به گزارش مشرق، خیلیها بر این باورند که استقلال در بخش کادر فنی ضعف هایی دارد. در آن کادر البته خرمگاه به نظر باتجربه و معقول می آید و علی چینی هم وظایف محوله را به خوبی انجام می دهد اما با این حال خلا یک مربی فنی و تمرین دهنده در استقلال به چشم می آید. حتی بهتاش فریبا هم مربی تمرین دهنده به شمار نمی آید و از منظر فنی یک خرمگاه با تجربه تر است.
برای امیر قلعه نویی مجید صالح این نقش را در استقلال ایفا می کرد، در تیم ملی ابراهیم زاده این نقش مهم را برعهده گرفت او تمرینات را برنامه ریزی می کرد و طراحی، امیر قلعه نویی در استقلال البته خودش در بسیاری موارد این تمرینات را عوض می کرد اما به هر حال صالح کسی بود که گاهی از منظر فنی به مربی کمک می کرد و چند باری حتی در تعویض ها هم به سرمربی ایده می داد هر چند بسیار کم.
برای مظلومی در سال دوم هنکه این نقش را داشت. او برحسب حریف آینده، تمرینات را عوض میکرد و زمان آن تمرین ها را مشخص میکرد.
برای خود پورحیدری در مقطعی یورگن گده چنین می کرد و خود پرویز مظلومی هم این نقش را داشت و این کار را خوب انجام می داد. برای مرفاوی مجید نامجو مطلق این وظیفه را به عهده گرفت و عالی هم کار کرد، او بعدها توسط ناصر حجازی هم دعوت به کار شد که توسط هیات مدیره وقت غیر متخصصانه و غیر مسئولانه اسمش خط خورد.
حتی علی پروین هم یک ناصر ابراهیمی برای این کار داشت، دایی از روته مولر در این پست استفاده کرد، خود استقلال هم روزگاری مرتضی محصص را به عنوان تمرین ساز و آنالیزور قدرتمند روی نیمکت می نشاند و از دانش به روز شده او استفاده می کرد.
منصوریان اما این مربی دوم قوی را نه داشته و ندارد. مربی دوم تیم نقشی نسبتا مستقل دارد و بسیار هم کلیدی است و شاید به همین دلیل برخی سرمربی ها یا مربی دوم و تئوریسین انتخاب نمیکنند یا اگر انتخاب میکنند وسط فصل با او دچار مشکل می شوند. برخی هم مثل برانکو و جلالی خودشان ذاتا تمرین دهنده هستند و بیشتر به مربی نیاز دارند که نظم دهنده باشند و نهایتا در تعویض ها کمکشان کنند.
منصوریان اما هیچ کدام از این مربیان را ندارد و شبیه سازی هم نکرده است. برخی هواداران استقلال این روزها یکی مثل هنکه را برای استقلال لازم می دانند اما نکته مهم اینست که چه کسی باید اصالتا در این رابطه فکر کند؟
نفر اول منصوریان است، او به عنوان سرمربی تیم حق دارد که بگوید مربی دوم مستقل می خواهد یا نه؟ اما بالا دست او باید کمیته فنی باشد و برای این موارد حرف اول و آخر را بزند، نه در مورد منصوریان که در مورد هر مربی دیگری باید اینگونه باشد و کادر باید کامل باشد و البته نه روزنامه نگاران و رسانه ها و نه هواداران بلکه کمیته فنی باید در نهایت این تصمیم را بگیرد.
هنکه البته در آلمان مشغول به کار است و سرمربی شده است اما واقعیت این است که یکی مثل او احتمالا می توانست کمک موثری برای منصوریان باشد، نه امروز که در ابتدای فصل و هنگام بازیکن گیری هم حتی می توانست به سرمربی کمک کند تا بازیکنان بهتری بگیرد و اینگونه همه بار استقلال را روی دوش جوان ها و پارسالی ها نیاندازد.
نیاز امروز استقلال یک میشائیل هکه است یا یکی مثل او. هنکه ای که برای هیتسفیلد در دورتموند هم مغز متفکر مستقل و مهندس تمرینی بود و هرگز هم ادعای سرمربیگری نداشت و اصالتا مغز متفکر بودن را بیش از سرمربیگری دوست داشت.
البته که کمیته فنی استقلال است که باید چنین حکمی بدهد اما به نظر می رسد منصوریان هم یک چنین مربی را کم دارد.
برای امیر قلعه نویی مجید صالح این نقش را در استقلال ایفا می کرد، در تیم ملی ابراهیم زاده این نقش مهم را برعهده گرفت او تمرینات را برنامه ریزی می کرد و طراحی، امیر قلعه نویی در استقلال البته خودش در بسیاری موارد این تمرینات را عوض می کرد اما به هر حال صالح کسی بود که گاهی از منظر فنی به مربی کمک می کرد و چند باری حتی در تعویض ها هم به سرمربی ایده می داد هر چند بسیار کم.
برای مظلومی در سال دوم هنکه این نقش را داشت. او برحسب حریف آینده، تمرینات را عوض میکرد و زمان آن تمرین ها را مشخص میکرد.
برای خود پورحیدری در مقطعی یورگن گده چنین می کرد و خود پرویز مظلومی هم این نقش را داشت و این کار را خوب انجام می داد. برای مرفاوی مجید نامجو مطلق این وظیفه را به عهده گرفت و عالی هم کار کرد، او بعدها توسط ناصر حجازی هم دعوت به کار شد که توسط هیات مدیره وقت غیر متخصصانه و غیر مسئولانه اسمش خط خورد.
حتی علی پروین هم یک ناصر ابراهیمی برای این کار داشت، دایی از روته مولر در این پست استفاده کرد، خود استقلال هم روزگاری مرتضی محصص را به عنوان تمرین ساز و آنالیزور قدرتمند روی نیمکت می نشاند و از دانش به روز شده او استفاده می کرد.
منصوریان اما این مربی دوم قوی را نه داشته و ندارد. مربی دوم تیم نقشی نسبتا مستقل دارد و بسیار هم کلیدی است و شاید به همین دلیل برخی سرمربی ها یا مربی دوم و تئوریسین انتخاب نمیکنند یا اگر انتخاب میکنند وسط فصل با او دچار مشکل می شوند. برخی هم مثل برانکو و جلالی خودشان ذاتا تمرین دهنده هستند و بیشتر به مربی نیاز دارند که نظم دهنده باشند و نهایتا در تعویض ها کمکشان کنند.
منصوریان اما هیچ کدام از این مربیان را ندارد و شبیه سازی هم نکرده است. برخی هواداران استقلال این روزها یکی مثل هنکه را برای استقلال لازم می دانند اما نکته مهم اینست که چه کسی باید اصالتا در این رابطه فکر کند؟
نفر اول منصوریان است، او به عنوان سرمربی تیم حق دارد که بگوید مربی دوم مستقل می خواهد یا نه؟ اما بالا دست او باید کمیته فنی باشد و برای این موارد حرف اول و آخر را بزند، نه در مورد منصوریان که در مورد هر مربی دیگری باید اینگونه باشد و کادر باید کامل باشد و البته نه روزنامه نگاران و رسانه ها و نه هواداران بلکه کمیته فنی باید در نهایت این تصمیم را بگیرد.
هنکه البته در آلمان مشغول به کار است و سرمربی شده است اما واقعیت این است که یکی مثل او احتمالا می توانست کمک موثری برای منصوریان باشد، نه امروز که در ابتدای فصل و هنگام بازیکن گیری هم حتی می توانست به سرمربی کمک کند تا بازیکنان بهتری بگیرد و اینگونه همه بار استقلال را روی دوش جوان ها و پارسالی ها نیاندازد.
نیاز امروز استقلال یک میشائیل هکه است یا یکی مثل او. هنکه ای که برای هیتسفیلد در دورتموند هم مغز متفکر مستقل و مهندس تمرینی بود و هرگز هم ادعای سرمربیگری نداشت و اصالتا مغز متفکر بودن را بیش از سرمربیگری دوست داشت.
البته که کمیته فنی استقلال است که باید چنین حکمی بدهد اما به نظر می رسد منصوریان هم یک چنین مربی را کم دارد.