به گزارش مشرق، فتحعلی اویسی، فارغالتحصیل کارگردانی و بازیگری سینما از دانشگاه تگزاس آمریکا در سال 1353 است و بلافاصله پس از پایان تحصیلاتش در همان سال به ایران باز میگردد و به قول خودش تا به امروز دیگر هوس رفتن و مهاجرت به سراغش نیامده است.
اویسی سینما را با «قدغن» ساخته علیرضا داودنژاد آغاز میکند و در ادامه مسیر هم با بزرگان سینمای ایران همکاری داشته است، از « ناخدا خورشیدِ» تقوایی و «سربِ» کیمیایی بگیریم تا «بانو» ی داریوش مهرجویی و «جهان پهلوان تختی» ساخته ناتمام روانشاد علی حاتمی و در نهایت بهروز افخمی.
اویسی سینما را با «قدغن» ساخته علیرضا داودنژاد آغاز میکند و در ادامه مسیر هم با بزرگان سینمای ایران همکاری داشته است، از « ناخدا خورشیدِ» تقوایی و «سربِ» کیمیایی بگیریم تا «بانو» ی داریوش مهرجویی و «جهان پهلوان تختی» ساخته ناتمام روانشاد علی حاتمی و در نهایت بهروز افخمی.
فتحعلی اویسی اویسی چندباری آستین بالا زد و پشت دوربین روی صندلی کارگردانی هم نشست و اگرچه توفیق چندانی نیافت اما چه کسی میتواند بسادگی از کنار «مریم و میتیل» به کارگردانی او بگذرد.
در تلویزیون هم او بخصوص در دهه هفتاد و هشتاد یکی از ستارههای کمدی به شمار میرفت و چندین سریال موفق از جمله «بدون شرح» و «زیرزمین» با نقش آفرینی او حسابی میان مردم گل کرد و تکه کلام هایش گاه تا به امروز زمزمه میشود.
این بازیگر درباره 72 سالگی و فعالیت این روزهایش به جامجم آنلاین میگوید: کار خاصی ندارم نه در تلویزیون و نه در سینما، آخرین کاری که انجام دادم فیلمی بود که در شبکه نمایش خانگی پخش شد به نام «نعل وارونه» به کارگردانی افشین صادقی.
اویسی درباره کم کاری این روزهایش هم توضیح میدهد: من یک کار شخصی در شمال دارم و مشغول ساخت و ساز هستم تا آخر عمری یک جایی آرام و به دور از هیاهو زندگی کنم، از طرفی بنظرم بهتر است جوانها بیایند و کار کنند و ما هم تماشا میکنیم.
به او میگویم شما متولد «قم» هستید، آخرین بار کی به قم سفر کردید که پاسخ میدهد: قم زیاد میروم، اصلا مسافری از قم هستم، البته روستای پدری مان «فردو» آخرین بار هم همین یک ماه پیش آنجا بودم.
همزمان شدن تولد 72 سالگی این بازیگر اهل قم با وفات حضرت معصومه(س) پرسشی است که با او در میان میگذارم، ابتدا تعجب میکند و میگوید: واقعا نمیدانستم این هم از شگفتیهای روزگار است، من همیشه زیارت میروم، از بچگی خاطرات زیادی از حضور در حرم حضرت معصومه(س) دارم بخصوص رفتن به مسجد و کتابخانه آیت الله بروجردی که برایم پُر از خاطره است، یک جورایی پاتوقم بود، کاش مردم بیشتر کتاب بخوانند، شما گفتید چرا کم جلوی دوربین میروید، من دوست دارم این روزها بیشتر مطالعه کنم البته این عادت به خواندن از سالهای نوجوانی با من همراه است.
گفتوگو را دوباره میبرم سمت 72 سالگی و میپرسم آخرین بار چه کسی برایتان تولد گرفت، میخندد و میگوید: اگر همسر و فرزندانم که همیشه به من لطف داشتند را کنار بگذاریم، واقعا برای قدیمیها خیلی این جشن تولد گرفتنها رسم نبود و ما خیلی خاطرهای از تولد نداریم.
اویسی ادامه میدهد: من دو فرزند دارم که هر دو هم خدا را شکر ایران هستند و فکر میکنم ایران ما پر از زیبایی است.
از اویسی میپرسم شما با کارگردانهای بزرگی کار کردید، اگر بخواهید از بین آنها یکی را انتخاب کنید، از چه کسی نام میبرید که به جام جم آنلاین میگوید: همه خوب بودند، ولی یکی از کارهایم که خودم بیشتر دوست دارم را نام میبرم، سریال «زیرزمین» که به قول معروف ترکوند.
او درباره این سریال هم توضیح میدهد: کارگردانش آقای افخمی بود و اگر اشتباه نکنم، در ماه رمضان سال 1385 از صدا و سیما پخش شد.
اما آخرین سوال از فتحعلی اویسی نازنین، آرزو در 72 سالگی است که این گونه پاسخ میدهد: نه تنها در 72 سالگی که در تمام زمانها هیچ چیز بهتر از خدمت به مردم نیست و این که تنها چییزی که همیشه تازگی دارد و به انسان شادابی و طراوت میبخشد، گرفتن دست ناتوان است، در این روزها بیشتر به همدیگر فکر کنیم و اگر در توان مان هست گرهای را باز کنیم.