وب سایت وابسته به روزنامه گاردین در مقاله ای بلند بالا که گزارش فنی باشگاه اول پاریس نیز ضمیمه آن شده، به حال و روز این روزهای اونای امری پرداخته، مربی که با سویا اوج گرفت و حتی گزینه جدی مربیگری در تیم ملی فوتبال اسپانیا بود اما پیشنهاد نجومی مالک قطری پاری سن ژرمن او را وسوسه کرد تا در راس هرمی تمام حرفه ای و کاملا ثروتمند قرار بگیرد.
ارتباط با اعراب ثروتمند برای امری، آغاز یک پروژه اقتصادی نیز بود، نمی شود بر او خرده گرفت، به هر حال او نیز مانند خیلی از مربیان برای ورود به عرصه تجارت و اقتصاد وسوسه می شود، اگر نیاز به مثال باشد، می شود به مورینیو اشاره کرد به خصوص وقتی در رئال مادرید مزه خاص ثروت و قدرت را چشید و دیگر نتوانست از آن دل بکند، او در چلسی نیز زیر سایه آبراموویچ تجربه منحصر به فرد ثروت را وارد رزومه خود کرده بود و این روزها نیز در منچستریونایتد با مالکان آمریکایی این باشگاه البته دور از هیاهو و با پرهیز از جامعه خبری بریتانیا، سرگرم تجارت از نوع آمریکایی است، چیزی کاملا خلاف تجربه قبلی که رنگ و لعاب روسی داشت.
به پایتخت فرانسه برگردیم، جایی که باشگاه بزرگ پاری سن ژرمن فرانسه با مالکان قطری خود به یک مدعی جدی در لیگ قهرمانان اروپا، لوشامپیونه و جام حذفی فرانسه تبدیل شده است. اعراب تیم اول پاریس فصل گذشته به چیزی جز قهرمانی در فرانسه و اروپا راضی نمی شدند اما بالاخره آنها هم باید با واقعیت فوتبال کنار می آمدند و همین اتفاق هم رخ داد، آنها خوب یاد گرفته اند که فوتبال حرفه ای فقط جشن و پایکوبی پس از قهرمانی نیست و تمام تیم های حاضر در یک لیگ نمی توانند با هم قهرمان بشوند. پاریس امروز یک واقعیت در فوتبال است و با این که فرانسه همچنان در نبرد با اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و آلمان، دچار مشکل است و فوتبال بارور و مملو از افتخاری ندارد، اما در هر حال تیم اول پایتختش یک مدعی جدی و دردسر ساز است.
پاریس همیشه در اوج نبوده اما اونای امری همیشه لبخند معروف خود را بر لب دارد، سرمربی که خوب فهمیده با اعراب ثروتمند پناه آورده به پاریس چه باید بکند. او تا کنون 3 آکادمی بزرگ فوتبال در پاریس، آندلوسیا و نیویورک تاسیس کرده و البته هر 3 مورد مذکور در حال تکمیل پروژه هستند و به زودی به مرحله بهره برداری می رسند، تصورش را بکنید، مدیریت 3 آکادمی در 3 نقطه جهان و مسئولیت سنگینی به نام مربیگری در پاری سن ژرمن فرانسه، این یعنی بلوغ تجاری و مدیریت ورزشی. اما سوال اینجا است که چنین مربی موفقی در فضای فوتبال اسپانیا به صورت تصادفی رشد کرده و معرفی شده است یا طبق حساب و کتابی خاص به این مرحله رسیده؟
امری در این خصوص به خبرنگار گاردین می گوید: من مدیون فوتبال اسپانیا هستم، مربی که در فضای لالیگا رشد کرده باشد از فضای لوشامپیونه هراسی ندارد، البته هر کشوری با فوتبال خاص خودش، ویژگی های خاص خودش را نیز دارد و این مهم است که شما انسانی انعطاف پذیر باشید، این انعطاف پذیری را نیز از لالیگا دارم. باید یاد بگیریم که فوتبال فقط یک ورزش نیست، از طرفی فقط یک تجارت نیز نیست، فوتبال یک پدیده چندین و چند بعدی و بسیار پیچیده است و برای مطرح شدن در این دنیا، باید بزرگ فکر کرد و بزرگ گام برداشت. اگر اجازه بدهی که فشارهای مختلف تو را از میدان بیرون کند، خیلی سریع تر از آنچه تصورش را می کنی، حذف خواهی شد.
امری در ادامه می گوید: اگر می خواهید یک مربی بزرگ باشید باید در بازی های زیادی به پیروزی برسید، این که می گویم زیاد منظورم مثلا 20 پیروزی پشت سر هم است، البته که سخت است ، بزرگ بودن کار ساده و آسانی نیست، هر شکست یک ضربه مهلک بر پیکره رزومه کاری یک مربی است، بازیکنان از شکست ناراحت و دلخور می شوند اما یک مربی از داخل فرو می ریزد، گویی با آبرویش بازی شده، به ظاهر لبخند می زند اما شکسته شده و دیگر مثل روز اول توان ایستادن ندارد، شکست با یک مربی کاری می کند که توصیفش ساده نیست، مثل یک ضربه تبر روی تنه درخت، بالاخره رد پای خود را می گذارد، تیغش در بدن درخت فرو می رود و البته درخت هنوز سر پا است.
امری در ادامه درباره نقش مطبوعات و رسانه می گوید: خوب یا بد به هر حال رسانه مهم است و یک مربی در دنیای فوتبال بدون ارتباط خوب با رسانه ها، توان ادامه حیات ندارد، گاهی اصلا دوست ندارم مصاحبه کنم اما خوب یاد گرفته ام که خبرنگار کارش را انجام می دهد چه با او دوست باشی و چه دشمن، او تکلیفش را می داند و با نوشتن یه مقاله ساده، گاهی روزگار تیم من سیاه می شود، بازیکنان همیشه حاشیه هایی دارند، اینجا پادگان نیست و من نمی توام و نباید در همه کارهای آنها دخالت کنم، رسانه نیز خوب می داند که نباید هر چیزی را منتشر کند اما اگر بی مهری ببیند، شاید تصمیم دیگری بگیرد. پس بهتر است همیشه ارتباط خوبی با رسانه داشته باشیم.