مقدمه:
طی دهه اخیر، اشغالگران رژیم صهیونیستی اقداماتی را انجام دادند که طی چهار دهه گذشته از اشغال قدس جرأت انجام آن را نداشتند. با وجود تخریب منطقه المغاربه در مسجد الاقصی در سال 1967 و تخریب خانقاه الفخریه در سال 1969 و تخریب اطراف کاخهای اموی ، اما در آن دههها تنها موضوع تخریب اطراف مسجدالاقصی مطرح بود و مرحله ساخت و ساز و احداث مراکز مختلف در آنها آغاز نشده بود. تا اینکه در سال 1996 احداث مجموعهای از پل ها آغاز شد که ارتفاع آنها از یک طبقه فراتر نمیرفت، اما در دهه پنجم اشغالگری رژیم صهیونیستی مرحله ساخت و سازها در نزدیکی مسجدالاقصی آغاز شد، ساختوسازهایی که برخی از آنها تنها 20 متر با دیوارهای مسجدالاقصی فاصله داشتند و ارتفاع برخی از آنها به چهارطبقه میرسد . به این ترتیب همزمان با اعلام پنجاهمین سالروز اشغالگری رژیم صهیونیستی در قدس شرقی، این ساخت و سازها شکل کامل به خود گرفت.
اول: مقدسات اسلامی و مسیحی
1- مسجدالاقصی
الف: شکلگیری مواضع سیاسی، دینی و حقوقی نسبت به مسجدالاقصی: کسانی که به احداث هیکل موهوم در مکان کنونی مسجد الاقصی اعتقاد دارند، بخش کوچکی از جریانهای ملی گرای دینی در نزد صهیونیستها هستند ؛ این در حالی است که عمده عناصر این جریان در سیستمهای سیاسی و حاکمیتی طی دهههای گذشته حضور داشتند. همچنین جمعیتهای موسوم به معبد نیز نقش و تأثیرگذاری سیاسی خود را در این زمینه ایفا کردند.
دیدگاه تاسیس معبد طی دوره گذشته با رشد تدریجی همراه بوده است، عناصر این جریان اولین تشکیلات خود را طی دهه 80 قرن گذشته ایجادکردند. آنها در سال 2003 موفق شدند مجوز یورش یهودیان به مسجدالاقصی را بگیرند و در سال 2005 نیز مجوز یورش دسته جمعی در غیر از زمان برپایی نماز جماعت مسلمانان را گرفتند. با این تلاشها مبانی مربوط به ورود صهیونیستها به محوطه مسجدالاقصی با اصلاحات اساسی همراه شد و به این ترتیب جریانهای مربوط به تدریج به دنبال توسعه روز افزون قدرت و نفوز خود در مسجد الاقصی بر آمدند. سقف این مطالبات در آن زمان تقسیمبندی زمانی مسجدالاقصی بود. با توسعه این جریان صهیونیستی آنها در سال 2003 موفق شدند دو نماینده وابسته به خود را به کنیست این رژیم بفرستند. این فراکسیون در انتخابات سال 2006 به 3 نماینده، در انتخابات سال 2009 به 7 کرسی پارلمان و در انتخابات سالهای 2013 و 2016 به 13 کرسی دست پیدا کردند. آنها موفق شدند در ائتلافات بزرگی نظیر خانه یهودی و لیکود حضور پیدا کنند. آنها همچنین در کابینه اول بنیامین نتانیاهو که در سال 2013 تشکیل شد نیز حضور داشته و 2 وزیر را در آن داشتند که 4 کرسی وزارتی را از آن خود کرده بود. این مجموعه همچنین موفق شدند جایگاه 5 معاون وزیر را نیز از آن خود کنند.
در انتخابات پارلمانی در مارس سال 2015 که کابینه براساس آن شکل گرفت، جمعیت معبد حضور و فعالیت بیشتری در عرصه کابینه از خود نشان دادند. آنها موفق شدند به 8 پست وزارتی از مجموع 32 پست دست پیدا کند از جمله آنها پست وزارت دادگستری ،کشاورزی ،آموزش، گردشگری، امنیت داخلی ،فرهنگی، ورزش و شهرک سازی بود. به این ترتیب آنها یک چهارم پستهای کابینه را در اختیار گرفته و در کابینه سیاسی امنیتی رژیم صهیونیستی نیز از طریق حضور ایلت شاکید یک نماینده قرار دادند. این موضوع نشانگر افزایش اوج نفوذ سیاسی جماعت مذکور در طول تاریخ موجودیت رژیم صهیونیستی بود.
براساس این روند تاریخی و رشد سریع گروه مذکور میتوان به نتایج زیر دست پیدا کرد:
- گسترش سیاسی تدریجی دیدگاه ساخت معبد به جای مسجدالاقصی و در تمامی مساحت این مسجد، بیش از اینکه یک جریان فکری مربوط به راستگرایان باشد، در یک روند اجتماعی و سیاسی وارد شده است. این موضوع میتواند شکاف موجود در تایید این نظریه در نظرسنجیها و تعداد محدود صهیونیست های مشارکت کننده در روند یورش ها را تفسیر کند، به گونهای که در هر فراخوان یورش به مسجد الاقصی شاید تنها ده ها نفر حاضر می شوند.
- نکته قابل توجه اینکه کابینه نتانیاهو از زمان تشکیل خود روند درگیری بر ضد مسجدالاقصی را به بالاترین حد خود رسانده است و برنامههایی نظیر تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی را از طریق ابزارهای مختلف به جا گذاشته است، به این ترتیب به نظر نمیرسد کابینه مذکور بخواهد این برنامهها و اولویتها را از دستور کار خارج کند یا به سهولت از آن عقبنشینی کند.
- رویکرد عمومی جمعیتهای حامی احداث معبد موهوم، رویکردی تأثیرگذار و مستمر است. آنها موفق شدند در هر انتخابات جایگاه بیشتری را چه در سطح کابینه یا پارلمان رژیم صهیونیستی از آن خود کنند. این روند از سال 2002 تاکنون رو به افزایش بوده است، طی سالهای اخیر به علت رسیدن این جریان به سطوح بالاتر گرچه این پیشرویها با سرعت کندتر دنبال میشود، اما همچنان گرایش این گروهها به سمت راست گرایان ملموس است.
موضوع دیگری که در زمینه توسعه نفوذ و تأثیرگذاری این جمعیتها مطرح بوده و آثار آن از روند تحولات سیاسی و میدانی کم اهمیتتر نیست ، افزایش قدرت و توانمندیهای جمعیتهای مذکور است. جمعیتهایی که طی سالهای اخیر تعداد و هزینه بیشتری را نسبت به سال 2013 به دست آوردند. این جمعیتها سالیانه کنفرانسی را برای بررسی پیشرفتهای حاصل آمده در برنامه کاری مشترک اعضا تشکیل میدهند. براساس پیشرفت های انجام شده نقشها و تخصصها بین افراد حاضر در کنفرانس تقسیم میشود. به نظر میرسد آنها تفاهمها بسیار زیادی در تعیین جایگاه هر فرد برای رسیدن اهداف مشترک خود دارند.
جمعیت العاد مسئولیت آماده سازی و
توسعه حفاریها در جنوب مسجد الاقصی و افتتاح آن به روی بازدیدکنندگان را
بر عهده دارند. جمعیت عطیرت کوهانیم نیز مسئولیت در اختیار گرفتن حداکثری
مالکیت زمینهای اطراف مسجدالاقصی را بر عهده دارد. صندوق فرهنگی دیوار
ندبه به عنوان مرکز رسمی رژیم صهیونیستی در این کنفرانس است. جمعیتهای
مذکور در تأمین مالی حفاریهای انجامشده در منطقه غربی مسجدالاقصی مشارکت
دارند. آکادمی معبد نیز مسئولیت توسعه دیدگاههای حامیان معبد در جامعه
صهیونیستی و محافل جهانی صهیونیستی در زمینه فرهنگسازی بر عهده دارد.
مجموعه هالیبا تلاشهای مربوط به تبلیغات در جهت دعوت به پذیرش حق یهودیان
در برپایی مناسک دینی در مسجد الاقصی و آزادی یورش صهیونیستها به
مسجدالاقصی در تمامی زمانها را برعهده دارند. در برخی موارد جمعیتهای
مذکور به حد بیسابقهای از قدرت مالی و اداری دست پیدا میکنند ، به عنوان
مثال جمعیت العاد تمامی بدهی های متمرکز شده شرکت های دولتی را پرداخت
کرد. این اتفاق زمانی رخ داد که در اوایل سال 2014 دادگاه رژیم صهیونیستی
به مصوبه ای رسید که براساس آن قرار شد در صورت پرداخت بدهیهای شرکت دولتی
توسعه شرق قدس اشغالی ، این شرکت بتواند مدیریت حفاریهای انجام شده در
زاویه جنوب غربی مسجدالاقصی را به دست بیاورد. جمعیت عطیرت کوهانیم نیز طی
دو سال اخیر توانمندیهای خود را در عرصههای مختلف افزایش داده است. این
جمعیت موفق شده بخشی از ساختمان مرکزی پست و بخشی از املاک و مستغلات موجود
در منطقه عقبة الخالدیه و بیش از 47 واحد مسکونی در منطقه بطن الهوی در
سلوان را از آن خود کند. این شرکت صهیونیستی هم چنین تأمین مالی اقدامات
مقدماتی و آغاز حفاریهای موجود در بخش غربی مسجدالاقصی را نیز در اختیار
دارد.
در ابعاد حقوقی نیز جمعیتهای معبد فعالیتهای خود را برای
اصلاح قوانین مربوط به هجمه یهودیان صهیونیست به مسجدالاقصی با پشتیبانی
کمیسیون امور داخلی و امنیت کنیست دنبال می کنند. ریاست این کمیته بر عهده
میری ریگیف است که یکی از نمایندگان وابسته به جمعیت معبد در پارلمان
اسرائیل است. کمیته مذکور از طریق بررسیهای خود در مارس 2014 تصمیم به
تشکیل کمیسیونی ویژه به ریاست "دیوید تسور" برای بررسی تسهیلات ورود
یهودیان به مسجدالاقصی گرفت. در نتایجی که کمیسیون تسور بعد از انجام چندین
دیدار با مقامات صهیونیستی گرفت، آمده است که این مسجد همچنان در دست
اداره اوقاف باقی بماند و در عوض در هنگام بروز درگیریها ، به مسجد روی
مسلمانان بسته شود و تسهیلات یورش یهودیان به مسجدالاقصی در روزهای شنبه
نیز فراهم گردد. این کمیته همچنین خواستار باز شدن کانال گفتوگو با دولت
اردن برای تقویت قدرت جریانهای موسوم به معتدل شد. این کمیسیون همچنین
لایحه تقسیم مسجدالاقصی مانند حرم ابراهیمی را مطرح کرد و خواستار محاکمه
کسانی شد که حتی با فریاد الله اکبر به دنبال مانع شدن از یورش یهودیان به
مسجدالاقصی برمیآیند. با وجود اینکه لایحه مذکور در جلسات عمومی پارلمان
رژیم صهیونیستی مطرح نشود ، اما پیشنهادات آن به اجرا گذاشته شد، به
گونهای که حتی کسانی که در برابر یورش یهودیان به مسجد الاقصی تکبیر می
گفتند نیز مجازات می شدند.
در ابعاد دینی مجموعه ای از عملیاتها قبل از آغاز انتفاضه قدس انجام شد. تلاش برای ترور یهودا گلیک به دست معتز حجازی مبارز فلسطینی در سال 2014 زلزله واقعی در محافل دینی صهیونیستی به راه انداخت. در همین رابطه خاخامهای رسمی اشکنازی و سفاردیم مواضع خود را در رد ورود یهودیان به مسجدالاقصی ( به علت ناپاک بودن این مسجد) مطرح کردند.
ب: حفاریها و ساختوسازهای انجام شده در زیر مسجد و اطراف آن
حفاری ها: تعداد حفاریهای رژیم صهیونیستی از سال 2012 تاکنون مشخص مانده و چیزی وجود ندارد که نشان دهد تغییراتی در آن ایجاد شده است. این در حالی است که برخی روزنامههای عربی و فلسطینی از وجود حفاریهای جدید خبر میدهند ، البته این حفاریها را میتوان در ادامه روند آماده سازی و افتتاح مواردی دانست که قبلاً مشخص شده بود. به گونهای که تنها از روند فعالیت و حفاری به مرحله آماده سازی و افتتاح رسیده و برای بازدید عموم آماده شده است.
آنچه در زیر آن اشاره میشود مجموعه از حفاریهایی است که تاکنون صورت گرفته است:
1- سالن "پشت دیوار ما": این سالن در منطقهای واقع شده که در قدیم با نام حفاری های حمام العین شناخته میشود ، چرا که تخلیه خاک ها و زباله های ناشی از حفاری ها از داخل کلیسای حمام العین صورت گرفته است. مساحت سالن مذکور 400 مترمربع است. منابع اسرائیلی میگویند که این سالن به عنوان مرکز آموزش تاریخ و فرهنگ یهودی به کار گرفته میشود. هزینه آماده سازی این سالن 20 میلیون دلار است که به صورت کامل از سوی "زفی هرش" میلیاردر یهودی اوکراینی تأمین شده است.
2- مرکز "از قدس تا قدس": این حفاری ها در چارچوب حفاریهای بخش غربی مسجدالاقصی است و ورود به سالن آن از طریق بخش شمالی محوطه البراق صورت میگیرد. در داخل این سالن معماریهای اسلامی دیده می شود. داخل این سالن مجهز به دهها دستگاه کامپیوتر و آیپد است که بازدیدکنندگان میتوانند از آنها برای پیگیری تاریخ یهودیان در قدس بر اساس روایت تورات استفاده کنند.
ساختوسازهای اطراف مسجد: ساختوسازهای اطراف مسجدالاقصی شاهد توسعه قابل توجهی بوده است ، به نظر میرسد جمعیت معبد از نفوذ سیاسی و افزایش توانمندیهای مالی خود برای تغییر عرصه روبنایی اطراف مسجدالاقصی استفاده میکند ، به گونهای که فعالیتهای جاری در زیر زمین را تکمیل کرده و تلاشهایی را برای دنبال کردن این فعالیت ها در عرصه روی زمین نیز دنبال می کند. در سالهای 2012 و 2013 پروژه قدس قدیم ( کیدم یورشلیم) شاهد پیشرفتهایی بوده است که شامل پروژه احداث خانه اشتراوس و خانه الجوهر وسکوی جدید برای دعا با عنوان طرح شارانسکی و مرکز قدیم می شود. این پروژهها همگی در مراحل برنامهریزی ، تصویب و اجرا در حال پیشرفت بوده اند.
1-خانه اشتراوس: برنامهریزیها برای آغاز این پروژه در سال 2010 به تصویب رسید و فعالیت های اجرایی آن در سال 2013 آغاز شد. براساس این برنامه قرار است ساختمان تملیکی مجاور که سه طبقه دارد ، توسعه داده شود و 5 طبقه دیگر به آن اضافه شود. توسعه های جدید صورت گرفته، نهایی شده است ، به گونهای که حمام عمومی و مرکز پلیس در این منطقه در سال 2015 افتتاح شد.
2-بیت العین: این مرکز بر روی مجموعه ای از آثار ساخته شده که در حفاریهای صورت گرفته در منطقه وادی سلوان به مساحت 1200 متر مربع شناسایی شده است. این مرکز تأسیساتی دارد که احتمالاً مساحت آن به بیش از 5 هزار مترمربع میرسد. این مرکز را میتوان مدخلی برای آغاز حفاری های فعال در این منطقه دانست. موسسه اوقاف و میراث فرهنگی الاقصی اعلام کرده است که تونل نفق العین که ورودی آن از این مرکز صورت می گیرد، رسما افتتاح شده است.
3-کنیست "افتخار اسرائیل": صحبتها از بازسازی کنیست افتخار اسرائیل در سال 2010 و پس از افتتاح کنیست الخراب آغاز شد. این طرح بخشی از سیاست بازسازی کنیستهای تاریخی در منطقة قدیمی قدس اشغالی بود که تلاش میکرد اینگونه وانمود کنند که یهودیان از گذشتههای دور در این منطقه سکونت داشتند و ارتشهای عربی در جنگ سال 1948 این مناطق را تخریب کرده اند.
البته ملاحظات سیاسی و ترس از واکنش احتمالی ملت فلسطین و افزایش فشارهای خارجی باعث شده است که پیشروی در این پروژه بین پیشرویهای کند و تعطیل پروژه دنبال شود. با این وجود فشار سیاسی جمعیتهای معبد در مسیر اجرای این پروژه وجود دارد. شهرداری قدس اشغالی در اواخر سال 2012 طرح این کنیست را ارائه کرد که براساس این طرح ساختمان مذکور از سه طبقه تشکیل میشد و منطقهای به مساحت 275 متر مربع با ارتفاع 23 متر را شامل می شد. اوری اوریل وزیر مسکن رژیم صهیونیستی و یکی از وزرای وابسته به جمعیتهای معبد سنگ بنای احداث این کنیست را در سال 2014 در مراسمی با حضور نمادهای جریان معبد گذاشت. نیر برکات شهردار قدس اشغالی نیز در این مراسم حضور داشت.
4-بیت الجوهر: این ساختمان بزرگترین ساختمان مربوط به یهودی سازی قدس اشغالی تا زمان نوشتن این گزارش در منطقه البراق است. طرح اولیه ساختمان بالغ بر 4 طبقه است ، اما کمسیونهای برنامه ریزی رژیم صهیونیستی خواستار اصلاح این طرح شدند تا شاید بتوانند خشم فلسطینیها در قبل این طرح را مهار کنند. در نهایت طرح اصلاح شده، به دو طبقه با ارتفاع هر طبقه 4.7 متر تنزل پیدا کرد. مساحت ساختمان نیز بر اساس این طرح به 2800 متر مربع می رسد. با وجود اینکه نتانیاهو اعلام کرده است که اجرای این طرح در سال 2015 و برای مهار انتفاضه قدس متوقف شده است ، اما بار دیگر ادامه طرح مذکور در کنیست رژیم صهیونیستی به تصویب رسید ، به این ترتیب به نظر میرسد مجوزهای فعالیت در این ساختمان همچنان به صورت عادی وجود دارد.
متولی احداث و مدیریت این طرح مرکز رسمی صندوق فرهنگی دیوار ندبه است که
قرار است آن را به مرکزی برای آموزش و راهنمایی! مردم تبدیل کند. این طرح
همچنین قرار است نمایشهای تاریخی و مرکزی گردشگری برای تبلیغات یهودیان
شامل میراث دیوار ندبه را بر اساس تفکرات و اهداف تبلیغاتی جمعیت های معبد
در دستور کار قرار دهد.
5-مرکز القدم: این بخش جزء مکمل بیت الجوهر از مسیر سلوان است و در مساحتی 5420 متری قرار گرفته است. این مرکز موقعیت جفعاتی نیز نامیده می شود و در سال 2003 از صاحبان اصلی آن مصادره شده است. این مرکز مدخل اساسی توسعه و آمادهسازی حفاریها در وادی حلوة به شمار می رود. طرح اولیه این مرکز قرار بود به صورت چهار طبقه باشد که مساحت اجمالی زیربنای آن بالغ بر 16032 متر مربع بود، به این ترتیب این مرکز میتوانست بزرگترین ساختمان رژیم صهیونیستی برای یهودی سازی اطراف مسجدالاقصی به شمار میرود.
کمیسیونهای برنامهریزی در پارلمان رژیم صهیونیستی سعی کردند به این طرح مشروعیت بدهد ، اما اعتراضات اهالی و ساکنان قدس اشغالی بعد از تصویب طرح اولیه آن در تاریخ 4/4/2014 باعث شد تجدیدنظر این طرح از سوی جریان های چپ گرا مطرح شود، به این ترتیب قرار شد ارتفاع مرکز مذکور کمتر از ارتفاع دیوارهای قدیمی مسجد الاقصی باقی بماند و ارتفاع آن از خیابان وادی حلوة نیز بیش از یک طبقه نباشد. کمیتههای برنامهریزی رژیم صهیونیستی در سال 2016 طرح اصلاح شده را در دستور کار قرار دادند.
6-محوطه دعای بالایی در نزدیکی دیوار البراق که به طرح شارانسکی معروف شده است. این طرح نزدیکترین پروژه به مسجد مبارک الاقصی است، مقامات رژیم صهیونیستی براساس این طرح توسعه محوطه انجام مناسک یهودیان در محوطه البراق را مدنظر قرار داده بودند ، به گونهای که این محوطه از باب المغاربه کشیده شده و تا پایان بخش جنوب غربی مسجد پیش برود. این محوطه قرار بود ارتفاعی بیشتر از محوطههای شمالی داشته باشد. این موضوع بر اساس یک تخیل توراتی است. این پروژه یک درگیری حقوقی و سنتی میان طوائف یهودی را زنده کرد. برخی از یهودیان غیرسنتی خواستار توسعه فضای دعای مختلط بین زنان و مردان بودند، اما ساختارهای سنتی صهیونیست قایل به تفکیک جنسیتی در عرصه های دعا بودند. در همین رابطه کابینه رژیم صهیونیستی مخالفان این طرح را با غرامت های سنگینی مجازات کرد. نتانیاهو حل و فصل این اختلاف را به ناتان شارانسکی رئیس آژانس یهود واگذارکرد و وی نیز احداث یک منطقه جدید را به عنوان حل و فصل این مشکل انتخاب کرد. به نظر میرسد کابینه رژیم صهیونیستی به دنبال عاملی برای توجیه این پروژه بود، چرا که آن را خطرناکترین و نزدیکترین پروژه به مسجدالاقصی میدانست. کابینه رژیم صهیونیستی این طرح را در 30 ژانویه 2016 در فضایی از اعتراض وزرای متدین ارتدوکس تصویب کرد. در صورت آغاز به کار اجرای این طرح ، پیامدهای گستردهای در موضوع تلة المغاربه بوجود خواهد آمد که بر اساس آن قرار است یک محوطه چوبی یا سنگی به مساحت 900 متر مربع در آن احداث شود.
به نظر میرسد شهرداری رژیم صهیونیستی در قدس به دنبال تسریع در احداث مراکز یهودی سازی در اطراف مسجدالاقصی و تمام قدس است، تا بتواند در پنجاهمین سالروز اتحاد قدس، تکمیل روند اشغالگری صهیونیستی در این شهر را جشن میگیرد. البته این موضوع نیازمند موج جدیدی از اقدامات سیاسی برای تکمیل پروژههای در دست احداث و آغاز پروژههای جدید طی دو سال آینده است.
تلة المغاربه:
منطقه تلة المغاربة از تخریب بخش شمالی محله المغاربه و بخش جنوبی خانقاه افتخاری ایجاد شده است. به این ترتیب حد فاصل بین باب المغاربه در دیوار شهر و باب المغاربه به سمت بالا در دیوار شهر باقی مانده است. با وجود اینکه این گذرگاه از سر درهایی عبور می کند که در زمان مملوکیان و ایوبیان ساخته شده است، اما پوشیده شدن آن با خاک باعث شده به نام تلة المغاربة مشهور شود. مقامات رژیم صهیونیستی در سال 2003 سایبانهای آهنی را بر فراز این منطقه ایجاد کردند تا آن را به ورودی اصلی یهودیانی تبدیل کنند که به مسجدالاقصی یورش میآورد. آنها ستونهای سیمانی برای این سایبانها قرار دادند و به این ترتیب به این بنای تاریخی بار سنگینی را تحمیل کردند. در نتیجه این بنا در اثر شدت بارش برف در سال 2004 ریزش کرد. شهرداری رژیم صهیونیستی در پی این اتفاق این گذرگاه را به روی زایران بست. یک سال بعد پلی چوبی به جای این گذرگاه احداث شد که از محوطه البراق افراد را به سمت باب المغاربه به سمت دیوار مسجد انتقال می داد.
در اوایل سال 2007 میلادی، رژیم صهیونیستی اقدام به تخریب این تپه با
خودروهای خود کرد تا زمینه از بین بردن کامل آن و باز کردن درب پایینی مسجد
البراق را در دستور کار قرار دهد. این اقدام باعث بروز اعتراضات متوالی
مردمی و رسمی شد و در نتیجه این اعتراضات رژیم صهیونیستی از تخریب این
منطقه دست برداشت. در نوامبر سال 2011 نیز رژیم صهیونیستی بار دیگر سعی کرد
این تپه را از بین ببرد، بهانه آنها نیز این بود که پل چوبی موقتی نصب شده
احتمال آتش گرفتن دارد ، اما بار دیگر تحت فشارهای گسترده مردمی در مصر و
اردن در نتیجه فضای انقلابی به وجود آمده در این کشورها از این روند عقب
نشینی کرد. با این وجود مقامات رژیم اشغالگر قدس اقدام به تخریب دستی این
منطقه از می سال 2012 کردند.
اسرائیل در سال 2014 سعی کرد پل چوبی دیگری را بر روی بقایای گنبد مملوکی ها در مسیر المغاربه قرار دهد، اما مدتی بعد اعلام کرد که آن را بنا به درخواست اردن حذف کرده است. رژیم صهیونیستی توضیح داد که طرفی که اقدام به نصب این پل کرده، مجوز این کار را نداشته و هماهنگیهای لازم را با دفتر نخست وزیر انجام نداده بود. با این وجود منابع مطبوعاتی در نیمه سال 2015 اعلام کردند که یک پل چوبی دیگر به طول 40 متر در این نقطه نصب شده که باب المغاربه را به ابتدای پل نصب شده در سال 2005 متصل می کرد. این طرح توسعه ای همچنان در منطقه وجود دارد و طبعا اجازه یورش یهودیان به مسجد الاقصی از طریق باب المغاربه را می دهد.