حمزه الزغیر» (حمزه کوچک) رحمة الله عليه است. کسانی که به زبان عربی آشنا و نوحه های سوزناک او را گوش داده باشند، این سخن ما را تایید می کنند و به جرات می توان گفت، در عراق کسی را نمی توانید، پیدا کنید که او را نشناسد.
کسانی هم که صدای او و نوحه هایش را شنیده باشند، متفق القول «حمزه الزغیر»، را اسطوره بی همتا و دست نیافتنی نوحه خوانی عاشورایی و حسینی می دانند.
حمزة عبود إسماعيل (السعدي) در سال 1921 میلادی در محله «باب الطاق» کربلای معلی به دنیا آمد. در همان کودکی از مهر پدری محروم شد. مادرش او را برای فراگیری قرآن و دروس دینی به مکتب خانه سپرد.
پس از پایان درس عشق و علاقه خاصی به حفظ قصیده های حسینی و عاشورایی و نوحه سرایی داشت. به همین دلیل به پای ثابت منابر حسینی تبدیل شد و به شاگردی «حاج شيخ عباس صفار» (رحمة الله عليه) درآمد.
با اینکه خیلی زود به یکی از نوحه خوانان برجسته و محبوب کربلای معلی و پس از آن نجف اشرف و سراسر عراق تبدیل شد، اما هیچ گاه از نوحه خوانی ارتزاق نکرد. او دکان کوچکی در میدان «البلوش» تقاطع خیابان امام علی (ع) داشت و در آنجا به کار اتوکشی یا همان خشکشویی کنونی اشتغال داشت و به نوحه خوانی به عنوان یک حرفه و محل کسب درآمد نگاه نکرد.
به این جهت به «حمزه الزغیر» (حمزه کوچک) معروف شد، چون از قضای روزگار نوحه خوان دیگری در محله آنها سکونت داشت که هم نام او بود (حمزه السماک) و از آنجا که وی هم از لحاظ سنی و هم جثه بدنی از حمزه سماک کوچکتر و همچنین تازه کارتر بود، به حمزه الزغیر شهرت یافت.
از او نوحه های معروف و سوزناکی برجای مانده که همچنان عاشقان سید و سالار شهیدان با وجود گذشت چهار دهه از درگذشت وی به آن گوش می سپارند. از معروف ترین نوحه های وی می توان به نوحه «يمه ذكريني من تمر زفة شباب» (مادر وقتی کاروان عروسی رد میشه منو یاد بکن) که در وصف حال حضرت «قاسم»، داماد صحرای کربلا و آخرین وصیت های آن حضرت به مادر بزرگوارش پیش از آغاز نبرد است، نبردی که می داند، بازگشتی ندارد و نوحه مشهور «شلون ليلة يودع حسين العقيلة» (چه شبی است، امشب، حسین با عقیله اهل بیت وداع می کند) که وصف شب عاشورا وداع امام حسین (ع) با خواهر بزرگوارش حضرت «زینب کبری» (ع) است، در حالی که می داند، پس از شهادتش چه بر اهل بیتش خواهد گذشت، اشاره کرد.
{$sepehr_media_1859583_400_300}
اوایل سال 1976 برای درمان غده ای که در بینی اش چند سالی پدیدار شده بود و از مراجعه به پزشکان کربلا نتیجه نگرفته بود، راهی پایتخت شد تا درمان خود را در بیمارستان بغداد ادامه دهد، اما علی رغم همه تلاش ها به دلیل پیشرفت بیماری که سرطان تشخیص داده شده بود، حالش رو به وخامت نهاد تا سرانجام 23 شوال سال 1369 هجری قمری دار فانی را وداع کند.