فیدل کاسترو، رهبر سرشناس انقلاب کوبا، سرانجام پس از دهه‌ها ایستادگی و مقاومت مقابل نظام سرمایه‌داری و امپریالیسم، در90 سالگی به یاران مبارز خود چون ارنستو چه‌گوارا و هوگو چاوز پیوست و در یاد و خاطره مبارزان راه عدالت جاودان شد.

کاسترو که متولد ۱۳ اوت ۱۹۲۶ در شهر بیران واقع در استان سابق اورینته بود، در خانواده‌ای نسبتاً مرفّه رشد یافته بود و پس از گذراندن دوره ابتدایی به هاوانا رفت و پس از آن از دانشکده حقوق دانشگاه هاوانا فارغ‌التحصیل شد. او در سال ۱۹۴۷ میلادی عضو حزب مردم کوبا شد که به حزب ارتدوکس هم شهرت داشت و سپس رهبر جناح چپ حزب و همان سال داوطلب عضویت در یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظام رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن شد.  کاسترو نهایتاً با رهبری انقلاب کوبا توانست در سال ۱۹۵۹ میلادی نظام فالگنسیو باتیستا را شکست دهد و حکومت کشورش را به‌دست گیرد. وی از سال 2008 رسماً از قدرت کناره‌گیری کرد و برادر او رائول کاسترو زمام امور را به‌دست گرفت. شخصیت این مبارز سرشناس، خبرنگار را بر آن داشت که گفت‌وگویی با «وئام وهاب» رهبر حزب چپ‌گرا و دروزی توحید عربی لبنان انجام دهد و از او درباره مواضع کاسترو، در راستای مبارزه با نظام امپریالیستی و حمایت از ملت‌های مظلوم در جهان به‌ویژه ملت فلسطین پرس‌و‌جو کند.  وهاب علاوه‌بر رهبری حزب توحید عربی که از ارکان جریان هشتم مارس لبنان به‌شمار می‌رود، وزارت در دولت عمر کرامی، نخست‌وزیر اسبق این کشور را نیز در کارنامه خود دارد. آنچه می‌خوانید مشروح گفت‌وگو با این رهبر چپ‌گرا در جهان عرب است.

به‌عنوان نخستین سؤال، ویژگی‌های اصلی فیدل کاسترو، به‌عنوان یک رهبر انقلابی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کاسترو را می‌توان برای تمام مبارزان در جهان و در مقابله با سیطره‌جویی‌های آمریکا بر جهان، به‌عنوان یک سمبل و الگو دانست؛ چرا که او نتوانست تسلط آمریکایی‌ها را بر کشور خود تاب آورد و در برابر آن قیام کرد.  رهبر فقید کوبا، با انقلاب درکشور خود نظامی را بنیان گذاشت که اساسش مقابله با ایالات متحده بود؛ شکی نیست که کاسترو به همراه چه‌گوارا، نمادهای مبارزه با امپریالیسم و سیطره‌جویی‌های آمریکا در تمام جهان به‌شمار می‌روند.

به نظر شما، آیا سران عرب می‌توانند از کاسترو در مقابله با مستکبران، به‌ویژه درباره قضیه فلسطین الگو‌برداری کنند؟

باید بگویم که طرح چنین مساله‌ای می‌تواند تا حدودی خنده‌دار به نظر برسد. شما از حاکمان عربی صحبت می‌کنید که برای ده‌ها سال و دقیقاً از زمان اشغال فلسطین در خواب به‌سر می‌برند.

اغلب سران عرب، فقط به فکر منافع خود در راستای رضایت‌بخشی به ارباب آمریکایی و انگلیسی و دیگران اربابان مستکبر خودند. برای این افراد شاید بتوان گفت که فیدل کاسترو نه فقط الگو نبود، بلکه دشمن به‌شمار می‌رفت.

کاسترو صراحتاً درباره فلسطین تاکید می‌کرد که باید این سرزمین آزاد شده و به صاحبان اصلی بازگردانده شود، در حالی که به وضوح سیاست‌های سازش‌جویانه سران عرب را درباره مساله فلسطین شاهدیم و بنابراین به هیچ عنوان نمی‌توان شخصیت کاسترو را با این افراد بی ارزش یکجا جمع کرد. تمام پادشاهان، روسای جمهور و امرای عرب را می‌بینیم که فلسطین را فراموش کرده‌اند و به سمت‌و‌سویی دیگر رفته‌اند؛ به هیچ عنوان نمی‌توان فیدل کاسترو را در کنار این افراد گذاشت و حتی اگر بگوییم رهبر فقید کوبا از حکام عرب بهتر است، همین نفس مقایسه ظلم بزرگی به شخصیت مقاوم و نستوه کاسترو محسوب می‌شود چرا که هر شخص و گروهی در این جهان از حکام عرب درباره مساله فلسطین بهتر است و حتی برخی از یهودیان نیز از این افراد با موضع شرافتمندانه‌تری نسبت به بیت‌المقدس رفتار می‌کنند.

کاسترو چه تاثیری بر روند مبارزه با سیطره‌طلبی و عداوت‌های امپریالیست غربی گذاشته است؟

من شخصاً سفری به کوبا داشتم، چرا که می‌خواستم از نزدیک تجربه این کشور را در مبارزه با امپریالیسم درک کنم. وقتی که بامردم کوبا روبه‌رو شدم، آنها از من می‌پرسیدند که نظرت درباره وضع کنونی جهان و سیر مبارزه با مستکبران چیست؟ به آنها پاسخ می‌دادم که من به کشورتان آمده‌ام تا از شما این مساله را یاد بگیرم.

مردم کوبا به شکل تمام قد در برابر آمریکا ایستادند، در حالی که کشورشان بیش از 80 مایل با مرزهای ایالات متحده فاصله ندارد. درکوبا، تجربه واقعی مبارزه با امپریالیسم را یافتم؛ همچنین نظامی را یافتم که به شکل واقعی تساوی را بین همه مردم اجرا کرده است و می‌توان نظام کوبا را یک نظام سوسیالیست واقعی به تمام معنای کلمه دانست.

ما نیز می‌توانیم از انقلاب کوبا و رهبر فقیدش درس‌های بزرگی بگیریم و آن اینکه اراده واقعی می‌تواند که هر غیر ممکنی را ممکن سازد. اکنون نیز می‌بینیم که برای مثال جنبش‌های مقاومت در منطقه به‌ویژه در لبنان با اراده راستین و راسخ خود چگونه ناممکن‌ها را در برابر رژیمی جعلی و ساخته و پرداخته شده، ممکن ساخته‌اند.

موضع کاسترو نسبت به جمهوری اسلامی ایران چه بود و به‌نظر شما دلیل صلح اخیر میان کوبا و آمریکا چیست؟

ایمان و ثبات قدم را می‌توان به عنوان اصلی‌ترین ویژگی‌ها معرفی کرد؛ اینکه یک رهبر انقلابی به راه خود ایمان و ثبات قدم داشته باشد، او را به پیروزی می‌رساند و این امر سبب می‌شود که ما ارزش و احترام خاصی برای این انقلابیون بزرگ قائل باشیم.

وقتی که در سال 2009 به کوبا رفتم، دیدم که ملت و حکومت این کشور دید بسیار خوب و مثبتی نسبت به انقلاب اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه دارند و این انقلاب را به‌عنوان نماد عدالت خواهی در جهان قرن بیستم به‌شمار می‌آورند.

درباره صلح کوبایی‌ها و آمریکا نیز باید بگویم که این موضع کوبا نیست که تغییر یافته بلکه آمریکایی‌ها در مواضع خود تجدید نظر کرده‌اند. واشنگتن در نهایت به این نتیجه رسید که نمی‌تواند ملت ثابت قدم کوبا را به تسلیم وادارد و چاره‌ای جز از سرگیری روابط با این کشور ندید.
 
منبع: صبح نو

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس