من هو مینگ لی در۲۳ مارس۱۹۸۹ در هنگ کنگ متولد شدم.تا سال چهارم ابتدایی در مدرسه ای محلی تحصیل میکردم. اما والدینم تصمیم گرفتند من را در مدرسه ی بین المللی هنگ کنگ که از آموزش های آمریکایی پیروی میکرد,ثبت نام کنند.همچنین لیسانس خود را از دانشگاه الینویز دریافت کردم.
چگونه و چه موقع با اسلام اشنا شدید؟
الان که امام عصر ما غایب هستند ما با سوالاتی مانند ((چگونه میتوانیم از کسانی باشیم که میتوانند شرایط ظهور ایشان را فراهم کند؟))مواجه هستیم.به این ترتیب میگویم که آشنایی من با اسلام ان شااالله به صورت یک فرایند مداوم خواهد بود.
در ژوئن۲۰۱۵من شهادتین را گفتم وهدفم از زندگی این است که زمانی که فرصت زندگی ام تمام شد مطیع وفرمانبردار و لایق لطف ورحمت خداوند باشم.همچنین در قیامت شفاعت پیامبر و آل ایشان شامل حال من شود.
چه اتفاقی اقتاد که شما شیعه شدید؟چه چیزی شما را به شناخت تشیع وادار کرد؟
درابتدا کتاب های زیر بسیار سودمند بودند.
شیعه در اسلام نوشته ی علامه طباطبایی.چشم انداز اسلام نوشته ی ویلیام چیتیک و ساچیکو موراتا.جهانوارونه شده نوشته ی تام چیدم
منظورتان این است که این کتاب ها شمارا راهنمایی کردند تا درباره ی اسلام وتشیع بیشتر بدانید؟چگونه بااین کتاب ها اشنا شدید؟
درواقع میتوان گفت این کتاب ها یک جرقه و انگیزه بودند.من دراینترنت درباره موضوعات مختلفی ماند فلسفه وروانشناسی جستجو میکردم که با آنها برخورد کردم.
مایلم بدانم چه چیزی به طورخاص شما را علاقه مند به تیشع کرد؟شما چه چیزی را درتشیع میدیدین؟
درابتدا عشق وبرادری که میان وفادران به این مکتب بود.همچنین به تازگی زمانی که به زندگی باشکوه پیامبر(ص)حضرت فاطمه(س)و ائمه (ع)فکر میکنم بیشتر از همیشه احساس دلگرمی میکنم.
واکنش خانواده واطرافیانتان بعد از اینکه متوجه شدند شما مسلمان شده اید چگونه بود؟
انها خیلی متعجب وگیج شده بودند ومیگفتند چرا؟وبعضی از آنها میگفتند درباره ی ادیان وفلسفه های دیگر هم مطالعه کن.
خانوداه ام هم مردد بودند.اما به لطف خداونذ انها بامن معاشرت دارند وارتباطشان را بامن قطع نکرده اند.
دین شما قبلا چه بود؟چه ارتباطی میبینید بین نیاز درونی و وجودی خود با مسلمان شدن؟
قبلا کافر بودم. یک خط از یک فیلم آمریکایی هست شاید بدنباشد به اون اشاره ای کنم.((درمن عشق زیادی وجودی دارم اما نمیدانم کجا ان را ابراز کنم))این ارتباط زیادی دارد به نیاز درونی ما مانند انسانیت و عبادت.دردین ما میاموزیم که چگونه این نیاز را برطرف کنیم.درآن زمان من به دنبال هدایت ارامش درونی و هدفی برای زندگی بودم.کلمات متفاوت اما با مضصود یکسان.
گسترش اسلام درکشورتان را چگونه میبینید؟
بنظرم نیاز به گفتگوی بیشتر بین افراد با ادین مختلف است.دراینجا جامعه ی مسلمانان بااینکه بطور قابل توجهی درحال گسترش است اما هنوز هم منزوی است.
شما درباره ی امام خمینی چه میدانید؟
او یک شخص الهام شده است.مخصوصا در توجه ایشان به نماز حتی کمی مانده تا رحلتشان.
آیا شما به زیارت هیچ یک از امامان رفته اید؟
بله.من درماه مارس و آپریل گذشته ایران بودم وتوفیق این را داشتم که به زیارت امام رضا(ع)بروم
احساستان زمانی که برای اولین بار درحرم امام رضا(ع)بودین چه بود؟
تقریبا سردرگم بود و احساس نگرانی داشتم.
چرا نگرانی؟چیزی که شما انجام داده اید ومیدهید به عنوان یک شیعه مطمئنا خیلی ارزشمندتر است نسبت به کار ما که شیعه به دنیا امده ایم.آیا شما چیزی متفاوت احساس کردید زمان ورود به حرم؟
شکرخدا آن سفر درکل باعث تعالی دین وروحم شد.مخصوصا بازدید مسجد جمکران نقطه ی روشن دیگری در آن سفربود.
اولین باری که قرآن خواندید کی بود وچه احساسی داشتید؟
به طور دقیق به یادنمیاوردم.اما تقریبا یک سال قبل از مسلمان شدنم من با ترجمه ی انگلیسی قرآن مواجه شدم.
حس شما زمانی که برای اولین بار نماز خواندید چه بود؟ آیا خواندن ۵مرتبه نماز دریک روز سخت نبود؟
مدتی زمان برد تا من بتوانم نمازخواندن را یادبگیرم.خواندن ۵مرتبه نماز سریعا در روز عضو جدانشدنی زندگی من شد.رفتن به مسجد اولین بار واقعا تجربه ی دینی خوبی بود.من هنوزنماز خواندن را بلد نبودم وفقط سعی میکردم از حرکات برادرانم که مرا به مسجد اورده بودند تقلید کنم.
بظرتان زیبا ترین آیه ی قرآن کدام است؟
بنظرم آیه ی۶سوره ی فاتحه که میفرماید ((ما را به راه راست هدایت کن)) زیباترین آیه است. زیرا خداوند در آن به ما میاموزد که مهم ترین چیز خواستن و طلب کردن از اوست.
آیاشما مراسم عزاداری محرم را درشهرتان برگزار میکنید؟
بله.به لطف خدا.درواقع ما یک مراسم ۲۰روز قبل از عاشورا داریم.برادران اینجا کار تحسین برانگیزی انجام میدهند.این مراسم ها را تشکیل میدهند و دراین مجالس شرکت میکنند.ان شاالله خدا به انها خیر بدهد.