آمریکا از ده‌ها سال پیش، چین را با پایگاه‌های نظامی و سلاح‌های هسته‌ای محاصره کرده است؛ از آن‌جایی که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا به شدت ضدچین است، باید دید آیا ترامپ ماشه انقراض نسل بشر را خواهد فشرد یا نه.

سرویس جنگ نرم مشرق- بزرگ‌نمایی «تهدید چین»  در خبرگزاری‌های آمریکایی به‌ویژه پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از شدت بیشتری برخوردار شده، چرا که ترامپ از ابتدای مبارزات انتخابی خود همواره به انتقاد از عملکر چینی‌ها پرداخته است. این رویکردی انتقادی ترامپ از چین پس از برنده شدن در انتخابات افزایش یافته به‌طوری که ترامپ اعلام کرد که ممکن است به سیاست "چین واحد" پایبند نباشد و حتی در همین راستا با رئیس جمهور تایوان تماس تلفنی برقرار کرد؛ امری که تا پیش از این توسط دولت آمریکا انجام نمی‌شد.
 
توقیف زیردریایی بدون سرنشین آمریکا توسط چین در چند روز گذشته به تنش‌های جدید میان ترامپ و چینی‌ها دامن زده به‌طوری که ترامپ، چینی‌ها را به دزدی متهم کرد و چینی‌ها نیز به‌طور غیر مستقیم اعلام کردند که  اظهارات "غیرمعقول" برای حل این مساله کارساز نیست.
دامنه درگیری میان چین و آمریکا فقط به فعالیت‌های چین در دریای چین جنوبی ختم نمی‌شود و ابعاد گسترده‌تری دارد که مستند «جنگ قریب الوقوع (آمریکا) با چین» (The Coming War on China) ساخته "جان پیلجر" (John Pilger) به بررسی آن پرداخته است.
 
 
پایگاه‌ها و مراکز نظامی آمریکا در اطراف چین

آن‌چه در اخبار می‌شنوید این است که چین دارد باندهای پرواز در مناطق تحت مناقشه در دریای چین جنوبی می‌سازد و محاکم بین‌المللی هم این اقدامات چین را محکوم کرده‌اند. همین اقدامات هم به آخرین خبر درباره جنگ قریب‌الوقوع میان آمریکا و چین تبدیل شده است. اما آن‌چه که در اخبار پوشش داده نمی‌شود، واقعیت دیگری است: چین خودش مورد تهدید واقع می‌شود.

 
قسمت‌هایی از مستند (The Coming War on China)

آمریکا یا چین؛ کدام‌یک تهدیدی برای دیگری است

پایگاه‌ها، موشک‌ها، بمب‌افکن‌ها و ناوهای جنگی متعدد آمریکا دورتادور چین، از استرالیا گرفته تا اقیانوس آرام و آسیا را فراگرفته و این کشور را محاصره کرده‌اند؛ به گونه‌ای که «جیمز برادلی» نویسنده کتاب «سراب چین» می‌گوید: «اگر شما بالای بلندترین ساختمان در پکن بروید و از آن بالا به اقیانوس آرام نگاه کنید، می‌توانید ناوهای آمریکایی را ببینید؛ می‌بینید که [جزیره] گوام دارد غرق می‌شود از بس موشک‌های [سنگین] آمریکایی در آن به سوی چین نشانه رفته‌اند؛ می‌توانید به کره نگاه کنید و ببینید چه‌قدر تسلیحات آمریکایی، چین را نشانه گرفته‌اند؛ می‌توانید ژاپن را ببینید که عملاً دست‌کش روی مشت آمریکا [و جبهه واشینگتن مقابل پکن] است. اگر من چینی بودم، قطعاً درباره سیاست‌های تهاجمی آمریکا نگران می‌بودم.»

«بروس کامینگز» تاریخ‌دان آمریکایی نیز درباره تهدیدی که آمریکا برای چین دارد، می‌گوید: «ما چین را با [سیاست] «مهار چین»، محاصره کرده‌ایم و دائماً هم تلاش‌هایمان را بیش‌تر می‌کنیم تا این کشور را تحت محاصره نگه داریم، [چون] چین کشوری مستقل است که پایگاه‌های خارجی درون مرزهایش ندارد، با سرعت زیادی در حال رشد است و دومین اقتصاد بزرگ دنیا را دارد.»

 
پایگاه‌ها، موشک‌ها، بمب‌افکن‌ها و ناوهای جنگی متعدد آمریکا دورتادور چین، از استرالیا گرفته تا اقیانوس آرام و آسیا را فراگرفته و این کشور را محاصره کرده‌اند 

هم‌زمان با انتقال قدرت اقتصادی دنیا به آسیا، آمریکا نیز (در واکنش به این واقعیت) بخش اعظم نیروهای دریایی خود را به این قاره و اقیانوس آرام منتقل کرده است. این انتقال عظیم نظامی، در واشینگتن تحت عنوان «تمرکز بر آسیا» شناخته می‌شود و هدف اصلی آن چین است. این رقابت بر سر قدرت در قرن 21 را «جنگ ابدی» می‌نامند، جنگی که برای صنعت تسلیحاتی بی‌رقیب آمریکا به معنای سود هنگفت سالیانه در نتیجه صرف بودجه‌ای حدود 600 میلیارد دلار در زمینه نظامی است.

نکته این‌جاست که سلاح‌های آمریکایی، نیاز به دشمن دارند. بر همین اساس، باراک اوباما اواسط نوامبر سال 2011 در استرالیا اعلام کرد: «آمریکا به عنوان یک کشورِ اقیانوس آرامی، نقشی بزرگ‌تر و طولانی‌مدت در شکل دادن این منطقه و آینده آن ایفا خواهد کرد. من به تیم امنیت ملی خودم دستور داده‌ام تا حضور و مأموریت ما در منطقه آسیا-اقیانوسیه را یک اولویت اصلی قرار دهند».

برادلی در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکا به یک معنا همین الآن هم در جنگ با چین است یا نه، توضیح می‌دهد: «بله. هم روی زمین و هم در هوا. پرزیدنت باراک اوباما، برنده جایزه صلح نوبل، تریلیون‌ها دلار را به زرادخانه هسته‌ای ما [آمریکا] و تریلیون‌ها دلار را هم به جنگ‌های آینده در فضا اختصاص داده است. ما برای این همه پول، نیاز به دشمن داریم و چین هم بهترین دشمن است.»

آیا دانلد ترامپ نسل بشریت را منقرض می‌کند؟
پاسخ آمریکا به پیشرفت‌های اقتصادی چین، اعزام نیروهای دریایی و محاصره این کشور بود
سابقه دشمنی آمریکا با چین

دشمنی آمریکایی‌ها با چینی‌ها تقریباً به قدمت تاریخ آمریکاست. جیمز برادلی می‌گوید تقریباً در تمام تاریخ آمریکا، یادگیری زبان چینی برای مردم این کشور ممنوع بود. زمانی هم که چینی‌ها برای کارهایی مانند استخراج از معدن و ساخت خطوط راه‌آهن به آمریکا آمدند، آمریکایی‌ها طی دوران «تب طلا» در کالیفرنیا و زمانی که از چینی‌ها عقب ماندند، به این نتیجه رسیدند که از رقابت با چینی‌ها خوششان نمی‌آید. بنابراین سال 1882 «لایحه استثنای چینی‌ها (1)» در کنگره تصویب و توسط «چستر آرتور» رئیس‌جمهور وقت آمریکا امضا شد.

این لایحه، اولین و شاید عجیب‌ترین قانون در تاریخ آمریکا بود که برای جلوگیری از مهاجرت آزاد یک قوم خاص به این کشور وضع می‌شد. این قانون که ابتدا قرار بود تا ده سال باقی بماند، سال 1892 تمدید شد و سال 1902 نیز به شکل دائمی درآمد. بنابراین آمریکایی‌هایی که به مجسمه آزادی و مهاجرت از همه جای دنیا افتخار می‌کردند، برای اولین بار، رسماً اعلام کردند که از مردم همه جای دنیا استقبال می‌کنند، به جز مردم چین. این قانون بالأخره بعد از 61 سال، لغو شد.

آیا دانلد ترامپ نسل بشریت را منقرض می‌کند؟
«شیطان چینی در آغوش مادر آمریکایی» اشاره به مار در آستین پروراندن آمریکایی‌ها با پذیرش مهاجران چینی دارد؛ چین از ده‌ها سال پیش، توسط مسئولان و رسانه‌های آمریکایی به عنوان دشمن قسم‌خورده آمریکا معرفی شده است 

بعدها تبلیغات منفی و کلیشه‌سازی علیه چینی‌ها در فرهنگ عامه و فیلم‌های آمریکایی نیز به شدت رواج پیدا کرد که به نظر می‌رسید هدف از آن‌ها مخفی کردن یک دستورکار دیگر بوده است. برادلی می‌گوید خواص آمریکایی در قرن 19، چین را بهشت مواد مخدر می‌دانستند؛ تا جایی که «وارن دلانو» پدربزرگ «فرانکلین دلانو روزولت» رئیس‌جمهور سابق آمریکا، پادشاه آمریکایی تریاک در چین و بزرگ‌ترین تاجر تریاک در آمریکا بود. بخش اعظم سواحل شرقی آمریکا، از جمله کلمبیا، هاروارد، ییل و پرینستون، با پول تجارت تریاک ساخته شدند. حتی انقلاب صنعتی در آمریکا هم با پول‌های هنگفتی ممکن شد که از تجارت مواد مخدر غیرقانونی در بزرگ‌ترین بازار دنیا یعنی چین به دست آمده بود.

 
آیا دانلد ترامپ نسل بشریت را منقرض می‌کند؟
در حالی که بسیاری از مردم چین غذایی برای خوردن نداشتند، آمریکایی‌ها از تجارت تریاک در این کشور سودهای هنگفتی می‌بردند

انگلیس و قدرت‌های استعماری دیگر، طی «جنگ تریاک (2)» به چین حمله کردند و شهرهای بزرگ این کشور نظیر شانگهای را به عنوان «امتیاز» دریافتی از چین، تصرف کردند. دقیقاً مانند جزایر کواجالین و ایبای، در چین هم خارجی‌ها مانند شاه‌زادگان زندگی می‌کردند، در حالی که مردم این کشور در فقر به سر می‌بردند.

 
قسمت‌هایی از مستند (The Coming War on China)  
 

چین از چه زمانی «تمام مشکل آمریکا» شد

«مائو تسه‌تونگ» رهبر کمونیست‌های چین علیه همین وضعیت بود که قیام کرد و توانست کمونیسم را در چین تثبیت و کاپیتالیسم غربی را از این کشور بیرون کند. بعد از این انقلاب، دشمنی غربی‌ها و به خصوص آمریکایی‌ها با چینی‌ها شکل جدی‌تری به خود گرفت. «ریچارد نیکسون» معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا سال 1953 علناً می‌گوید: «وقتی روی نقشه به چین نگاه می‌کنیم، می‌توانیم ببینیم که چین، دلیل اصلی همه مشکلات ما در آسیاست.» هم‌چنین «ادوارد تلر» که او را «پدر بمب هیدروژنی» می‌دانند، سال 1966 درباره چین می‌گوید: «من معتقدم، به خاطر امنیت خودمان، ضرورت دارد که برای احتمال یک حمله موشکی از جانب چین علیه آمریکا، آماده باشیم.»

یکی از دروغ‌هایی که درباره مائو در غرب گفته می‌شود، این است که وی دشمن قسم‌خورده کاپیتالیسم غربی بود. این در حالی است که اگر امروز به چین سفر کنید، می‌بینید که بسیاری از ابعاد کاپیتالیسم در چین مشهود هستند. واقعیت این است که اشکال کار چینی‌ها، دشمنی آن‌ها با کاپیتالیسم نیست، بلکه گناه نابخشودنی آن‌ها این است که اتفاقاً در کاپیتالیسم، آمریکا را شکست داده‌اند. در سال 2015، تعداد میلیاردرهای چینی یک‌باره دو برابر شد و از این منظر، چینی‌ها توانسته‌اند در ایجاد ثروت، از آمریکایی‌ها جلو بیفتند.

این ادعا که مائو دشمن کاپیتالیسم و در فکر نابودی آمریکا بود، دروغی بسیار مضحک است. وی پنج سال پیش از آن‌که انقلاب بزرگ کمونیستی خود را رقم بزند، یک نامه مخفیانه به واشینگتن فرستاده بود: «چین باید صنعتی‌سازی شود. این کار صرفاً از طریق تجارت آزاد [و کاپیتالیسم] قابل‌انجام است. منافع چین و آمریکا، از نظر اقتصادی و سیاسی، با یک‌دیگر سازگار است. آمریکایی‌ها نباید بترسند که ما با آن‌ها هم‌کاری نکنیم. ما نمی‌توانیم این ریسک را بکنیم که از آمریکا عبور کنیم. ما نمی‌توانیم این ریسک را بکنیم که وارد هرگونه درگیری شویم.» البته مائو هیچ پاسخی برای این نامه دریافت نکرد و سیاست آمریکا در دشمنی با چین تا امروز هم تغییری نکرده است.

آیا دانلد ترامپ نسل بشریت را منقرض می‌کند؟
«مائو تسه‌تونگ» رهبر انقلاب کمونیستی چین، بارها گفته بود مایل است با رؤسای‌جمهور آمریکا دیدار و از ایجاد درگیری میان دو کشور جلوگیری کند 

برادلی می‌گوید: «مائو از همان ابتدا می‌خواست با آمریکا دوست باشد. او گفته بود برای دیدن «فرانکلین روزولت» به کاخ سفید خواهد رفت. وی سال 1950 دست [دوستی] به سوی «هری ترومن» دراز کرد. دست [دوستی] به سمت دوایت آیزنهاور دراز کرد. اما دست او را پس زدند.» همه این فرصت‌ها که می‌توانست تاریخ را عوض کند، از جنگ‌های بسیاری جلوگیری نماید، و انسان‌های بی‌شماری را از مرگ نجات دهد، از دست رفتند، چون واشینگتن دهه 50 حاضر نبود بپذیرد که پیشنهادهای مائو از روی صداقت است.

برادلی توضیح می‌دهد که نه تنها مائو، بلکه هر کس به گونه‌ای با چین در ارتباط بود، مائو را می‌شناخت، یا حتی زبان چینی بلد بود، در دهه 50 آمریکا جایی نداشت. وزارت خارجه آمریکا در دهه 50، حتی یک کارمند نداشت که زبان چینی بلد باشد. این یعنی آمریکا در آن سال‌ها با پرجمعیت‌ترین کشور دنیا هیچ‌گونه ارتباطی نداشت.

وقتی آمریکا چند ثانیه با نابود کردن کره زمین فاصله داشت

مثال‌های دیگری از دشمنی آمریکایی‌ها با چینی‌ها در طول تاریخ وجود دارد که توضیح تمام آن‌ها از حوصله این گزارش خارج است. با این وجود، برای آن‌که به موضوع اصلی گزارش، یعنی جنگی علیه چین که آمریکایی‌ها انتظار آن را می‌کشند، باید به برخی نکات دیگر نیز اشاره کرد.

جزیره «اوکیناوا» در ژاپن خط مقدم جنگ آمریکا علیه چین به شمار می‌رود. آمریکایی‌ها با 32 پایگاه و تأسیسات نظامی، عملاً این جزیره را اشغال کرده‌اند. البته این جزیره، تفاوت مهمی هم با جزایر مارشال دارد. اوکیناوا آزمایشگاه آمریکا نیست، بلکه اتاق جنگ این کشور است. آمریکایی‌ها تا کنون از این پایگاه به کره، ویتنام، کامبوج، افغانستان و عراق حمله کرده‌اند.

مردم ژاپن و به خصوص ساکنان جزیره اوکیناوا تقریباً هر روز علیه حضور آمریکایی‌ها در این جزیره اعتراض و تظاهرات می‌کنند. با این حال، سقوط گاه و بی‌گاه هواپیماها یا هلیکوپترهای آمریکایی در جزیره و کشته شدن غیرنظامیان ژاپنی (مانند سقوط یک جنگنده در یک مدرسه ابتدایی و کشته شدن کودکان ژاپنی) یا تجاوز و قتل زنان ژاپنی به دست نیروهای آمریکایی، تنها مشکلاتی نیستند که پایگاه‌های نظامی واشینگتن در اوکیناوا به وجود آورده‌اند.

 
چین طی بحران موشکی کوبا در سال 1962، یکی از اهداف هسته‌ای آمریکا بود 

آمریکا طی جنگ سرد، به طور مخفیانه، بخشی از سلاح‌های هسته‌ای خود را در تأسیسات پرتاب موشک خود در اوکیناوا مستقر کرد. اکثر این سلاح‌ها، چین را نشانه رفته بودند. «جان بوردن» یکی از نیروهای آمریکایی که مسئول شلیک موشک‌ها در پایگاه آمریکا در اوکیناوا بود، می‌گوید چین طی بحران موشکی کوبا در سال 1962، یکی از اهداف هسته‌ای آمریکا بود.

بوردن می‌گوید: «به ما دستور داده شده بود که باید همه موشک‌ها را شلیک کنیم، اما ما فقط یک موشک را به سوی روسیه هدف گرفته بودیم [و بقیه، کشورهای دیگر از جمله چین را هدف گرفته بودند] و نمی‌دانستیم چرا باید کشورهای دیگر را درگیر کنیم. فرمانده پیشنهاد داد که همه درهای [سکوهای پرتاب موشک] را باز کنیم، تا شلیک موشک‌ها زمان کم‌تری بگیرد.»

چیزی نمانده بود یکی از مسئولین پرتاب موشک، دکمه پرتاب را فشار بدهد، که یکی از افسران وظیفه شک کرد که ممکن است دستور صادرشده، واقعیت نداشته نباشد. در نهایت مشخص شد که دستور شلیک را یکی از سرگردهای نیروی هوایی آمریکا، خودسرانه داده است. وی بعدها بی‌سروصدا به دادگاه نظامی رفت و از نیروی هوایی کنار گذاشته شد. بوردن درباره وقتی که فهمیدند دستور شلیک، واقعیت نداشته، می‌گوید: «ما همین‌طور به هم نگاه می‌کردیم [و با خودمان می‌گفتیم] ممکن بود همه [نسل بشر روی] کره زمین را منقرض کنیم.»

جزیره صلح، میزبان موشک‌های آمریکایی

اوکیناوا تنها خط مقدم جنگ آمریکا علیه چین نیست. جزیره «ججودو» در کره جنوبی، یکی از میراث‌های ثبت‌شده جهانی و جایی که دولت کره آن را «جزیره صلح جهانی» می‌داند، شاهد ساخت یکی از جنجالی‌ترین پایگاه‌های نظامی جهان در فاصله کم‌تر از 650 کیلومتری از شانگهای است. آمریکا، این جزیره را هم مانند جزایر مارشال و اوکیناوا، یکی دیگر از جبهه‌های خود در سیاست «تمرکز بر آسیا» می‌داند.

آیا دانلد ترامپ نسل بشریت را منقرض می‌کند؟
آمریکا یک پایگاه نظامی در جزیره ججودو در کره جنوبی و در فاصله تنها چندصد کیلومتری از شانگهای دارد؛ موشک‌های آمریکا از این پایگاه قابلیت شلیک به مهم‌ترین شهرهای چین را دارند

کره جنوبی در این منطقه برای ناوهای هواپیمابر، زیردریایی‌های هسته‌ای و ناوشکن‌های مجهز به موشک‌های بالستیک آمریکا که پدافندهای چین را هدف گرفته‌اند، پایگاهی ساخته است. شریان‌های حیاتی اقتصاد چین نظیر واردات نفت و سایر منابع، وابسته به عبور محموله‌های دریایی از ایست‌های بازرسی‌ای مانند همین پایگاه هستند. مانند مردم اوکیناوا، مردم ججودو هم سال‌هاست هر روز به ساخت پایگاه جدید آمریکا در این جزیره، اعتراض می‌کنند.

واشینگتن در حالی کشورهای دیگر از جمله چین را متهم به تلاش برای نابودی آمریکا می‌کند که خودش، علاوه بر 4000 پایگاه نظامی داخلی، حدود 1000 پایگاه نظامی نیز در تمام قاره‌ها در سراسر دنیا دارد. بروس کامینگز می‌گوید پایگاه‌های نظامی آمریکا در سراسر قلمرو امپراتوری این کشور در کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و آلمان هستند که در ظاهر مستقل هستند، اما در سیاست خارجی خود استقلالی ندارند. نکته جالب هم این است که اکثر مردم، هیچ توجهی به این وابستگی نمی‌کنند، بلکه تصورشان این است که خیلی طبیعی است که آمریکا 50 هزار نیروی نظامی در ژاپن دارد.

کامینگر ادامه می‌دهد: «هیچ اقیانوسی تا کنون آن‌طور که نیروهای دریایی و هوایی آمریکا بر اقیانوس آرام مسلط هستند، تحت تسلط نبوده است. [آمریکایی‌ها] ادعا می‌کنند دفتر فرماندهی اقیانوس آرام در «پرل‌هاربر» [در ژاپن] مسئول 52 درصد از سطح زمین است. وقتی به لوگوی آن‌ها هم نگاه می‌کنید، عقابی را روی جزایر «الیوشن» می‌بینید که یک طرف دُمش جایی در نزدیکی «سیاتل» [در آمریکا] است و طرف دیگر روی پکن.»

 
در دوران اوباما، بودجه مصرفی برای کلاهک‌های هسته‌ای، بیش از دوران هر یک از رؤسای‌جمهوری آمریکا بعد از جنگ سرد افزایش داشته است 

«اندرو کرپینویچ» عضو سابق هیأت دفاع ملی آمریکا و استراتژیست نظامی و طراح جنگ، در پاسخ به این‌که پایگاه‌ها و فعالیت‌های نظامی آمریکا در اطراف چین، شبیه به آماده‌سازی برای یک جنگ است، می‌گوید: «جورج واشینگتن، اولین رئیس‌جمهور ما، گفت: اگر صلح می‌خواهید، برای جنگ آماده شوید. اساساً آن‌چه هم که آمریکا دارد انجام می‌دهد، پاسخ دادن به رفتارهای تحریک‌آمیز از جانب چین است، دقیقاً مانند آن‌چه که در جنگ سرد انجام دادیم. نظریه [الآن و آن زمان] این بود که در جایگاهی از قدرت نظامی باشیم که دشمنان ما وسوسه نشوند دست به اقدامات تهاجمی بزنند یا برای رسیدن به اهدافشان به سیاست اجبار متوسل شوند.»

دانلد ترامپ مشکلات اقتصادی زیادی با چین دارد؛ باید امیدوار بود این مشکلات منجر به جنگ نظامی میان دو کشور نشود
 

دانلد ترامپ؛ اگر جنگ هسته‌ای اتفاق بیفتد، چه می‌شود؟

اوباما 5 آوریل 2009 (16 فروردین 1388) در اولین ماه‌های ریاست‌جمهوری‌اش گفت: «من امروز، واضح و با اعتقاد راسخ، تعهد آمریکا به تلاش برای دست‌یابی به صلح و امنیت [حاکم در] دنیایی بدون سلاح‌های هسته‌ای را اعلام می‌کنم.» این اظهارات وی با فریادهای شادی و تشویق مردمی هم‌راه شد که شاید نمی‌دانستند طی دوران ریاست‌جمهوری او، بودجه مصرفی برای کلاهک‌های هسته‌ای، بیش از دوران هر یک از رؤسای‌جمهوری آمریکا بعد از جنگ سرد، افزایش خواهد داشت.

«استیون استار» متخصص در زمینه خطرات سلاح‌های هسته‌ای، درباره این‌که پیامدهای یک جنگ هسته‌ای احتمالی میان آمریکا و چین چه خواهد بود، می‌گوید: «فرض کنید چین یک کلاهک هسته‌ای 4 یا 5 مگاتنی را روی یکی از شهرهای آمریکا بیندازد. انفجار این بمب می‌تواند بیش از 1500 یا 1800 کیلومتر مربع از مساحت آمریکا را در آتش بسوزاند. این آتش طی 20 تا 30 دقیقه، به طوفانی غول‌پیکر از آتش تبدیل خواهد شد و بدون آن‌که کسی بتواند از آن فرار کند، هر کس در مسیر این طوفان باشد، خاکستر خواهد شد».

قسمت‌هایی از مستند (The Coming War on China) 

در پاسخ، آمریکا صدها موشک هسته‌ای را به چین شلیک خواهد کرد. این انفجارهای هسته‌ای میلیون‌ها تُن دود سیاه کربنی ایجاد می‌کنند. این دودها تا بالای ابرها می‌روند، وارد استراتوسفر می‌شوند، و مانند یک جاذب خورشیدی، با نور خورشید داغ می‌شوند. به این ترتیب این دود به مدت 10 سال یا بیش‌تر در استراتوسفر باقی می‌ماند. وقتی این لایه دودی اجازه ندهد نور خورشید به زمین برسد، طی تنها چند هفته، دمای کره زمین به زیر صفر می‌رسد و به مدت یک تا سه سال، هر روز سردتر می‌شود. در این مدت 10 ساله یا بیش‌تر، هوا آن‌قدر سرد خواهد بود که هیچ دانه‌ای روی کره زمین، محصول نخواهد داد.

دانلد ترامپ که به زودی رئیس‌جمهور آمریکا خواهد شد، مشکلات زیادی با چین دارد. سؤال اصلی در حال حاضر این است که آیا ترامپ سیاست‌های تحریک‌آمیز علیه چین را که در این گزارش به آن‌ها اشاره شد، ادامه خواهد داد و دو کشور را در آستانه جنگ قرار می‌دهد یا خیر.

 
پی‌نوشت:
(1) Chinese Exclusion Act Link
(2) اوباما؛ فرمانده کل قاچاق مواد مخدر در آمریکا لینک

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس