به گزارش مشرق، محمد ایمانی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان ماجرای دلار 4 هزار تومانی به مسائل پشت پرده فتنهای اقتصادی پرداخته که متن این یادداشت به شرح زیر است:
آذر و دی ماه سال 1390 به بهانه شروع تحریم های جدید، بازار ارز و طلا به هم ریخت. رسانه ها و سیاسیون غربگرا نقش اصلی را در ایجاد فضای روانی تورم انتظاری آن روز داشتند.
آنها 2سال بعد، جفای دیگری را مرتکب شدند و برای پیروزی انتخاباتی به هر قیمت، مدعی شدند مشکل رکود و بیکاری و تولید و آب خوردن مردم و آلودگی هوا به واسطه باج دادن به کدخدا حل می شود. تصاویر جشن توهمی بعد از بیانیه لوزان حاکی از این بود که با توافق نهایی، دلار از 3 هزار تومان به هزار تومان کاهش خواهد یافت.
منتقدان را منکوب کردند و نظام و مجلس و شورای عالی امنیت ملی را تحت فشار روانی گذاشتند که هر روز تاخیر در اجرای برجام، مساوی 170 میلیون دلار زیان است. اما 5 سال بعد از استارت فتنه اقتصادی، قیمت دلار به 4 هزار تومان نزدیک می شود و ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم کاهش می یابد. این همه دستاورد برجام است.
آیا فقط پای بی کفایتی یک جبهه ائتلافی در میان است که سرلوحه شعار های آنها ما نمی توانیم بوده است؟! البته در بی کفایتی ائتلاف مدیریت اشرافی تردیدی نیست. اما احتمال دیگری هم در میان است.
درست است که اعتبار روحانی آن هم 6 ماه مانده به انتخابات زیر سوال می رود، اما طیف فتنه گری که علنا گفتند دولت روحانی را رحم اجارهای خود می دانند، همچنان به پروژه شکست خورده 88 می اندیشند. مهر 1388 که فتنه به سرازیری افتاده بود، لس آنجلس تایمز از قول مقامات آمریکایی نوشت نمایندگان رهبران جنبش سبز در نشست مشترک با ما و اپوزیسیون گفتند تحریمها باید تشدید شود اما نه به صورت تدریجی که مانند واکسن عمل کند بلکه باید دفعتا و فلجکننده باشد. پس از این گرا بود که تحریم های جدید اعمال شد...
دلار 4 هزار تومانی از یک سو در نگاه برخی مدیران دولتی که به سیاست لیبرالی تعدیل باور دارند و مدام بر قیمت حامل های انرژی می افزایند ابزار کسب درآمد محسوب می شود و از سوی دیگر در نگاه برخی افراطیون غربگرا، دستاویزی برای القای ضرورت برجام های خسارتبار جدید و تسلیم بیشتر مقابل آمریکا و اروپاست (شاید هم همین ، تنها حربه انتخاباتی آنها باشد). نوچه هایی مانند علی مطهری و محمود صادقی تنها به کار غافل کردن مردم و مجلس و رسانه ها از این خیانت و وطن فروشی بزرگ میآیند.
آذر و دی ماه سال 1390 به بهانه شروع تحریم های جدید، بازار ارز و طلا به هم ریخت. رسانه ها و سیاسیون غربگرا نقش اصلی را در ایجاد فضای روانی تورم انتظاری آن روز داشتند.
آنها 2سال بعد، جفای دیگری را مرتکب شدند و برای پیروزی انتخاباتی به هر قیمت، مدعی شدند مشکل رکود و بیکاری و تولید و آب خوردن مردم و آلودگی هوا به واسطه باج دادن به کدخدا حل می شود. تصاویر جشن توهمی بعد از بیانیه لوزان حاکی از این بود که با توافق نهایی، دلار از 3 هزار تومان به هزار تومان کاهش خواهد یافت.
منتقدان را منکوب کردند و نظام و مجلس و شورای عالی امنیت ملی را تحت فشار روانی گذاشتند که هر روز تاخیر در اجرای برجام، مساوی 170 میلیون دلار زیان است. اما 5 سال بعد از استارت فتنه اقتصادی، قیمت دلار به 4 هزار تومان نزدیک می شود و ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم کاهش می یابد. این همه دستاورد برجام است.
آیا فقط پای بی کفایتی یک جبهه ائتلافی در میان است که سرلوحه شعار های آنها ما نمی توانیم بوده است؟! البته در بی کفایتی ائتلاف مدیریت اشرافی تردیدی نیست. اما احتمال دیگری هم در میان است.
درست است که اعتبار روحانی آن هم 6 ماه مانده به انتخابات زیر سوال می رود، اما طیف فتنه گری که علنا گفتند دولت روحانی را رحم اجارهای خود می دانند، همچنان به پروژه شکست خورده 88 می اندیشند. مهر 1388 که فتنه به سرازیری افتاده بود، لس آنجلس تایمز از قول مقامات آمریکایی نوشت نمایندگان رهبران جنبش سبز در نشست مشترک با ما و اپوزیسیون گفتند تحریمها باید تشدید شود اما نه به صورت تدریجی که مانند واکسن عمل کند بلکه باید دفعتا و فلجکننده باشد. پس از این گرا بود که تحریم های جدید اعمال شد...
دلار 4 هزار تومانی از یک سو در نگاه برخی مدیران دولتی که به سیاست لیبرالی تعدیل باور دارند و مدام بر قیمت حامل های انرژی می افزایند ابزار کسب درآمد محسوب می شود و از سوی دیگر در نگاه برخی افراطیون غربگرا، دستاویزی برای القای ضرورت برجام های خسارتبار جدید و تسلیم بیشتر مقابل آمریکا و اروپاست (شاید هم همین ، تنها حربه انتخاباتی آنها باشد). نوچه هایی مانند علی مطهری و محمود صادقی تنها به کار غافل کردن مردم و مجلس و رسانه ها از این خیانت و وطن فروشی بزرگ میآیند.