مردم باید نهنگهای اقتصادی بزرگ را بشناسند!
بگم بگم؛ راه حل حجاریان برای فراموش شدن «حقوقهای نجومی»
روزنامه آرمان امروز در یکی از شمارههای خود در هفته گذشته، گزارش داد که «سعید حجاریان»، تئوریسین اصلاحطلبان به تازگی طی اظهاراتی گفته است: باید بپذیریم که دولت از ماجرای فیشهای حقوقی نامتعارف صدمه خورده است، هر چند باید قبل از اینها درباره این موضوع به فکر میافتاد. من تعجب میکنم از دولت که اینقدر دیر عمل کرد، ما سال گذشته فهمیدیم که این اتفاق درباره برخی حقوقها و دریافتها افتاده است، پس این دیر عمل کردن اصلا معنایی ندارد.
وی در ادامه با بیان اینکه «در مساله آشفتگی مالی دولت قبل واقعا مقصر بود» و عدهای میخواهند داستان فیشهای حقوقی نامتعارف را تا انتخابات کش بدهند و پشت سر هم مساله فیش را مطرح کنند! تصریح میکند: «عدهای میخواهند از این مساله ماهی بگیرند، اما نهنگهای گندهای که در موضوعات اقتصادی پیش از این شاهد آن بودهایم را ندیده و نمیبینند و آن را فراموش کردهاند. مردم باید این نهنگهای اقتصادی بزرگ را بشناسند و دولت باید آنها را رو کند و بگوید، در این صورت مساله فیشها گم میشود، البته آقای روحانی هم زرنگ است و میداند با این افراد و این موضوعها چطور و چگونه باید برخورد کند.»[1]
*از ژنتیک جالب جریان سیاسی خاص میتوان به این صفت اشاره کرد که آنها اساساً انگار چیزی به نام «عذرخواهی» و «اعلام برائت» را به رسمیت نمیشناسند و فیالواقع طی 20 سالی که از عمر اصلاحات میگذرد، از هیچ مَفسده و مُفسدی در اردوگاه خود برائت نجسته و بابت آنها عذرخواهی هم نمیکنند.
برخی معتقدند وجود این صفت در میان چهرههای جریان سیاسی خاص، همپیالگان سیاسی آنها را دلگرمتر کرده و سبب میشود این سمپاتها با اطمینان بیشتری از سیاستهای ستاد جریان خاص حمایت کنند!
با اینهمه اما این رفتار و این صفت مغایر با عقل و متناقض با آموزههای اسلامی است...
متأسفانه مشاهده میشود که چهرههای اصلاحطلب مثلاً درباره ماجرای حقوقهای نجومی نه تنها معتقد به «ذخیره بودن» یک چهره نجومیبگیر هستند بلکه بصورت جمعی نیز از این مسئله ابراز برائت نمیکنند و به قولی از گل نازکتر به نجومیبگیران دولت آقای روحانی نمیگویند.
جالب آنکه میبینیم اصلاحطلبان حتی این مسئله را نیز به دولت قبل ربط میدهند و البته توضیح هم نمیدهند که «حقوقهای نامتعارف درخواست شده از سوی مدیران دولت آقای روحانی و موافقت شده از سوی مقامات ارشد ستاد دولت»! دقیقاً چه ربطی به دولت قبل میتواند، داشته باشد؟
از طرفی حتی اگر قائل به چنین ربطی هم باشیم؛ چه لزومی دارد که رفتار غلط یک دولت قبلی ادامه یابد؟ به عواملش گفته شود:«ذخیره انقلاب» و در وادی برخورد با آنها هم «تابلوی اهمال و تنبلی» به مردم نشان داده شود؟
توصیه حجاریان در زمینه فرمول «بگمبگم» به آقای روحانی و معرفی موجوداتی خیالی به نام «نهنگهای اقتصادی» نیز همان نتیجهای را خواهد داشت که ماجرای بورسیهها برای جریان خاص داشت...
ماجرایی که اصلاحطلبان و دولتیها طی آن با جار و جنجال ادعا کردند حدود 4 هزار بورسیه اعطا شده به دانشجویان در دولت قبل غیر قانونی هستند اما دست آخر و با بررسیهای مدیران همین دولت مشخص شد که تنها 36 نفر و آنهم به دلیل ارائه اطلاعات نادرست، شایسته دریافت بورسیه نبودهاند!
***
عضو شورایعالی اصلاحطلبان: ستاد انتخاباتی روحانی در اندازه بلعیدن پولهای زنجانی نبوده است!
عبدالله ناصری، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، روز پنجشنبه گذشته طی یادداشتی در سرمقاله روزنامه شرق با اشاره به موضوع کمک «بابک زنجانی» به «ستاد انتخاباتی حسن روحانی در سال 92» گفته است:
«آقای روحانی نامزد انتخابات سال ٩٢ بود، اما بهصراحت میگویم تا ١٠ روز آخر که فضای جریان اصلاحات به سمت ایشان رفت و با کنارهگیری اخلاقی دکتر عارف، ائتلاف تاریخی سال ٩٢ تکمیل شد، ایشان و ستاد ایشان در اندازهای نبود که آمادگی بلعیدن چنین پولهایی را داشته باشد.»
او همچنین اظهار کرده است: همه افرادی که در انتخابات در ستادهای اصلاحطلبان فعال بودهاند، بهخوبی میدانند جناح ما همیشه از این نوع منابع محروم بوده و درعینحال تلاش کرده است گردش مالی ستادها کاملا شفاف باشد. دلیل آن، نخست نظارت چندلایه نهادهای نظارتی و امنیتی است و دوم، باور به بیحاصلبودن هزینههای آنچنانی در تغییر نظر مردم. اصلاحطلبان معتقدند مردم آگاهی کافی برای تشخیص مصلحت خود دارند و انصاف نیست در شرایط اقتصادی ایران، هزینههای انتخاباتی آنچنانی و فشار آن بر مردم وارد شود. در آخرین مورد، یعنی انتخابات مجلس دهم نیز صورتهای مالی کاملا شفاف وجود دارد. ورود و خروج پول به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بسیار محدود بود.[2]
*قضاوت درباره بخش نخست اظهارات عبدالله ناصری در اشاره به هزینههای ستاد انتخاباتی آقای روحانی، موضوع پولهای بابک زنجانی و اینکه ستاد آقای روحانی در حدّ و اندازه بلعیدن چنین پولهایی نبوده است را به عهده افکار عمومی میگذاریم...
اما پیرامون بخش دوم این صحبتها که ادعا میکند اصلاحطلبان معتقدند انصاف نیست در شرایط اقتصادی ایران هزینه و فشار بر مردم وارد شود! بایستی اشاره کرد که عملکرد جریان سیاسی خاص به هیچ وجه اثبات کننده چنین ادعایی نیست.
این جریان در سال 88 و ایضاً در سال 78 به صرف مطامع سیاسی خود، هزینههای گزافی را نه تنها بر مردم که بر نظام اسلامی روا داشت و نتایج عملکرد آنها بویژه پس از سال 88 نیز منجر به شدت گرفتن «تحریم» علیه مردم و نظام اسلامی شد.
چه اینکه مثلاً ستاد جریان خاص هنوز پیرامون نامهای که از سوی فتنهگران خطاب به آمریکا ارسال و طی آن تلویحاً بر تحریم بیشتر ایران تأکید شد نیز توضیح روشنی نداده است.
این نامه توسط مایکل لدین، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا، سال گذشته در نشریه فوربس افشا شد.[3]
از سوی دیگر، چطور میتوان از ضرورت عدم تحمیل هزینههای اضافی بر مردم سخن گفت اما درباره «حقوقهای نجومی» و سرازیر شدن میلیونی پولهای بیتالمال به جیب یکی از چهرههای شاخص اصلاحطلب توضیح کاملی نداد و جالب آنکه در مقابل «ذخیره» نامیده شدن او نیز سکوت تأییدآمیز اختیار کرد؟!
صحبتهای ناصری درباره هزینههای انتخاباتی اصلاحطلبان همچنین در حالی است که «الهه کولایی» چندی قبل طی اظهاراتی درباره لیست امید اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم، گفته بود: «به هر حال افرادي كه از امكان مالي و ارتباطات خوبي برخوردارند و چنين امكاناتي براي آنها فراهم است، قطعا نسبت به بقيه افراد شانس بيشتر و بهتري براي حضور در همه ليستهاي انتخاباتي دارند...هميشه پول و قدرت در حوزه سياست تاثيرگذار هستند. برخي كانديداها از طريق رانت وارد ليست اميد شدند و من اين مساله را تكذيب نميكنم.»[4]
***
آب پاکی صفاییفراهانی روی دست برجام؛ هیچ توافق اقتصادی در کار نیست
«محسن صفاییفراهانی»، از فعالان اصلاحطلب و از اعضای حزب منحلّه مشارکت، در مصاحبه با روزنامه آرمان امروز و در پاسخ به این سؤال که «وقتی پای درد دل بخشی از لایههای اجتماعی جامعه مینشینیم، آنها مدام میگویند چیزی از برجام نصیب ما نشده است. آیا این مساله سبب نمیشود که انگیزه این دسته از گروههای اجتماعی از دادن رای مجدد به روحانی از بین برود؟» گفته است:
«هیچ توافق اقتصادیای در برجام وجود ندارد، برجام تنها بستری فراهم میکند که بدون تحریم بتوان برنامهریزی و کار کرد. برجام برای رفع تحریمهایی بود که در طول سالهای ۸۵ تا ۸۸ توسط سازمان ملل وضع شد و نه برای اینکه منابع مالی وارد کشور شود»!
او در ادامه میافزاید: باید پرسید اگر برجام نبود، امروز در چه شرایطی قرار داشتیم؟ با برجام همین اندازه که سفره مردم خالیتر نشده، اتفاق مهمی است. تصور کنید اگر برجام نبود امروز امکان صادرات نفت و نقل وانتقال پول وجود نداشت. در شرایط بدون برجام کسری بودجه کشور به بالای ۵۰ درصد افزایش مییافت و در این صورت سفره مردم بهطور کل خالی میشد.
صفایی فراهانی همچنین گفته است: قرار نیست یک اتفاق عظیم در اقتصاد ایران رخ دهد و زندگی مردم فوری متحول شود، بلکه طی برههای از زمان، کشور دچار تحریمهای بسیار سنگین شده بود، اما پس از آن افرادی مسئولیت دستگاه دیپلماسی کشور را بر عهده داشتند که تلاش کردند این تحریمها را از میان بردارند. مگر جامعه بیش از این چیزی میخواهد![5]
*این صحبتهای عجیب درباره برجام و نبود توافق اقتصادی در آن عملاً مصداق بهم ریختن کافه است...
اگر برجام حاوی هیچ توافق اقتصادی نبوده پس چرا از قِبَل آن وعده تلویحی «ارزانی» و قول «رفع تمام تحریمها در یک روز» و «سکوی پرش اقتصادی بودن برجام برای جوانان» به مردم داده شد؟!
از طرفی چرا همین صحبتها در روز اول و طی سه و نیم سال گذشته و حتی پس از انعقاد برجام به مردم گفته نشد و چرا ماند برای امروز که حدود یکسال از اجرایی شدن برجام و احراز بیدستاوردی آن میگذرد؟
پیرامون ماجرای نقش برجام بعنوان «بستر بدون تحریم» نیز میتوان از آقای صفایی فراهانی پرسید که اولاً نه تنها چنین وعدهای هیچگاه به مردم گفته نشد و ثانیاً در عمل، کدام تحریم تأثیرگذار به علت برجام لغو شده که آثار آن ملموس و بستر مورد اشاره صفایی فراهانی پهن شده باشد؟
این در حالی است که دبّهکردن آمریکا، بدعهدی طرفهای مقابل، دستاورد «تقریباً هیچ» برجام و عدم همکاری بانکهای اروپایی و حتی غیر اروپایی در پسابرجام نیز مورد اشاره همه و از جمله دولتمردان نیز قرار گرفتهاند.
مقولاتی که گویا صفایی فراهانی از آنها بیخبر مانده است...
سوگمندانه بایستی بیان کنیم صحبتهای این فعال سیاسی اصلاحطلب پیرامون برجام به قدری معارض با واقعیت است که میتوان نقیض اظهارات وی را به راحتی در صحبتهای دولتمردان روحانی هم حتی پیدا کرد.
اظهارات این چهره جریان خاص پیرامون «فراهم شدن امکان نقل و انتقال پول در پسابرجام»، «در میان نبودن وعده اتفاق عظیم اقتصادی به دلیل برجام» و «برداشته شدن تحریمها و رفع شدن انتظار مردم» نیز مفاهیمی هستند که بایستی حتماً آنها را در منصه دید مردم و به قضاوت عمومی گذاشت.
گفتنیست، جریان سیاسی خاص تلاش دارد تا فضای لمس بیدستاوردی و شکست برجامِ روحانی توسط مردم را با مقولاتی مثل «مقصرتراشی برای بیدستاوردی برجام»، «دستاوردسازی» و «دستاوردکنمایی» مدیریت کند و انتخابات آتی ریاستجمهوری را تحتالشعاع این رفتارهای خود قرار دهد.
***
1_ http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/173915
2_ http://sharghdaily.com/News/111791
3_ http://www.farhangnews.ir/content/136728
4_ http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/168036
5_ http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/174631