متن کامل مصاحبه الاشعل به این شرح است :
بعد از پیروزی انقلاب 25 ژانویه و سرنگونی مبارک، شما برای ریاست جمهوری نامزد شدید. چه عواملی سبب شد که شما خود را برای ریاست جمهوری نامزد کنید و آیا گمان میکردید که در انتخابات برنده خواهید شد؟.
عبدالله الاشعل : من اولین کسی بودم که برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کردم و در 15 فوریه 2011 در جمع خبرنگاران این مسأله را اعلام کردم. هدف اصلی من ، خدمت به کشور و بازسازی نظام سیاسی در چهارچوب انقلاب بود. من انتظار داشتم با سرنگونی نظام مبارک جریانهای سیاسی کشور با آگاهی از فضای انقلاب، وارد صحنه شده و یک فضای رقابتی را به وجود خواهند آورد. هدف اصلی من رسیدن به مقام ریاست جمهوری نبود بلکه امید داشتم که در فضای رقابتی که نامزدها، برنامههای خود را ارائه میدهند من هم برنامههایم را ارائه دهم و در نهایت کسی که برنده میشود، از برنامه های من برای رشد و توسعه مصر استفاده کند. و حتی ممکن بود که جریانهای قدرتمند سیاسی را با خود همراه کنم. اما آنچه اتفاق افتاد متأسفانه هر جریانی به دنبال منافع خود بود و همین امر هم سبب شد که انقلاب به اهداف خود نرسد. اما من همچنان امیدوارم که نسلهای آینده بتوانند از افکار و برنامههای من برای پیشرفت و توسعه مصر استفاده کنند.
جماعت اخوان المسلمین در ابتدا اعلام کرد که قصد ندارد وارد جریان انتخابات ریاست جمهوری شود. اما بعدا، تصمیم گرفت که در انتخابات ریاست جمهوری وارد شود. آیا این تصمیم اخوان المسلمین در آن محدوده زمانی یک تصمیم درست بود یا اینکه چنین تصمیمی اشتباه استراتژیک این گروه بود؟
عبدالله الاشعل : من از همان ابتدا، گروه اخوان را نصیحت کردم که وارد انتخابات ریاست جمهوری نشوند. ورود اخوان در ساز و کار انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که این گروه درک درستی از فضای سیاسی مصر از سال 1952 تا کنون ندارد و معنای انقلاب 25 ژانویه را هم درک نکرده است. اخوان بعد از انقلاب 25 ژانویه دچار طمع شده و به قدرت چشم دوختند و گمان بردند که زمان آنها فرا رسیده و بخت و اقبال به آنان رو کرده است و هیچ مانع جدی در مقابل آنان وجود نخواهد داشت و این بود که متأسفانه با شورای نظامی همکاری کردند در حالیکه باید متوجه این واقعیت می بودند که شورای نظامی از همان سال 1952 که قدرت را در اختیار گرفتند، به هیچ عنوان قصد نداشتند قدرت را در اختیار دیگری واگذارند.
حتی انقلاب 25 ژانویه هم نوعی مقابله با حکومت نظامیان بود. ولی اخوان المسلمین به این واقعیت اهمیتی ندادند. من به اخوان گفتم که شما در انتخابات پیروز میشوید اما بعد از انتخابات چه خواهد شد؟ زیرا شورای نظامی از قدرت کنارهگیری نخواهد کرد. و زمانیکه شورای نظامی قانون اساسی را اعلام کرد، صحت گفتههای من معلوم شد که چگونه اختیارات و وظایف رئیس جمهور را محدود کرده بود. در حالیکه مردم از شورای نظامی انتظار داشتند که یک نظام حکومتی را به وجود آورد که بتواند اهداف انقلاب را بدون دخالت شورای نظامی، تحقق بخشد. اما شورای نظامی با چنین دستاوردی فاصلهای بسیار داشت. اصلا در آن زمان مصر آمادگی برای انتخابات را نداشت، فضای سیاسی اجتماعی مصر ایجاب میکرد که یک دولت موقت کنترل اوضاع را به دست گیرد تا اوضاع سر و سامان یافته و جامعه آرامش خود را باز می یافت و بعد از آن، انتخابات برگزار می شد.
به نظر شما، اشتباهات اخوان المسلمین چه بود ،چرا دولت آنها خیلی سود سقوط کرد، عوامل داخلی و خارجی که زمینه ساز سرنگونی آن شد، کدام بود، اخوان المسلمین برای بازگشت به فعالیت در صحنه سیاسی مصر چه برنامههایی را باید در دست گیرند ؟
عبدالله الاشعل: من به محمد مرسی تذکر دادم و گفتم که رئیس جمهور میشوی ولی قدرت و اختیاراتی نداری. و اگر پلیس به قتل و کشتار مردم مبادرت ورزد، به پای تو نوشته میشود. ولی مرسی به نصیحت من گوش نکرد. به اخوان المسلمین هم توصیه کردم که تلاش کنند همه مردم مصر را با خود همراه کنند به طوریکه از حمایت همه مردم مصر برخوردار شوند و فقط به یاری طرفداران خود اکتفاء نکنند. اما آنها گوششان به این حرفها بدهکار نبود. و امیدوارم که از مصیبتهایی که بر سرشان آمد، درس عبرت گرفته باشند. گروه اخوان از عقل و خرد سیاسی چندانی برخوردار نیستند به همین سبب نتوانستند حکومت خود را نگهدارند.
جریانهای داخلی و خارجی برای براندازی حکومت اخوان نقشهها و دسیسهها پیاده کردند تا توانستند حکومتشان را سرنگون کنند. به همین علت من به اخوان المسلمین توصیه میکنم که بار دیگر به صحنه سیاست برنگردند بلکه به فعالیتهای مدنی ویژه داشته باشند. اگر اخوان المسلمین از همان ابتدا، به فعالیتهای مدنی در سطح جامعه مصر اهتمام داشتند، اکنون اوضاع بسیار تفاوت میکرد. این گروه در حال حاضر، باید از سیاست به کلی فاصله بگیرند. ولی مشکل اصلی اینجاست که این گروه نه تنها از فعالیتهای سیاسی منع شده است، بلکه به طور کل از هرگونه فعالیتی در جامعه مصری، دور شده است و این پذیرفتنی نیست.
چه عواملی موفقیت عبدالفتاح سیسی را رقم زد؟ نظر شما درباره رئیس جمهور شدن وی چیست آیا این امر در راستای اهداف انقلاب روی داد یا اینکه به قدرت رسیدن سیسی نتیجه کوتای نظامی بود؟
عبدالله الاشعل : به نظر من سیسی، از راه رقابت انتخاباتی به ریاست جمهوری نرسید بلکه به کمک نظامیان قدرت را در اختیار گرفت. او حمدین صباحی را به صورت مترسکی به عنوان رقیب انتخاباتی خود نامزد کرد و کسی دیگری نامزد نشد، زیرا زمینه برای نامزد شدن رقبای دیگر به هیچ وجه مساعد نبود.با وجود اینکه سیسی گفته بود که قصد ندارد که قدرت را در اختیار بگیرد، درست در زمانی که با تبلیغات گسترده ای برای تخریب چهره اخوان المسلمین صورت میگرفت و از سویی دیگر مردم سیسی را به عنوان ناجی میدانستند که مردم مصر را از شر اخوان المسلمین نجات داده است، سیسی خود را برای تصدی پست ریاست جمهوری نامزد کرد.
اینکه سیسی رئیس جمهور شد و قدرت را در اختیار گرفت، عده ای آن را یک نوع کودتای نظامی میدانند در حالیکه برخی دیگر قدرت گرفتن سیسی را در راستای اهداف انقلاب تلقی میکنند. به نظر شما آیا با به قدرت رسیدن سیسی اهداف انقلاب تحقق یافته است و اگر به قدرت رسیدن سیسی در نتیجه کودتای نظامی بود، چه عواملی انقلاب مصر را از مسیرش منحرف کرد ؟
عبدالله الاشعل : آنچه اتفاق افتاد یک کودتای نظامی و کودتا برای شکست دادن انقلاب مردم مصر بود. اتهاماتی که به اخوان المسلمین نسبت داده شده، اصلا توجیه قانونی ندارد. مصر به شدت دچار آسیب شد. تا جایی که ما گفتیم این همه خسارتی که به کشور وارد شد به خاطر انقلابی بود که روی داد. اما واقعیت این است که شورای نظامی، انقلاب را از مسیر و اهدافش دور کرد. سیسی به مردم چنین وانمود میکرد که اخوان انقلاب را از دست مردم ربودهاند و او انقلاب را از اخوان بازپس خواهد گرفت به همین خاطر مردم گمان میکردند که سیسی آرمانهای انقلاب را تحقق خواهد بخشید. اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد و هدفهای انقلاب همچنان محقق نشده است و اتفاقی که رخ داده و هم اکنون نیز رخ میدهد جانبداری از یک جریان است که یا عمدی است و یا در نتیجه ناتوانی در اداره کشور.
برخی کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی و امارات متحده عربی از فراگیر شدن پدیده اسلام سیاسی در منطقه نگران بودند. شما نقش عوامل داخلی و خارجی مثل دخالت کشورهای منطقه در سرنگونی حکومت اخوان المسلمین در مصر را چگونه میبینید؟
عبدالله الاشعل:عربستان سعودی و امارات از جمله کشورهایی بودند که به براندازی حکومت اخوان المسلمین کمک کردند. عربستان سعودی در این امر دخالت کرد، زیرا نگران این بود که مبادا یک نظام اسلامی مغایر با نظام وهابی در مصر روی کار آید و نقش امالقرایی جهان اسلام را از عربستان بگیرد. اما امارات، دنباله رو و مجری سیاستهای امریکا و اسرائیل در منطقه است و در این راستا اموال خود را به مصرف میرساند. و نیز همچنین امارات بیم آن داشت که مبادا در مصر یک نظام مدنی موفق روی کار آید و در نتیجه نظامهای دیکتاتوری عربی و از جمله امارات، مورد تهدید واقع شود. در این میان نمیتوان از عوامل خارجی نیز غفلت کرد.سر منشأ بدبختیهای مردم، دو چیز است یکی ارتش و دیگر، دخالت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس. و اما عوامل داخلی که منجربه ناکامی حکومت اخوان شد، درصدی از این عوامل به خود همین جریانهای اسلامگرا بر میگردد مانند حزب النور. البته قبطیها(مسیحیان) در این میان سهیم بودند. و در رأس عوامل خارجی باید ایالات متحده را در نظر داشت، زیرا آمریکا نمیخواهد که در مصر یک رئیس جمهور مقتدر ویک نظام مقتدر روی کار آید. بلکه آمریکا یک نظامی برای مصر میپسندد که همچون نظام فعلی، منافع آمریکا را در نظر داشته باشد.
برخی بر این عقیده هستند که نشانههای یک انقلاب این است که تغییرات ریشه ای در نظام و حکومت به وجود آید. به همین سبب نمیتوان آنچه را که در مصر اتفاق افتاد، انقلاب نامید. شما میدانید که در ایران هم انقلاب شد و در مصر هم انقلاب شد اما انقلاب ایران تغییرات اساسی را در پی داشت. به نظر چه عواملی سبب شد که در انقلاب مصر تغییرات اساسی روی ندهد؟
عبدالله الاشعل: انقلاب ایران به این واقعیت رسیده بود که رژیم شاه یک رژیم سر تا پا فاسد است و قابل اصلاح نیست به همین خاطر باید سرنگون شود. امام خمینی(ره)،هم اعتراضات مردمی را از تبعیدگاه خود رهبری میکردند. در مصر، شورای نظامی مانع تحقق آرمانهای انقلاب شد شورای نظامی برای کشور نقشه راه ترسیم کرده و مانع ادامه تظاهراتهای مردم شد اینکه هر کس اعتراض کند، کشته میشود. در حالیکه در ایران(پس از انقلاب اسلامی)تمام مقاماتی(مقامات رژیم منحوس پهلوی) که به نحوی در کشتار مردم دست داشتند، مورد محاکمه قرار گرفتند.
به وضعیت فعلی مصر برگردیم. همانطور که میدانید اوضاع اقتصادی مصر بحرانی است. به نظر شما عوامل اصلی مشکلات اقتصادی مصر چه میتواند باشد ؟
عبدالله الاشعل : اصلیترین عامل مشکلات اقتصادی مصر، همان تفکر نظامی و امنیتی است که بدون تجربه به همه مسائل از دید نظامی و امنیتی مینگرد. و عنصر مدنی را نادیده میگیرد. تمام برنامههای اقتصادی که اتخاذ کرده، برنامههای نامناسبی است که واقعا مردم را به ستوه آورده و اقتصاد مصر را به نابودی سوق میدهد در حالیکه کسانی که با نظام نزدیک هستند، از همین وضع فعلی سود میبرند. حکومت فاسد است و مردم از کمترین امکانات زندگی هم بیبهره هستند.
بانک جهانی، برای اعطای وام به مصر، شرطهای معینی دارد و از طرفی هم عدهای بر این باور هستند که تحقق شرطهای بانک جهانی باعث افزایش تورم و فشار بر اقشار کم در آمد میشود. آیا به نظر شما وام گرفتن از بانک جانی، اقتصاد مصر را رونق خواهد داد؟
عبدالله الاشعل : من به هیچ وجه سیاستهای اقتصادی دولت را قبول ندارم، چرا که سیاستها، مصر را به فاجعه و ورشکستگی میکشاند. اینکه میگویند وام گرفتن از صندوق بین المللی پول، اقتصاد مصر را بهبود میبخشد، یک سخن اشتباه است زیرا اگر وامی هم گرفته شود، صرف پرداخت بدهیهای مصر میشود و حذف یارانهها ضررهای زیادی را به دنبال دارد. کشورهای زیادی از صندوق بین المللی پول وام گرفتهاند اما نتوانسته اند اقتصاد خود را بازسازی کرده و بهبود بخشند. نظام فعلی کشور را به سوی نابودی پیش میبرد. و مصر برای اینکه بقیه وامهای وعده داده شده را بتواند بگیرد، مجبور است یارانهها را به طور کامل حذف کند که در اینصورت فشار مضاعفی به اقشار کم در آمد وارد خواهد شد. و اگر ملت سکوت کنند و اعتراضی نکنند، دولت بقیه وام را نیز خواهد گرفت.
عربستان سعودی، به مصر کمک میکرد و میگفت که این کمکها ادامه خواهد یافت. چرا این کمکها ادامه نیافت و قطع شد و چرا عربستان سعودی فروش فراوردههای نفتی به مصر را هم متوقف کرد?.
عبدالله الاشعل : یکی از دلایلی که عربستان صادرات فراوردههای نفتی به مصر را متوقف کرد، این است که مصر یک کشور بدهکار بوده و ناگزیر شده است یارانه چندین کالا را حذف کند. پس اولین علت و دلیل، همین بحران اقتصادی است که مصر با آن دست به گریبان است و علت دیگر هم مواضع سیاسی اخیر دولت مصر است.
مصر و عربستان سعودی درباره برخی مسائل منطقه ای مانند سوریه و یمن اختلاف نظر دارند. شما در مورد این اختلافات چه نظری دارید ؟ آیا به نظر شما مصر میرود که در اتخاذ سیاستها، مستقل از ریاض عمل کند ؟
عبدالله الاشعل : اختلافات به این خاطر روی داد که سیسی به خرابی یمن راضی نیست. سیسی میتوانست به یمن نیرو ارسال کند اما شروطی که برای ارسال نیرو مطرح شده بود، مورد پسند سیسی واقع نشد و اگر در مذاکرات و شرط و شروط به توافق میرسیدند، قطعا سیسی هم نیرو ارسال میکرد. اساس هر توافقی، منافع مشترک و متقابل است. و به طور کل، عدم تأمین عادلانه منافع مشترک و متقابل است که کار را به اختلاف و مخالفت میکشاند. و علت دیگر اختلاف مصر و عربستان سعودی هم این است که عربستان سعودی با شورای نظامی و در رأس آن سیسی درباره سرنگون کردن حکومت اخوان المسلمین اتفاق نظر داشتند نه اینکه سیسی رهبران اخوان المسلمین را بعد از سرنگونی قدرتشان، تحت تعقیب و کنترل قرار دهد.
فشارهایی که بر اخوان المسلمین در مصر وارد شد سبب شد که بسیاری از هم پیمانانشان در منطقه و جهان با آنها همدردی و همنوایی کنند. عربستان سعودی، اخوان المسلمین را نیاز دارد تا در سوریه علیه بشار و در یمن علیه حوثیها مبارزه کنند؛ با این که حوثیها تقریبا دو سوم جمعیت یمن را تشکیل میدهند. و من امیدوارم که مصر در اتخاذ سیاستهای خود مستقل از ریاض عمل کند اما از آنجا که روابط بر اساس منافع مشترک بنا نهاده شده، است چنین امری محقق نخواهد شد.
مصر از طرح روسیه درباره سوریه حمایت کرد و این امر خشم عربستان سعودی را برانگیخته است. به نظر شما آیا وقت آن نرسیده است که مصر همچون گذشته که در سطح کشورهای عربی، نقش پیشتاز داشت، اکنون نیز آن جایگاه سابق خود را بازیافته و از خود را از تحت سیطره و دنباله روی کشوری که تاریخ و گذشته چندانی ندارد، خارج کند ؟
عبدالله الاشعل: مصر با حمایت از طرح روسیه، بهانه به دست عربستان سعودی داد و به نظر من – از دید یک دیپلمات – این موضعگیری مصر حکیمانه نبود. و همکاران ما در وزارت امور خارجه مصر هم در این مورد مقصر هستند چرا که تصمیم را باید کسی بگیرد که اختیار تصمیمگیری را داشته باشد. عربستان سعودی به شورای نظامی مصر و دیگر ارگانها پول داد و انتظار داشت که مصر در این نوع تصمیمگیریها، منافع عربستان سعودی را مد نظر داشته باشد، اما این انتظار عربستان بر آورده نشد.
به همین سبب اختلافات میان دو کشور خود را نشان داد. متأسفانه امروز مصر در رده بندی کشورها از نظر تأثیرگذاری، بسیار پایین است و غیرممکن است که بتواند جایگاه پیشتازی سابق خود را بازیابد. زیرا اقدامات سیسی و حکومتش تابع هیچ ضابطه و اندیشهای نیست. پیشگام بودن یک کشور به دو چیز بستگی دارد: یکی اقتصاد آن کشور و دیگر وضعیت جامعه . جامعه مصر یک جامعه از هم گسیخته است و جوانان تاب ماندن در این جامعه را ندارند. و وضعیت اقتصادی هم یک وضعیت بسیار اسفناک است. برخوردهای امنیتی و وضعیت خفقانی که در کشور وجود دارد وضعیت را بدتر کرده است. پس چنین کشوری چگونه میتواند در میان کشورهای عربی پیشگام باشد.
خود شما از جمله کسانی بودید که سیسی را به خاطر واگذاری دو جزیره تیران و صنافیر به عربستان سعودی، مورد انتقاد قرار دادید.با وجود اینکه احکام قضایی بر مصری بودن جزایر مذکور تصریح دارد و اکثریت ملت مصر هم این جزایر را مصری میدانند، چرا ریاست جمهوری، این جزایر را سعودی میداند ؟
عبدالله الاشعل : من هم کوتاه آمدن ریاست جمهوری را در این باره مورد انتقاد قرار دادم و هم خباثت بازی که شورای وزیران از خود نشان داد. شورای وزیران از بودجه مصر حقوق میگیرند و در خاک مصر زندگی میکنند، اما متأسفانه برای عربستان سعودی کار میکنند. من اطلاعات موثقی دارم در مورد اینکه سفیر عربستان سعودی ماهانه 15 هزار دلار رشوه میدهد تا مصری بودن جزایر مذکور مورد تردید واقع شود. و تعجب اینجاست همان کسانی که جزایر مذکور را متعلق به عربستان سعودی میدانند، همانها ما را جاهل مینامند. آنها به مصری بودن جزایر مذکور ایمان ندارند ولی ما ایمان داریم که این جزایر متعلق به مصر است.
چرا آنها از ما کینه دارند و با مخالفت و تلاش میکنند که عدم ملکیت خودشان را بر خاکشان ثابت کنند؟ من کتابی به نام «واقعیتها و اسطورهها، درباره مصری بودن جزایر تیران و صنافیر» تألیف کردم و مستنداتی به این کتاب ضمیمه کردم که حکومت مصر را رسوا کرد. اما بعد از بحث و جنجالهایی که بین مصر و عربستان سعودی به راه افتاد، گمان نمیکنم که دیوان عالی در این باره حکمی صادر کند. با بسته شدن این پرونده، این جزایر مذکور برای همیشه متعلق به مصر و جزئی از خاک مصر خواهند ماند.
با توجه به مشکلات اقتصادی که مصر با آن درگیر است، آیا انتظار دارید که بار دیگر کشور، شاهد اعتراضات مردمی و یا اعتراضات گسترده یا انقلاب مردمی باشد ؟
عبدالله الاشعل: فعلا، نه اعتراضات مردمی و نه انقلاب هیچکدام مورد انتظار نیست.در صورتیکه بحران اقتصادی ادامه یابد، مصر به حالت ورشکستی و ویرانی دچار میشود. هم اکنون مشکلات یکی دو تا نیست. دارو به مقدار مورد نیاز مردم نیست. از برنامههای اصلاحات اقتصادی خبری نیست و اقتصاد نابود شده است. و عده ای هم از این اوضاع به نفع خودشان استفاده میکنند و افکار عمومی ملت را هم گمراه کرده اند. اما اگر این وضعیت همچنان ادامه یابد و به جایی برسد که گرسنگی مردم مصر را به تنگ آورد و مردم چاره جز انقلاب نداشته باشند، آن وقت است که شاهد انفجار خشم ملت خواهیم بود که اگر نظام اقدام به سرکوبی مردم کند، آن وقت است که خشونتها زیاد شده و حتی به گفته سیسی احتمال بروز جنگ داخلی هم بعید نخواهد بود. و اینجاست که این سوال مطرح میشود که آیا ممکن است که سیسی نقشهای داشته باشد که کشور را به سوی جنگ داخلی سوق دهد؟ آیا اصلا بروز جنگ داخلی در مصر احتمال دارد؟ در صورت بروز جنگ داخلی، چه کسی مسئول است ؟ چرا سیسی با وجود مشکلات متعدد، هنوز هم بر این عقیده است که در راستای اصلاح مصر گام بر میدارد نه اینکه به مشکلات دامن بزند؟
مناسبات بین ایران و مصر
همانطور که میدانید وجود برخی اختلافات که اکثرا هم اختلافات سیاسی هست، مانع از سرگیری روابط میان دو کشور کهن ایران و مصر شده است، به نظر شما مهمترین عواملی که مانع از سرگیری روابط این دو کشور میشود، کدام است؟
عبدالله الاشعل: عامل اصلی که مانع از سرگیری روابط بین دو کشور ایران و مصر میشود، غولهای اسلامی هستند. همانها که از یک سو تبلیغات میکنند که شیعه کافر است و از سویی دیگر به نحوی مصریها را در نظر ایرانیها بد و ناپسند جلوه میدهند و دائما تبیلغات میکنند که نظام جمهوری اسلامی یک نظام مذهبی شیعی است که قصد دارد تشیع را در مصر گسترش دهد. و دشمنی ایران و سعودی هم بر این قضیه سایه انداخته است و مردم مصر وقتی میبینند که عربستان جزو کشورهای عربی است، بیشتر با آن احساس نزدیکی میکنند تا یک کشور غیر عرب. سیاستهای الازهر هم تا کنون مانعی در نزدیکی ایران و مصر بوده است. در زمان ریاست جمهوری محمد مرسی زمانیکه احمدی نژاد به مصر سفر کرده بود، الازهربیانیه ای صادر کرد که در آن از سرگیری روابط میان مصر و ایران را منوط به تحقق شش شرط ذکر بود و توقف گسترش تشیع در مصر از جمله شروط مذکور عنوان شده بود. وقتی ملت مصر با این اطلاعات و مطالب روبرو میشوند، طبیعی است که یک مقدار در اینگونه موارد از خود حساسیت و تعصب نشان دهند. اما عوامل بین المللی که مانع نزدیکی ایران و مصر میشود، میتوان به نقش اسرائیل و ایالات متحده آمریکا اشاره کرد. زیرا آمریکا مخصوصا که رئیس جمهوری مثل ترامپ دارد، هرگز نمی تواند بپذیرد که ایران و مصر روابط گذشته خود را از سرگیرند. بلکه این کشورها درصدد نابودی کشورهای اسلامی هستند. آمریکا که قبلا برای برقراری رابطه با ایران، شرط تعیین میکرد، اکنون حاضر است بدون هیچ شرطی با ایران رابطه داشته باشد، اما از اینکه ایران همپیمانانی در منطقه داشته باشد، سخت در هراس است.
برخی میگویند در مصر ارگانی که درباره پرونده رابطه با ایران، نظارت میکند، سازمان امنیت و اطلاعات مصر است. آیا به نظر شما این مطلب درست است و چرا به رابطه با ایران به عنوان یک مسأله امنیتی نگریسته میشود؟
عبدالله الاشعل: بله، در این مورد، اختیار و تصمیم از آنِ سازمان اطلاعات و امنیت مصر است. مصر از سال 1952 تا کنون با تفکر و ذهنیت نظامی اداره میشود. هنگامی که من وقتی وارد وزارت امور خارجه شدم، دیدم که 90 درصد سفیران مصر از افراد نظامی بودند. در زمان عمر سلیمان عملکرد دستگاه امنیتی بر اساس واقعیت و شفاف بود، اما اکنون وضع بسیار وخیم شده است.
اگر دو ملت ایران و مصر بخواهند که بیشتر درباره تاریخ و فرهنگ یکدیگر بدانند، به نظر شما چه راهکارهایی برای نزدیکتر کردن مناسبات فرهنگی میان دو کشور وجود دارد و آیا در مصر ارگانی هست که به این مسأله اهتمام داشته باشد؟
عبدالله الاشعل : در مورد مناسبات فرهنگی و راههای ارتباط فرهنگی دو جنبه مطرح است. یکی جنبه اقتصادی دارد مانند صنعت گردشگری و تجارت و فعالیتهای اقتصادی که سودش به طور مستقیم نصیب ملت و دولت مصر میشود. این از جنبه اول که اقتصادی بود. اما درباره جنبه دوم هم باید گفت که مردم مصر و مخصوصا قشر جوان مملکت اطلاعات زیادی در مورد تاریخ و فرهنگ دو کشور دارند و میدانند که ایرانیان در گسترش دین مبین اسلام نقش زیادی ایفا کردهاند .این است که گفتم مردم فارس و مخصوصا ایرانیان در تمدن بزرگ اسلامی نقش بارزی دارند.
شما میدانید که در دانشگاه تهران پژوهشگاهی وجود دارد که درباره مصر و تاریخ مصر تحقیقاتی انجام میدهد. متأسفانه پژوهشگرانی که در این مرکز مشغول هستند تا کنون نتوانسته اند مصر را از نزدیک ببینند به نظر شما جدای از روابط دیپلماسی ، چه راههای دیگری برای برقراری همکاریهای فرهنگی میان دو کشور وجود دارد؟
عبدالله الاشعل : از اینکه چنین مرکز پژوهشی در ایران وجود دارد، جای بسی خرسندی است. از لحاظ فرهنگی و برای ایجاد روابط فرهنگی میان دو کشور، باید ایران اولین گامها را بردارد زیرا که ایران از لحاظ فرهنگی پیشرفته است. چرا ایران در جشنواره سینمایی امسال قاهره شرکت نکرد؟ درخواست خود را به ارگان ذی ربط مصری برای شرکت در این جشنواره مطرح کنند و حتما مقامات مصری با حضور ایرانیها در این جشنواره موافقت میکنند. علاوه بر این، ایران باید یک مرکز فرهنگی در مصر داشته باشد که دائما با شخصیتهای فرهنگی و ادبی مصر در ارتباط باشند و برنامههای فرهنگی داشته باشند سمینار برگزار کنند تا مردم به این درک برسند که هدف ایران از برقراری رابطه با مصر، نشر و گسترش تشیع نیست. مراکز مصری این مسئله را پیگیری نمیکنند، چرا که زندگی در مصر به مسئله روتینی تبدیل شده است. پس مسئولیت اصلی در این باره به عهده مراکز فرهنگی ایران است که به این مهم توجه نشان دهد.
نظر شما درباره تشکیل ائتلاف چهارگانه مصر،ایران، عراق و سوریه در راستای مبارزه با تروریسم چست و چنین ائتلافی چه زمانی محقق خواهد شد؟
عبدالله الاشعل: من موافق این نیستم که مصر برای چنین هدفی به کشوری دیگر نیرو ارسال کند. تروریست از دید سیسی یعنی اخوان المسلمین و از دید ایران و عراق یعنی داعش. به نظر من این چند کشور باید طبق یک چهارچوب مشترک، در طرحها و سیاستگذاریها و تبادل اطلاعات در زمینه مبارزه با تروریسم با یکدیگر همکاری کنند.
پدیده داعش تهدیدی برای تمام کشورهای منطقه به شمار میرود. به نظر شما هدف از تشکیل چنین گروه تروریستی چیست ؟
عبدالله الاشعل : کشورهایی که داعش را به وجود آورده اند هدفشان این بوده است که از این گروه تروریستی به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاستهای منطقه ای خود استفاده کنند. عربستان سعودی برای پیشبرد اهداف خود از این ابزار بسیار کمک گرفته است. و کشورهای خلیج فارس به جز عمان همه در به وجود آمدن داعش نقش دارند. نقش آمریکا و اسرائیل در این امر بر کسی پوشیده نیست. پس داعش محصول مشترک کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و آمریکا و اسرائیل است که مأموریت آن نابودی کشورهای عربی و خاورمیانه مخصوصا عراق، سوریه و ایران است.