این درحالی است که در سینمای ایران گاهی فیلمهای کمدی ساخته شده که میتوان نام فاخر به آنها داد. فیلمهایی که هم مخاطب را میخنداندند و هم استانداردهای لازم را دارا بودند؛ فیلمهایی مانند اجارهنشینها، تحفهها، نان و عشق و موتور 1000 و... استقبال از فیلمهای کمدی گاهی حتی برخی از کارگردانان صاحبنام سینما را هم به سمت خود کشاند تا شاید با این فیلمها بتوانند بار دیگر با جلب نظر سرمایهگذاران به سینما برگردند اما چون ساخت این گونه آثار اصول خود را دارد نه تنها باعث موفقیت آنها در سینما نشد که به نوعی شکست آنها را هم به دنبال داشت و نشان داد که با ژانر کمدی نمیتوان شوخی کرد، هرچند خیلیها با ساخت فیلمهای سطحی کمدی اگر به نام خوبی نرسیدهاند اما نان زیادی در سبد خود گذاشتهاند.
تفکر پس از خندههای تلخ
آنتونیا شرکا منتقد سینما و مدرس دانشگاه با بیان اینکه سلیقه مردم در رابطه با کمدی تغییر کرده به جامجم گفت: در دهه 60 که فیلمهای کمدی خوبی هم ساخته میشد، کمدیهایی هم داشتیم که نازل بود و در واقع این طور نبود که تمام کمدیهای آن سالها در حد استاندارد بالایی باشد. در سالهای اخیر هم کمدیهایی ساخته شده که لزوما مبتذل و نازل نبوده، اما به نظرم پسند مردم در رابطه با کمدی تغییر کرده و شاید نکات سخیفتر مورد توجه بیشتری قرار میگیرند.
شرکا افزود: شاید در آن سالها اغلب سینماروها به دنبال معنا و مفهوم بیشتری در فیلمها حتی فیلمهای کمدی بودند، اما در حال حاضر مردم بیشتر دنبال خندیدن هستند بدون اینکه معنا و مفهوم خاصی در پس خندهشان باشد. در آن سالها ما به خندههای تلخی که به اندیشه وادارمان میکرد، علاقهمندی بیشتری داشتیم تا نسلهای جدیدتری که در تماشای کمدی دنبال سرگرمی هستند. شاید فضای مجازی و دسترسی راحت به کلیپهای کوتاه خندهدار راه رسیدن به خنده را سهلتر کرده و در نتیجه این مساله به سینمای کمدی هم تسری پیدا کرده که ما دنبال لحظههای خنده هستیم و نمیخواهیم در ازای این خنده 90 دقیقه به یک اندیشه سوق داده شویم.
کمدی دست کاسبکارها افتاده
مهدی محمدنژادیان نویسنده فیلمنامههای «گشت ارشاد»، «شکلات داغ» و مجموعه تلویزیونی «شوق پرواز» و... در گفتوگو با جامجم بیان کرد: کمدی ژانر وسیع یا بهتر بگویم بیدر و پیکری است. مردم به هر چیزی که بخنداندشان کمدی میگویند و صاحبنظران هم کمکم آنها را حداقل جزو زیر ژانرهای کمدی میپذیرند و این طور است که از ساتیر، فارس، پارودی تا اسلپ استیک، کمدی رومانتیک، کمدی موقعیت، کمدی سیاه و ابزورد زیر این مجموعه قرار میگیرند. بنابراین محصولی که تحت عنوان کمدی عرضه میشود به میزان خندهداری و موضوع مضحکه طبقهبندی میگردد، اما این دیوانگی و مهارناپذیری در ژانر کمدی مجوزی برای شیرجه زدن در باتلاق ابتذال نیست. در واقع، بیقانونی هم دارد. همه جای دنیا و در تمام ژانرها، در کنار محصولات هنری متعالی و ماندگار، محصولات مبتذل و یک بار مصرفی هم ساخته میشود و خیلی زود هم به فراموشی سپرده میشود. در سینمای ایران هم همین طور بوده. با این تفاوت که به اقتضای تربیت و فرهنگ ما، قشر روشنفکر معمولا ژانر کمدی را جدی نگرفته و از کار در این عرصه پرهیز کردهاند.
او خاطرنشان کرد: کمدی به دست کاسبکارها و بسازبفروشهای فرهنگی افتاده تا به بهانه خنداندن، مردم را به سالنهای سینما بکشانند و محصولات مبتذل به خوردشان دهند. این روزها با یک موقعیت ظاهرا ملتهب، یک داستان سردستی و نیمبند و مقدار زیادی شوخی کلامی که یا رنگ و بوی سیاسی داشته باشند یا جنسی میتوان یک کمدی پرمخاطب و پرفروش ساخت اما کمتر محصول کمدی ای دغدغه جراحی اجتماعی دارد.
کمدیهای خوب یادش بخیر
فیلم «اجارهنشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی محصول 1365
فیلم «لیلی با من است» به کارگردانی کمال تبریزی محصول سال 1374
فیلم «پاکباخته» به کارگردانی غلامحسین لطفی محصول سال 1374
فیلم «من زمین را دوست دارم» به کارگردانی ابوالحسن داودی محصول سال 1372
فیلم «نان و عشق و موتور 1000» به کارگردانی ابوالحسن داودی محصول ساخت 1380
فیلم «آدمبرفی» به کارگردانی داود میرباقری محصول سال 1373
فیلم «سن پترزبورگ» به کارگردانی بهروز افخمی محصول سال 1388
فیلم «مکس» به کارگردانی سامان مقدم محصول سال 1383
فیلم «قاعده بازی» به کارگردانی احمدرضا معتمدی محصول سال 1385
فیلم «دو نفر و نصفی» به کارگردانی یداله صمدی محصول ساخت 1370
سینمای بدون حامی
کاظم راستگفتار کارگردان فیلمهای سینمایی «چک»، «نقاب»، «زنان ونوسی، مردان مریخی» و... با ذکر این نکته که نباید نگاه مطلق گرایانهای به سینمای کمدی داشت به جامجم گفت: در همه جای دنیا سالانه تعداد زیادی فیلم کمدی ساخته میشود که از این تعداد شاید چند تای آنها استاندارد و خوب باشد. به عنوان مثال در سینمای آمریکا سالانه از 1600 یا 1700 فیلمی که ساخته میشود شاید 10 تای آنها مطرح باشد یا در سینمای هند سالانه صدها فیلم ساخته میشوند و یکی از آنها میشود پیکی(PK)که کمدی فاخری است. در ایران هم وضعیت به همین صورت است. خود من چند سال پیش فیلم کمدی «چک» را ساختم که کمدی خوبی است. البته به دلایلی این فیلم در گیشه فروش نکرد، اما آن را بارها از تلویزیون پخش کردند و از آن استقبال شد.
او در ادامه توضیح داد: اگر فیلمهایی از جذابیتهای ویژه کمدی استفاده کنند مردم از آنها استقبال میکنند و هیچ اشکالی هم ندارد. در واقع اشکال از تعریفی است که ما از سینما داریم. در ایران سینما را دانشگاه تعریف کردند و معتقدند که فیلم خوب فیلمی است که پیام داشته باشد، انسان ساز باشد، جامعه را به سمت تعالی پیش ببرد و... . در حالی که واقعیت امر این است که اینها شعارهای خوبی است ولی صرفا وظیفه سینما اینها نیست. سینما صنعتی است به نام سرگرمی. کسی که یک روز تعطیل دست زن و بچهاش را میگیرد و به سینما میبرد به این فکر نمیکند که برویم سینما تا انسانهای فرهیختهای شویم. آنها به سینما میروند تا تفریح کنند و سرگرم شوند. این طور میشود که «سلام بمبئی» که فیلم استانداردی هم نیست فروش میکند و مردم با رضایت سالن سینما را ترک میکنند.
راست گفتار افزود: هیچ ایرادی ندارد اگر در سال چند فیلم کمدی صرف هم ساخته شود. به این خاطر که مخاطب میرود آن فیلمها را میبیند و اقتصاد سینما را تقویت میکند. همین سینما رفتن میشود عادت مردم و آن وقت اگر چند کارگردان هم بخواهند فیلمهایی بسازند که حاوی پیامهای اخلاقی باشد به دلیل همین عادت مردم میروند و آنها را هم میبینند. در حالی که اگر همه فیلمهای ما بشود فیلمهای روشنفکری، معناگرا و پر از پند و پیام اخلاقی و اجتماعی مردم از سینما دلزده میشوند.
او با تاکید بر لزوم حمایت مدیران برای ساخت کمدیهای فاخر تصریح کرد: کمدی خوب زمانی شکل میگیرد که ارادهای در مدیریت فرهنگی اعم از خصوصی و دولتی شکل بگیرد که بخواهد از این سبک فیلمها حمایت کند. الان متاسفانه این اراده وجود ندارد. الان ما در سیستم مدیریت فرهنگی، جشنوارهها را داریم که مهمترین آنها جشنواره فجر است. جشنواره فجر میتواند با جایزه دادنهای صحیح به فیلمهای مورد توجه مردم از تولید این گونه آثار حمایت کند و بنیادهای فرهنگی مثل فارابی، اوج، حوزه هنری و... فیلمسازان را ترغیب کند که بیشتر در این حوزه مشارکت کنند. امسال سی و پنجمین سال برگزاری جشنواره فجر است و در تمام این سالها خیلی کم به آثار کمدی توجه شده است. فکر میکنید در زمان ساخت فیلم «اجارهنشینها» چه برخوردی با آن شد؟ اگر از سینمای کمدی فاخر حمایت مالی و معنوی نشود چه طور رشد میکند!
راستگفتار اضافه کرد: ابراهیم وحیدزاده عمری را برسر ساخت فیلمهای کمدی گذاشت و اتفاقا خوب هم میساخت، الان کجاست؟ کی و کجا از او حمایت کردند؟ اسم نمیبرم ولی خیلی از فیلمسازهایی که اکنون جوایز داخلی و خارجی کسب میکنند بودجههای میلیاردی در اختیار دارند، زمانهای طولانی برای فیلمبرداری، فرصتهای اکرانهای خوب و... و با این وجود فیلمهایشان تعریفی هم ندارد.