به گزارش مشرق،
حسن رحیم پورازغدی استاد حوزه و دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در جمع دانشجویان حاضر در پانزدهمین اردوی آموزشی – تشکیلاتی جهاد اکبر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور در مشهد مقدس پیرامون انقلابیگری در ساحت دانشگاه به سخنرانی پرداخت.
رحیم پور ازغدی با طرح این سؤال که انقلابیگری در ساحت دانشگاه و عطف آن به عنصر معنویت و عقلانیت دارای چه مولفههایی است و از چه زاویهای باید به آن نگریست، گفت: اگر نحوه تعامل معنویت و عقلانیت یا معرفت درست تعریف نشود، یک آدم یک بعدی و ناقصالعضو در فعالیتهای تشکیلاتی و سیاسی انقلابی خواهیم بود.
وی افزود: معنویت بدون عقلانیت گاهی به مفاهیم شبه معنوی و مضر تبدیل میشود. در اثر افراطیگری معنوی به اسم معنویت، فعالیتهای نامعقول و حتی نامشروع بسیاری صورت میگیرد. در دنیا انواع معنویتهای انحرافی، قلابی، افراطی و تفریطی مدعی وجود دارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه معنویتی که در تقابل با معرفت صحیح باشد معنویت درستی نخواهد بود، گفت: معنویت به معنای فرار از صحنه، فرار از مسئولیت، دور زدن مسئولیت و مقدس نمایی به جای پذیرش امر مقدس نیست. از طرف دیگر اگر مدعی عقلانیت و معرفت باشیم اما اثری از معنویت و خلوص و عشق و ایمان و آمادگی برای فداکاری و ایثار نباشد، انقلابیگری یک شعار و یک برچسب دروغ و تقلبی است.
رحیم پور ازغدی با اشاره به اینکه اساسا انقلابیگری بدون روحیه ایثار و فداکاری و جهاد معنا ندارد، افزود: معنویت باید به معنای خلوص و وفا و ایمان و آمادگی برای فداکاری باشد. باید بدانیم در چه راهی فداکاری میکنیم، باید بدانیم که این معنویت در چه مسیری است و چه نتایجی دارد.
وی با طرح این سؤال که چه زمانی مفهوم انقلاب و انقلابیگری مطرح میشود، افزود: وقتی به این نتیجه میرسیم که وضع موجود اشکالاتی دارد و باید اصلاحاتی صورت بگیرد، با همین شعار، جریانهای ضد مردمی و ضدایرانی و ضد دین و هم جریانهای دینی و مردمی وارد صحنه شدند. حتی آنهایی که به انقلاب مشروطه خیانت کردند و کشور را به انگلیسیها فروختند و سلطنت قاجار را به سلطنت پهلوی تبدیل کردند شعارشان همین ها بود. همه کسانی که به کشور و به ایران خیانت کردند ادعایشان این بود که میخواهند ایران را مدرن کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مدرن شدن از زمان مشروطه و قبل از آن، به عنوان یک پیام انقلابی در ایران مطرح شد ولی نتیجه انقلاب نو و نوگرایی تحت عنوان پیشرفت و مدرنیته و امثالهم وقتی که در کنار آن نه معنویت بود و نه عقلانیت، نتیجهاش خیانت شد.
وی با اشاره به اینکه دانشجویان باید بدانند که چه خطاها و چه خیانتهایی در گذشته رخ داده است، گفت: با همین شعارها، چه فدارکارانی در غربت مطلق تلاش کردند که مقابل این انحرافات بایستند و در عین حال کشور را وارد پروژه پیشرفت کنند. پیشرفتی که با معیارهای اسلامی و مردمی و با مصالح ایرانی شکل بگیرد، درواقع همان پیشرفت اسلامی- ایرانی.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه جریانهای وابسته به استبداد و استکبار در ایران، شعار پیشرفت و انقلاب و مدرن شدن میدادند، گفت: جریانهایی که مخالف اینها بودند، به دو دسته تقسیم میشدند؛ اولی، جریانهای منتقد پهلوی بودند. اینها جزء گروههای مخالف شاه و پهلوی بودند اما خودشان در مبنا تفاوتی با رژیم پهلوی نداشتند و بیشتر دعواها مصداقی بود و نه مفهومی؛ جریانهای منتقد رژیم پهلوی قبل از انقلاب یک عده جریانهای مذهبی بودند که مسلمانانه وارد مسائل میشدند و یک عده جریانهایی بودند که ممکن است شخصا مسلمان بودند، اما مسلک سیاسیشان در دوره شاه و پهلوی مسلک اسلامی نبود.
ازغدی افزود: در گذشته احزاب فاشیسم در ایران وجود داشت که طرفدار هیتلر بودند و معتقد بودند ایران باید متعهد و وابسته به آلمان باشد و پیشرفت کند. برخی میگفتند ایران باید وابسته به غرب و انگلیس و آمریکا باشد و برخی دیگر میگفتند باید وابسته به روسیه و شوروی و کمونیستها بشویم.
رحیم پور ازغدی با اشاره به برخی اقدامات منافقانه در زمان رضاخان، گفت: به او گفتند برای فریب مردم و علماء هیئت عزاداری راه بیاندازد، چراکه از زمان مشروطه به بعد، مذهب تضعیف شده بود.
وی ادامه داد: اول هیئت راه انداختند و بعد که رضاخان به پادشاهی رسید، عزاداری امام حسین(ع) ممنوع شد، بعد اعلام کردند تمام زنان باید بیحجاب بشوند، چرا که ما میخواهیم پیشرفت کنیم!
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: رژیم پهلوی در جنگ جهانی دوم به این نتیجه رسید که باید اربابش را عوض کند، یعنی آماده بشود که اگر انگلیسها شکست خوردند و آلمان پیروز شد، زمینه داشته باشد که به آلمان و هیتلر بگوید که ما قبل از اینکه شما پیروز میدان بشوید از شما طرفداری میکردیم.
رحیم پور ازغدی با اشاره به وقوع بزرگترین هولوکاست تاریخ در ایران، گفت: چرچیل میگوید اگر ایران و نفتاش نبود، ما دو جنگ را شکست خورده بودیم. جنگ اول، همان جنگی است که انگلیسیها قبل از آن نصف مردم ایران یعنی از بین 20 میلیون جمعیت حدود 10 میلیون جمعیت را از گرسنگی، به کشتن دادند. چرا که هر چقدر غذا و نان و غیره بود، برای سربازانشان بردند. بعد رضا خان را برداشتند و پسرش را جای او گذاشتند، در واقع تاریخ مصرفاش برای آنها تمام شده بود.
ازغدی با بیان اینکه تفاسیر کاملا متناقضی از مدرنیته وجود دارد، ادامه داد: برای مدرن و مدرنیته بیش از صد معنا آوردهاند و تفسیر کردهاند و خیلی از این تفاسیر با همدیگر همخوانی ندارد. سنت و مدرن یک تقسیم تبلیغاتی است و یک تبیین دقیق منطقی و فلسفی از آن ارائه نشده است.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: اگر منظور از مدرنیته و مدرن شدن پیشرفت است، پیشرفت هم در فرهنگ دینی و هم در فرهنگ ضددینی وجود دارد، ولی دو نوع معنا میشود. اصلا پیشرفت و مدرنیتهای که چپها یعنی سوسیالیسم تعریف میکنند با راستها یعنی لیبرالیسم اساسا متفاوت است.
وی با اشاره به حوادث شهریور 1320 گفت: تا آن موقع نگاه حکومت به دین مشخص و شفاف است. خیلی التقاطی و پیچیده نیست چون رسما رضاخان روحانیون را خلع لباس و زنان را کشف حجاب کرد و روضه امام حسین (ع) را ممنوع کرد و واضح است که میخواهد ریشه مذهب را بزند و البته شکست میخورد و بعد از آن خط نفاق شروع میشود.
رحیم پور ازغدی در ادامه و در تبیین و تفسیر جناحهای دوره بعد از رضاخان، تصریح کرد: گروههایی از روشنفکران متدین در ایران بوجود آمدند که میگفتند اسلام را باید با مفاهیم علم تجربی نزدیک کرد و نشان داد اسلام علمی و تجربی است، اینها در مقابل گروههایی بوجود آمدند که دین را خلاف مفاهیم علمی و تجربی میدانستند، در واقع گروه منسوب به اسلام علمی شاید با هدف مقدس پا به عرصه گذاشتند، اما روش و رویکرد صحیحی نداشت.
وی بیان کرد: همچنین جناح دیگری بوجود آمد که اینها با شعار نقد اسلام سنتی و باز تعریف و احیای مجدد اسلام شروع به فعالیت کردند که این گروه نیز به دلیل این که تعریف صحیحی از اسلام سنتی نداشتند، نتوانستند در صدر انقلابیون قرار بگیرند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: تنها انقلابیون واقعی بودند که سرنوشت جنگ عقاید را رقم زدند و طومار رژِیم پهلوی را پیچیدند.
رحیم پور ازغدی در پاسخ سئوال دانشجویی درباره به قدرت رسیدن افرادی همچون بازرگان و بنیصدر در اول انقلاب خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) به وعدههایش مبنی بر اینکه روحانیون حق تصرف در پستهای سیاسی ندارند، پایبند بود و بنابر همین اصل، امثال بازرگان و بنیصدر به قدرت رسیدند و این روال ادامه داشت تا زمانی که امام اصل نظام و انقلاب را در خطر انحطاط و نابودی دید و به ناچار مجبور به تغییر رویه شد.
رحیم پور ازغدی در پایان دانشجویان را به مطالعه منسجم آثار مبتکران اسلامی و همچنین کتب تاریخی توصیه کرد و گفت: نسلی که تجربه تاریخ ندارد و یا تاریخ معاصر خود را نمیداند کلاه سرش میرود، این را قرآن میفرماید.