به گزارش مشرق، عناوین قهرمانی پرشماری به عنوان بازیکن و مربی در کارنامهاش دارد و متولد 30 دسامبر 1977 (9 دی 1356) در شهر بلگراد صربستان است. ملیپوش سابق تیم ملی واترپلو صربستان علاوه بر سوابق بینظیر ورزشی به پیشرفتهای علمی و تخصصی رشته واترپلو هم کمکهای شایانی کرده است.
او کارشناس مدیریت ورزش با تخصص لیسانس مربیگری واترپلو از دانشگاه مدیریت ورزش بلگراد است. عنوان پایان نامه این مربی طریقه دفاع در مقابل ضد حمله بود. «الکساندر چیریچ» از سال 1992 تا 2015 در تیمهای مختلفی از کشورهای صاحب واترپلو بازی کرده است. او در سال 1992 با تیمی از شهر زادگاهش کارش را آغاز کرد و علاوه بر حضور در بهترین تیمهای صربستان در کشورهایی مانند ایتالیا، مونته نگرو، ترکیه و اسپانیا به طور حرفهای ورزشش را ادامه داد.
از زمانی که این مربی 39 ساله هدایت تیم ملی واترپلوی ایران را برعهده گرفته تغییراتی در تیم ملی ایجاد شده است. شاید از زمان حضور وی در راس کادر فنی تیم ملی واترپلو نتایج چندان درخشانی حاصل نشده باشد، اما به نظر میرسد با تغییراتی که ایجاد شده باید منتظر درخشش واترپلوئیستهای شایسته ایرانی باشیم.
الکساندر چیریچ، سرمربی تیم ملی واترپلوی ایران درخصوص مسائل مختلفی صحبت کرده که متن مصاحبه وی را در ادامه میخوانید:
* فضا و فرصت ناراحتی و اشک ریختن را نداریم
* همه چیز یک ریسک است
* همیشه آخرین لحظه را نبینیم
* واترپلو ورزش پیچیدهای است
* زمانی که بازیکنان به استخر میآیند باید مغز خود را هم بیاورند
* یک بیسواد کتاب حافظ را پاره میکند!
* صحبتهایی که اخیراً مطرح میشود نقد نیست، حسادت است!
* به اسم من لطمهای نمیخورد
* دوره مربیگری با دورهای که بازی میکردم اصلاً قابل مقایسه نیست
* آرزوی من این است که با ایران قهرمان المپیک شوم
* اهمیتی نمیدهم که کسی در ایران مرا نشناسد
* اگر برای خودم ارزش قائل نباشم، حتی لگدی هم به سمتم پرتاب نمیشود
* ما صربها حمله نمیکنیم، اما هیچ گاه عقب هم نمینشینیم
* عاشق میرزاقاسمی هستم!
* فوتبال را دوست دارم، اما درگیر آن نمیشوم
* صربها ترکیبی از قویترین جنگجویان هستند
* برای انگیزه دادن به شاگردانم نه فیلم گلادیاتور پخش کردم و نه کار عجیب دیگری میکنم!
* شاید رضازاده هم نتواند در آب کار خاصی انجام دهد
* کشتیگیران کاملترین ورزشکاران هستند
* به من لقب «آقای چیریچ» بدهید
* اگر همسرم را هم نادیده بگیرم، نمیتوانم دوری فرزندانم را تحمل کنم
* بردارم واترپلوئیست خوب، اما تنبلی بود
*: تیم ایران توانست عنوان چهارم رقابتهای قهرمانی آسیا را کسب کند؛ مسابقات چطور بود؟
اگر من از این نتیجه راضی باشم در آینده پیشرفتی نخواهیم کرد؛ پس من به عنوان سرمربی تیم ایران از این نتیجه راضی نیستم. متاسفانه بازی آخر را در پنالتی به چین باختیم که شانس در آن بسیار تاثیرگذار است. دو توپ را از دست دادیم و امکان داشت که آنها این موقعیت را از دست بدهند و این یعنی هرچیزی امکان داشت. دوست داشتیم نتیجه بهتری بگیریم، اما در نهایت به عنوان چهارمی رضایت دادیم. از نتیجهای که کسب شده ناراحت هستم، چراکه میدانم مدالآوری در این سطح چقدر روی روحیه بازیکنان تاثیر دارد. فضا و فرصت ناراحتی و اشک ریختن را نداریم.
*: سطح کیفی مسابقات چگونه بود؟
اینقدر پیشرفت کردهایم که حالا میدانیم میتوانیم برای کسب مدال به مصاف تیمهای قدرتمند آسیا برویم. تاکنون سابقه نداشته که مسابقات قهرمانی آسیا اینقدر نزدیک دنبال شود. اگر به نتیجه مسابقات نگاه کنیم متوجه میشویم که تقریباً تمام رقابتها در یک سطح و نزدیک بهم بوده است؛ برای مثال چین و قزاقستان 8 بر 6 شدند و یا اینکه ما با چین 7 بر 7 مساوی شدیم. اختلافها بسیار کم بود و چیزی که تفاوت را ایجاد میکند جزئیات است. این مسابقات نشان داد که اشتباهات سیستمی ما چه بوده تا آنها را برطرف کنیم. از چیزی که خیلی خوشحالم این است که شاگردانم به خودشان ثابت کردند که میتوانند با تیمهای قدرتمند بجنگند و به نتیجهای که میخواهند برسند. هنوز جا برای پیشرفت داریم و در آینده باید بیشتر کار کنیم. خیلی از صحبتهایی که گفته میشود درمورد پوستاندازی که در تیم ایجاد شده، است اما این اتفاق هر 4 سال یک بار در تیمها میافتد.
*: اشاره خوبی به پوست اندازی داشتید، اما آیا اینکار در مقطع کنونی یک ریسک نبود؟
همه چیز یک ریسک است و ما این کار را کردیم تا تیم جوانتر شود. در مسابقات جوانان آسیا در جاکارتا چند بازیکن خوب داشتیم که من آنها را به تیم ملی بزرگسالان آوردم. در سیستم ما تغییرات برای المپیک ایجاد میشود. ما نمیتوانیم یک بازیکن جوان را در المپیک مورد آزمایش قرار دهم، بلکه باید در مسابقات قبل از آن بازی کند و تجربه کسب کند تا در المپیک در بهترین شرایطش قرار داشته باشد.
*: خیلی از بازیکنانی که کنار گذاشته شدند نسبت به این تغییرات گلایه کردند.
نظری ندارم!
*: برخیها معتقدند که تیم ایران در پست دروازهبان مشکل دارد و اگر دروازهبان خوبی در ترکیب تیم ملی حضور داشت ایران میتوانست مدال برنز رقابتهای قهرمانی آسیا را کسب کند؛ نظرتان چیست؟
چه کسی میگوید که دروازهبان ما بد بود؟ من نمیدانم این ماجرا از کجا میآید. پست دروازهبانی در واترپلو یکی از مهمترین پستها است. در ورزشهای توپی مانند بسکتبال و والیبال ورزشکاران پاسکاری کرده و در نهایت ضربهای به توپ میزنند و امتیاز میگیرند، اما در واترپلو بخش مهمی را دروازهبان در اختیار دارد. وقتی توپ گل میشود همه می گویند که دروازهبان مقصر است، در حالی که شاید اشتباه از مدافع بود. بهتر است همیشه آخرین لحظه را نبینیم؛ گاهی باید به عقب برگشت و دید که اشتباه از چه کسی است. وقتی بازیکنی در موقعیت تک تک قرار میگیرد چگونه این اتفاق برایش رخ میدهد؟ حرفهایی که میزنند را من متوجه نمیشوم. این حرفها مانند کسی است که گلایه میکند از اینکه درخت مقابلش بوده و جنگل را ندیده است. او اگر باهوش باشد باید کمی جای خود را تغییر دهد تا فضا را ببیند. واترپلو ورزش پیچیدهای است و فازهای مختلفی دارد. حمله، دفاع، بازیکن کمتر، بازیکن بیشتر و ... در واترپلو وجود دارد. مسائل مختلفی برای رقم خوردن یک نتیجه وجود دارد و بهتر است تنها مسائل ساده و پیش پا افتاده را نبینیم.
*: در مجموع از عملکرد دروازهبان تیم ملی در مسابقات قهرمانی آسیا رضایت دارید؟
خیر؛ کلاً از عملکرد تیم راضی نیستم و معتقدم همه چیز میتوانست بهتر باشد. هر فردی در هر جایگاهی که هست تلاش میکند بهتر از قبل باشد و ما هم همین شرایط را داریم و اگر من اعلام رضایت کنم در ادامه کار پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
*: نقطه ضعف ایران در مسابقات قهرمانی آسیا چه بود؟
نمیتوانیم در واترپلو پست به پست اظهار نظر کرد، بلکه اشکالات سیستم باید برطرف شود و بهتر عمل کند. بخشبندی در واترپلو را متوجه نمیشوم که بخواهیم بازیکنی را مهام و بازیکنی را مدافع معرفی کنیم. در واترپلو ما 30 ثانیه مهاجم هستیم و 30 ثانیه هم مدافع و همه با هم باید این کار را انجام دهند. اطلاعاتی که من میخواهم به بازیکنان بدهم را باید کم کم در اختیارشان قرار دهم، چراکه اگر بخواهم تمام موارد را یکجا به آنها بگویم مانند خوردن مقدار زیادی غذا به صورت ناگهانی است که امکان دارد در هضم آن دچار مشکل بشویم.
*: زمانی که شما به ایران آمده بودید بازیکنان میگفتند که چیریچ بسیار بداخلاق است، اما حالا شرایط کاملاً فرق کرده است و ارتباط خوبی با شما دارند؟
شاید عصبانیتم را خیلی نشان بدهم، اما هدفم این است که به آنها فشار بیاورم تا به صورت جدی درمورد واترپلو فکر کنند. تفکر آنها باید به گونهای باشد که حتی زمانی که از آب بیرون میآیند هم به تیم خود و واترپلو فکر کنند. خیلی وقتها از اینکه بازیکنان نمیتوانند خواستههای مرا اجابت کنند، عصبانی میشوم. من همیشه میگویم که زمانی که بازیکنان به استخر میآیند باید مغز خود را هم بیاورند. یکی دیگر از دلایلی که عصبانی میشوم مربوط به مسائل انتخابی است. در صربستان برای هر پست شاید حدود 20 بازیکن وجود داشته باشد و بازیکنان برای حضور در ترکیب باید به خودشان فشار بیاورند، اما شاید در اینجا چون رقابت زیادی وجود ندارد بازیکنان با خیال آسوده تمرین میکنند.
*: برخی از منتقدان اعتقاد دارند قبل از حضور شما ما به ژاپن، چین و قزاقستان میباختیم و تیمهایی مانند سنگاپور و عربستان و اندونزی را هم شکست میدادیم. حالا هم شرایط فرقی نکرده است!
میخواهم موضوعی را درمورد نقدها بگویم. نقد به صورت کلی بسیار خوب است، چون باعث میشود که فکر کنیم و برای بهتر شدن به خودمان فشار بیاوریم. نقدهای مختلفی داریم؛ یکی نقد بر خود است که یک موهبت الهی محسوب میشود. اگر قابلیت نقد از خود را داشته باشیم نشان میدهیم که انسان با ظرفیت و بزرگی هستیم. باید قبل از هر نقدی از خودمان شروع کنیم. یک نوع نقد هم نقد خانوادگی است، مانند نقدی که پدر و مادر میکنند تا بهتر زندگی کنیم. یک نقد هم داریم که نقد حرفهای است. یک مثال ساده میزنم. بهترین شاعر ایران حافظ است. کتاب حافظ را مقابل کسی قرار دهید که اصلاً سواد خواندن ندارد. اول اینکه چیزی متوجه نمیشود و چون چیزی متوجه نمیشود کتاب را پاره میکند. در حالی که راه درست این است که خودش را تغییر دهد و خواندن یاد بگیرد و از خواندن اشعار حافظ لذت ببرد. اگر قرار است نقدی کنیم، خودمان باید در حد نقد کردن باشیم. اگر لایق نقد کردن نباشیم کارمان خیلی احمقانه و مسخره به نظر میآید. برای نقد کردن باید دانش داشته باشیم که اگر اینگونه باشد طرف مقابل با کمال میل به صحبتهای ما گوش خواهد داد. صحبتهایی که اخیراً مطرح میشود نقد نیست، حسادت است! که مانند تیر سمی کمان خیلی خطرناک است. برای مثال میخواهم داستانی را بگویم. یک فیلسوفی بود که یکی از شاگردانش نزد وی آمد و گفت که من موضوعی را شنیدهام. فیلسوف به شاگردش گفت قبل از اینکه آن را برایم بازگو کنی به سوالاتم پاسخ بده. او از شاگردش پرسید موضوعی که شنیدهای مفید است؟ به ما کمکی میکند؟ خوب است؟ که شاگردش جواب میدهد خیر. فیلسوف هم خطاب به شاگردش میگوید موضوعی که نه خوب است، نه مفید است و نه کمکی به ما میکند را چرا باید گوش بدهم و به آن توجه کنم؟
*: البته ما نیمه پر لیوان را هم میبینیم. برای مثال سرمربی ژاپن در اظهارنظری گفته بود قدرتهای آسیا از 3 پایه به 4 پایه تغییر کردهاند؟
تشکر میکنم! شنیدن این حرف از زبان کسی که تیم ملی ژاپن را در المپیک هدایت کرده است بسیار خوشحال کننده است. این حرفها ما را امیدوار میکند تا به مسیر خوبمان ادامه بدهیم و نکته مهمتر اینکه این حرفها را کسی زده که واترپلو را میفهمد.
*: رضوانی، رئیس فدراسیون در صحبتهایش میگوید که ما در بخش امکانات مشکلاتی داریم. از طرفی سرمربی گرجستان که به ایران آمده بود گفت که ایران امکانات فوقالعادهای دارد و ما چنین امکاناتی نداریم. کدام یک از این اظهارنظرها درست است؟
ایران لیگ واترپلو دارد و گرجستان ندارد. واترپلو مانند فوتبال نیست که هرجایی بتوان بازی کرد، بلکه باید استخر داشت. برای پیشرفت باید بازیهای بیشتری برگزار کنیم. در یک پروسه زمانی ژاپن 79 بازی انجام داده، در حالی که ما در همان پروسه زمانی تنها 7 بازی انجام دادیم! درست است که شرایط سخت است، اما بازیهای زیادی از نیازهای ما جدی ما است. باید سفر برویم و با تیمهای مختلف بازی کنیم، البته نباید شبیه توریستها باشیم و باید تلاش کنیم تا از فرصتها استفاده کنیم. فدراسیون هم کمی مشکلات مالی دارد و رضوانی نمیتواند تمام برنامههای ما را اجرا کند.
*: در زمانی که شما واترپلو بازی میکردید جز بهترینهای جهان بودید، حالا نگران نیستید که با ایران نتوانید به اهداف خود برسید و نامتان خدشهدار شود؟
به اسم من لطمهای نمیخورد، چون این شغل ما است. این دو موضوع کاملاً جدا هستند. ما باید تلاش کنیم تا بهتر شویم و نمیتوان در باد چند سال قبل بمانیم. دوره مربیگری با دورهای
*: چه نتیجهای با تیم ملی ایران بگیرید، راضی خواهید شد؟
آرزوی من این است که با ایران قهرمان المپیک شوم. زمانی که من کاری را از بازیکنانم بخواهم که توانایی انجام آن را داشته باشند، انجام دهند خوشحال خواهم شد. مانند تئاتر است و تمام اعضا باید طبق دیالوگهایی که به آنها داده شده باید کار کنند. شاید بهترین بازیگران بخواهند و بتوانند در یک لحظه یک حرکت پیشبینی نشده انجام دهند، اما نمیتوان در تمام طول تئاتر اینگونه پیش رفت. ما برای تیم یک سری فلسفه و اصول را تدوین کردهایم که همه باید از آن پیروی کنند.
*: با وجود اینکه شما یکی از بازیکنان بزرگ واترپلو بودید کمتر کسی در ایران شما را میشناسد؛ آیا از این موضوع ناراحت نیستید؟
اهمیتی نمیدهم! خیلی پیچیده و سخت است که بخواهم عادی باشم، اما اهمیتی نمیدهم. چه فرقی میکند که من با شما صحبت کنم یا رئیس جمهور؟ من برای همه احترام قائل هستم و با همه با یک مدل حرف میزنم. آدم های زیادی هستند که تلاش میکنند خودشان را چیزی نشان دهند که نیستند، اما این دیوانگی است.
*: ایران در عصر جدید و در رشتههای مختلف رو به مربیان خارجی آورده است؛ کیروش در فوتبال، بائرمن در بسکتبال، عرفان در هندبال، لوزانو در والیبال و خود شما در واترپلو و...؛ فکر میکنید مربی خارجی چقدر میتواند به ورزش ایران کمک کند؟
در ایتالیا سیستم فرق میکند. در آنجا بازیکنان کشورهای مختلف را انتخاب میکنند و تلاش میکنند که از آنها نکاتی را یاد بگیرند، اما من فکر میکنم سیستمی که شما دارید بهتر است. به نظر من فلسفه خوبی است که وقتی چیزی را کامل نمیدانید از حضور فردی استفاده میکنید که دانش بالاتری دارد. ندانستن موضوعی ایراد ندارد، بلکه ایراد کار زمانی است که چیزی را متوجه نشویم و بخواهیم آن را به فرد دیگری هم توضیح بدهیم.
*: ارتباط یا ملاقات خاصی با مربیان خارجی حاضر در ایران داشتید؟
تنها یک بار با برانکو ایوانکوویچ ملاقات کردم.
*: در ایران مربیان موفقی مانند کیروش و ولاسکو هم هستند و بودند که خیلیها سایر مربیان خارجی را با آنها مقایسه میکنند. آیا این مقایسه درست است؟
من سعی میکنم مردم را راضی نگه دارم.
*: آیا شما انسان مغروری هستید؟
خیلی وقتها من زندگی را به ورزش بوکس تشبیه میکنم. اگر در این ورزش مشت بخوریم موضوع مهمی نیست، اما غرور باید باشد تا بتوانیم از جای خود بلند شویم به کارمان ادامه دهیم. روی زمین افتادن باعث شرمندگی نیست، اما بلند نشدن پس از آن دردناک است. اگر اینگونه نبودم به سطح کنونی در ورزش نمیرسیدم. اگر برای خودم ارزش قائل نباشم حتی لگدی هم به سمتم پرتاب نمیشود. خیلی وقتها ممکن است که فردی بیاید و بگوید که من با شما رفیق هستم و به همین بهانه شوخی را از حد بگذراند، اما اگر مغرور باشیم اجازه نمیدهیم این اتفاق رخ بدهد و میتوانیم میزان روابط را تنظیم کنیم.
*: دیدن چه چیزی در ایران شما را شوکه و خوشحال کرد؟
غذای میرزاقاسمی! البته این یک شوخی بود. توچال، برج میلاد، کاخ گلستان و... مکانهای دیدنی بودند که از دیدن آنها لذت بردم. به شیراز رفتم و مکانهای دیدنی آنجا را هم دیدم.
*: آیا فوتبال دوست دارید؟
فوتبال را دوست دارم، اما درگیر آن نمیشوم. بیشتر رشتههایی مانند جودو، کشتی و بوکس را میپسندم و از بین رشتههای تیمی هم هندبال را دوست دارم.
*: منطقه بالکان مولد مربی در رشته های مختلف است؛ راز این تولید گسترده چیست؟
من درمورد صربستان حرف میزنم که البته کل منطقه بالکان را در بر میگیرد. این موضوع فقط درمورد مربیان نیست و شامل دانشمندان و سرداران نظامی و ... هم میشود. صربستان مانند ایران در آسیا است که اطراف آن دریا وجود دارد و هر کسی بخواهد به جنگی برود باید از صربستان عبور کند. به این ترتیب ما ترکیبی از قویترین جنگجویان هستیم. هجدهمین امپراطور رم در صربستان به دنیا آمده است و به همین دلایل ما تفکر جنگجویانه داریم. این تفکر موجب میشود تا اجازه ندهیم کسی به ما ظلم کند، برای مثال در یک دوره آمریکا میخواست چنین کاری بکند. در مواقع سختی ما همیشه با هم متحد بودیم و شاید این موارد موجب شده تا ما در این موارد موفق باشیم. شاید قرنها در شرایط بدی زندگی کردیم و فقیر بودیم، اما همان فقر به ما انگیزه داد. اگر همه چیز داشته باشیم دیگر تلاشی برای به دست آوردن چیزی نمیکنیم.
*: درخصوص روحیه جنگجویانه صحبت کردید. شاید جالب باشد به این نکته اشاره کنیم که مهمترین بازیکنان فوتبال صربستان در خط دفاعی هستند؛ نفراتی مانند ویدیچ، کولاروف، ایوانویچ و ... حالا سوال این است که آن تفکری که از آن صحبت کردید چگونه دفاع میسازد؟
ما حمله نمیکنیم، اما هیچ گاه عقب هم نمینشینیم. ما هیچگاه به کسی حمله نکردیم و همیشه در حال دفاع بویم.
*: مربیان برای تزریق روحیه و برانگیختگی بازیکنان خود شگردهای خاصی دارند. گواردیولا برای شاگرانش فیلم گلادیاتور را پخش میکند و یا اینکه بیلسا صحبتهای چگوارا را برای شاگردانش پخش میکرد تا به آنها انگیزه دهد، سبک شما برای انگیزه دادن به بازیکنان چیست؟
روش من این است که با آنها صحبت میکنم و میخواهم که به انتهای کار فکر نکنند. تلاش میکنم از اتفاقی که قرار است رخ بدهد تصویر ذهنی بسازم. از شاگردانم میخواهم که نترسند، چراکه فقط قرار است کارهایی که در تمرین مرور کردهاند را اجرا کنند.
*: در بازی برابر ژاپن بین دو نیمه کاری کردید که شرایط کاملاً تغییر پیدا کرد. امکان دارد توضیح بدهید که چه اتفاقی رخ داد؟
وقتی بتوانم به بازیکنان بفهمانم که برای هر حرکت حریف برنامهای داریم پس ایراد کار کجاست؟ من به آنها گفتم به کاری که میکنید اعتماد داشته باشید، نه فیلم گلادیاتور پخش کردم و نه کار عجیب دیگری!
*: قبل از اینکه به ایران بیایید چه چیزهایی درمورد ایران میدانستید یا شنیده بودید؟
واقعیت این است که اطلاعات زیادی نداشتم؛ میدانستم که ایران تاریخ، جغرافیا و بازیگران خوبی دارد. ایران تنوع قومیتها دارد و در بخشهای مختلف نفرات مطرحی دارد. میگویند برای اینکه بخواهید کسی را بشناسید باید با او زندگی کنید و من حالا با شما زندگی میکنم.
*: آیا فیزیک بدنی ایرانیها برای واترپلو مناسب است؟
شرایط آب و استخر با خشکی خیلی فرق دارد. به عنوان مثال اگر رضازاده به عنوان قویترین مرد ایران به آب بزند شاید کار خاصی نتواند انجام دهد. در واترپلو بازو و مغز دو عضو مهم و تاثیرگذار هستند.
*: کاملترین ورزش به نظر شما چیست؟
من فکر میکنم کشتیگیران کاملترین ورزشکاران هستند.
*: آیا بیزینسی هم دارید؟
خیر؛ ذهنم فقط روی واترپلو است و اگر بخواهم به موارد دیگری هم فکر کنم نمیتوانم موفق باشم و کارهایم را به درستی انجام بدهم.
*: در دورانی که بازی میکردید لقب خاصی هم داشتید؟
چیرا؛ هواداران در آن زمان مرا چیرا صدا میزدند.
*: دوست دارید در زمان مربیگری چه لقبی به شما بدهند؟
آقای چیریچ! علاقهای به القابی مانند پادشاه و فرمانده و امپراطور و ... ندارم.
*: اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکنید؟
اسلحه. علاقه خاصی به اسلحه و تیراندازی دارم.
*: متاهل هستید، آیا دوری از خانواده شما را اذیت نمیکند؟
قطعاً دوری از خانواده خیلی برایم سخت است. من دو فرزند دارم. اگر همسرم را هم نادیده بگیرم، نمیتوانم دوری فرزندانم را تحمل کنم (باخنده). همسرم شاغل است و نمیتواند به ایران بیاید، اما قطعاً آنها را به ایران خواهم آورد.
*: آیا خانواده ورزشی دارید؟
بردارم واترپلوئیست خوبی بود، اما تنبل بود. او یکی از داوران واترپلو در المپیک بود. پدرم هندبالیست بود و مادرم هم خانهدار بود.