چگونه می‌شود به کسانی که منتظر ارزانی و لغو تمام تحریم‌ها بوده‌اند توضیح داد که قرار است با یک فروند یا اصلا با هزار فروند هواپیما در زندگی آنها معجزه‌ای رخ بدهد؟!

به گزارش مشرق، روزنامه اصلاح‌طلب شرق در شماره چهارشنبه گذشته خود یادداشتی مشترک از «حمیدرضا جلایی‌پور و آرش نصر اصفهانی» را درباره انتخابات آینده و با عنوان «چگونه در سال 96 غافلگیر نشویم» منتشر کرد.

نویسندگان این یادداشت فی‌الواقع تلاش کرده‌اند تا در محتوای خود که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 96 تهیه شده است، آنالیزی از «وضع موجود» را به ستاد دولت اعتدال ارائه کرده و در ادامه راهبردهایی برای عبور موفقیت آمیز دولت از گلوگاه انتخابات را ارائه کنند.

*جنگ مغلوبه اصلاح‌طلبان با وضع موجود/وقتی کارنامه دولت قابل دفاع نیست

وضع موجودی که در مطلب فوق‌الذکر به آن اشاره می‌شود بسیار بغرنج است.

مقوله‌ای که اگرچه نویسندگان مطلب شرق تلاش کرده‌اند اضلاع مختلف آنرا صرفاً حربه‌هایی در دست رقیب روحانی جلوه دهند اما این مقولات آنقدر واقعی و غیر قابل انکار هستند که هیچ دلیلی بر ردّ آنها نیز اقامه نشده است.

در ادامه به بخش‌هایی از این مطلب پیرامون وضع موجود اشاره می‌کنیم که عیناً از متن برداشت شده‌اند:

1_برجام تأثیر واقعی بر زندگی مردم نداشته و مردم در زندگی‌شان تفاوتی احساس نمی‌کنند.

2_چه‌بسا برای بسیاری از حیث درآمد، اشتغال و تورم وضعیت بدتر هم شده است.

3_فساد در دولت

4_موضوعاتی مانند حقوق‌های نامتعارف یا عملکرد برادر رئیس‌جمهور یا برخی وزیران.

5_شخص رئیس‌جمهور و وزیر مسکن در رویکردی اشتباه حاضر نشدند بپذیرند به‌هرحال مسکن مهر تعهد دولت به بخشی از مردم است و تغییر رئیس‌جمهور، دولت را از این تعهد خلاص نمی‌کند.

اگرچه جلایی‌پور، نصر اصفهانی و روزنامه شرق تلاش کرده‌اند ابتدا و انتهای پرونده کارنامه دولت یازدهم را با همین مقولات مختومه کنند؛ اما به قول قدیمی‌ها این قصه سر دراز دارد...

نویسندگان مطلب در واقع حیا کرده‌اند که از مقولات دیگری مثل «ادبیات مبتنی بر کرنش ذلیلانه»، «عملی نشدن وعده‌های انتخاباتی روحانی»،‌ «بی‌مهری دولتمردان نسبت به محور مقاومت»، «عدم واکنش متناسب به اقدامات ددمنشانه آمریکا و عربستان»، «بی‌توجهی به جوانان» و غیره را که بخش بزرگی از مختصات وضع موجود هستند، نام ببرند.

بدیهیست که این نادیده گرفتن‌ها و شاید انکارها نه تنها دولت و اصلاح‌طلبان را از اخذ موضع معقول باز می‌دارد بلکه سبب‌ساز انتقادات بیشتری نسبت به جریان اعتدال و اصلاحات در انتخابات آینده می‌شود.

انتقاداتی که البته بایستی اشاره کرد وقت پرداختن به آنها گذاشته است و یادداشت‌ها و اعترافات اینچنینی نیز جملگی به مثابه نوشدارو پس از مرگ سهراب، تلقی خواهند شد.

نویسندگان مطلب شرق که مجدداً تأکید می‌شود هیچ ردّیه‌ای بر اوضاع ترسیمی خود از وضع موجود اقامه نکرده‌اند، با بیان اینکه رقیب یا رقبای روحانی از این ابزارها برای نقد دولت استفاده خواهند کرد، در ادامه به ارائه راهکار برای توجیه این شرایط و عبور دولت از انتخابات پرداخته‌اند.

راهکارهایی در دو بخش «دفاع از اقدامات دولت» و «برنامه‌هایی برای برقراری پیوند با اقشار فرودست و ایجاد تغییر در وضعیت آنها»...

*«لنگش کن!» اصلاح‌طلبان به روحانی/راهبردهایی برای بزرگتر شدن یک کلاف در هم تنیده...

پدیدآورندگان یادداشت مذکور در بخش دفاع از خدمات دولت، 3 راهبرد را در پیش پای دولت قرار داده‌اند.

سخن گفتن به زبان ساده، دفاع از برجام با برهان خلف (به این معنی که اگر برجام نبود چه می‌شد!) و برجسته کردن منافع عمومی در اقدامات خاصی مثل خرید یک فروند هواپیما.

این 3 راهبرد البته با اما و اگرهای فراوانی مواجه‌اند...

ستاد دولت از یک سو وعده «ارزانی» و «لغو تمام تحریم‌ها» را به مردم داده است و از طرف دیگر بنا بر نظر جلایی‌پور و نصر اصفهانی باید به زبانی ساده دستاوردهای برجامش را شرح بدهد.

جالب آنکه این دو نفر در ابتدای مطلب نیز به تلویح تصریح کرده‌اند که برجام دستاورد قابل لمسی برای مردم نداشته است.

پر واضح است که دولت از حل این معادله 3وجهی عاجز است زیرا اُسّ اساس این معادله ریاضی نیست بلکه بر پایه ناراستی و پروپاگاندا بنا نهاده شده است.

محسن صفایی فراهانی چند روز قبل طی مصاحبه‌ای در روزنامه شرق اظهار کرده بود:‌ روحانی –در سال 92- می‌دانست وعده‌هایی می‌دهد که اختیارش را ندارد.

از طرف دیگر، دولت روحانی بیش از آنکه با معضل ساده‌گویی یا ثقیل‌گویی مواجه باشد با معضل «پارادوکس» مواجه است.

به زبان ساده باید گفت قرار بود دستاوردهای برجام چند نکته مشخص و قابل احصا باشند اما بر اساس واقعیت‌های موجود و نسخه عجیب روزنامه شرق، رئیس‌جمهور روحانی اکنون باید مشتی حرف‌های کلی، غیر قابل اندازه‌گیری و غیر قابل لمس را بعنوان دستاورد برجامش تحویل مردم بدهد که اولاً دستاوردهای موعود نیستند، ثانیاً قابل لمس نیستند (مثل چیزی به نام رفع خطر جنگ) و ثالثاً دلائل فراوانی بر ردّ آنها وجود دارد.

برجسته کردن منافع عمومی در اقدامات خاصی مثل خرید یک فروند هواپیما هم به قول قدیمی‌ها از آن حرف‌هاست...

البته رئیس‌جمهور روحانی چندی قبل در مصاحبه مطبوعاتی خود با گفتن اینکه «خرید هواپیما برای راننده تاکسی و مغازه‌دار هم خاصیت دارد»! بصورت خودخوان به نسخه جلایی‌پور و نصر اصفهانی عمل کرده بود اما پر واضح آنکه راه به جایی نبرد و خیزشی به راه نیافتاد!

این کلاف در هم تنیده مشکلات بزرگی را در پیش پای دولت قرار داده است.

چطور می‌شود به مردمی که منتظر ارزانی و لغو تمام تحریم‌ها در یک لحظه بوده‌اند توضیح داد که قرار است با یک فروند یا اصلا با هزار فروند هواپیما در زندگی آنها معجزه‌ای رخ بدهد؟!

به بیان ساده‌تر بایستی اشاره کرد که اصلاح‌طلبان در بیرون گود ایستاده و در حال گفتن «لنگش کن!» به رئیس‌جمهوری هستند که برجامش بی‌دستاورد مانده و مجبور است به یک دستاوردسازی با نتایج غیر قابل تخمین روی بیاورد.

 *فرمول‌هایی که از نگاه سخیف به مردم ایران سرچشمه می‌گیرد/روحانی چند قانون جدید بگذراند و منتظر رأی مردم باشد!

جلایی‌پور و نصر اصفهانی در ادامه یادداشت خود در روزنامه شرق، به ارائه 5 راهبرد درباره چیزی که خودشان آنرا پیوند دولت با قشرهای فرودست می‌نامند؛ پرداخته‌اند.

پنج راهبرد در حوزه‌های مسکن مهر، حاشیه‌نشینی،‌ تصمیم‌گیری درباره حقوق و دستمزد، نهضت مدرسه‌سازی و حفظ منافع گروه‌های آسیب‌پذیر در استان‌های مرزی!

در گام اول بایستی اشاره کرد که این پنج راهبرد سخیف نشانی از یک زخم کهنه و نحوه نگاه عجیب جریان سیاسی خاص به قاطبه مردم ایران است.

نگاهی که اگرچه عنوان می‌کند «فقر در ایران زیاد است» اما اکثریت جمعیت ایران را «قشر متوسط» شامل بازیگران، هنرمندان، روزنامه‌نگاران، سرمایه‌دارها و... می‌داند.(اشاره به تعاریفی از یک جامعه‌شناس اصلاح‌طلب در این زمینه)

دفاع غلط، نادیده گرفتن بخش وسیعی از وضع موجود و تلاش برای حل معادلات چند مجهولی که بر اساس رفتارهایی غلط مبنا گرفته‌اند، جملگی در حال سوق دادن ستاد دولت و ستاد جریان خاص به سمت انتخاباتی است که طی آن، دو دوره‌ای شدن دولت روحانی با احتمال بیشتری از سبد نتایج احتمالی خارج می‌شود.

و همین پارادوکس است که آنها را صاحب تعاریف عجیب از قشر متوسط و قشر کمتر برخوردار جامعه کرده است، معتقد به وجود «شکاف» در ایران هستند و  گاهی برخی توهین‌ها نظیر «مردم بخاطر توزیع مرگ موش و جارو هم صف می‌کشند» و «مردم ایران خشن هستند» را به مردم روا می‌دارند.

جدای از این، آمارهای اقتصادی و واقعیت‌های کشور به هیچ وجه نگاه اصلاح‌طلبان را تأیید نمی‌کند و امروز میزان فقر و کم‌برخورداری در ایران بسیار پایین است. (بدیهیست که علم اصلاح‌طلبان به همین واقعیت است که آنها را به پیش‌بردن مقولات مرتبط با قشر متوسط سوق داده است زیرا ستاد جریان خاص به روشنی معتقد است که انقلاب اسلامی در زمینه اقتصاد و بهره‌مند سازی مردم دستاوردهای عظیم و قابل اثباتی دارد. کما اینکه بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، اقتصاد ایران در زمره 20 اقتصاد بزرگ جهان قرار دارد.)

در اشاره به 5 راهبرد روزنامه شرق، لازم به اشاره است که چیز دندانگیری در میان این راهبردها دیده نمی‌شود.

مثلاً جلایی‌پور و نصر اصفهانی در در بحث مسکن مهر، نظام حقوق و دستمزد و ساماندهی حاشیه‌نشینی صرفاً به گذراندن قوانین جدید و انجام وظایف قانونی دولت تأکید کرده و گویا تلقی آنها این بوده است که مردم گذراندن چند قانون در این زمینه را به مثابه قابل قبول بودن عملکرد دولت می‌پندارند...

 *اعلام برائت اصلاح‌طلبان از وضع موجود/ژست انتخاباتی در روزنامه‌ها، عملیات اصلی علیه قالیباف!

یادداشت روزنامه شرق و راهکارهای موجود در آن فی‌الواقع شاهد مثال دیگریست از اینکه چرا منتقدان می‌گویند دولت آقای روحانی احتمالاً نخستین دولت تک‌دوره‌ای جمهوری اسلامی است...

دفاع غلط، نادیده گرفتن بخش وسیعی از وضع موجود و تلاش برای حل معادلات چند مجهولی که بر اساس رفتارهایی غلط مبنا گرفته‌اند، جملگی در حال سوق دادن ستاد دولت و ستاد جریان خاص به سمت انتخاباتی است که طی آن، دو دوره‌ای شدن دولت روحانی با احتمال بیشتری از سبد نتایج احتمالی خارج می‌شود.

از طرفی می‌توان بر اساس تحلیلی که می‌گوید اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده قصد حمایت مسئولیت‌آور از رئیس‌جمهور روحانی را ندارند و صرفاً بر انتخابات شورای شهر تمرکز کرده‌اند نیز اینطور بیان کرد که یادداشت جمعی روزنامه شرق با اصرار مصرّحی که بر ترسیم وضع موجود دارد و بر نامقبولی آن صحّه می‌گذارد؛ در حقیقت یک «برائت‌نامه» از روحانی است.

به این معنی که آنها از آن رو که اولاً حمایت رسمی (به معنی ستاد انتخاباتی که تشکیل نمی‌شود و عدم اعلام رسمی مبنی بر اینکه روحانی کاندیدای ماست!) از رئیس‌جمهور روحانی در انتخابات نخواهند داشت و ثانیاً خود بهتر از هرکسی می‌دانند که راه‌حل‌های ارائه شده در این یادداشت اجرایی نیستند؛ شاید قصد کرده‌اند که این پیام را به ذهن افکار عمومی متبادر کنند که ما در شکل‌گیری وضع موجود به هیچ‌وجه شریک و همدست روحانی نیستیم و این هم سند ما!

بدیهست که در اوصاف ذکر شده، در صورت پیروزی رئیس‌جمهور روحانی در انتخابات آینده؛ اصلاح‌طلبان همچون سال 92 (که باز هم حمایت ستادی از روحانی نداشتند) اعلام «أنا شریک» خواهند کرد و خود را عامل پیروزی رئیس‌جمهور فعلی معرفی می‌کنند و اگر در بخش جدی‌تر احتمالات، پای باخت در میان باشد؛ اعلام می‌کنند که روحانی هرگز کاندیدای رسمی ما نبود و اوضاع کشور هم ثمره مدیریت او بود نه ما! این هم سندش...

در جدی بودن احتمالی که اصلاح‌طلبان برای باخت آقای روحانی در انتخابات آینده قائل هستند، اشاره به این قسمت از یادداشت روزنامه شرق خالی از لطف نیست: «به نظر می‌رسد برند "مدیریت جهادی" و تأکید بر ضعف مدیریتی دولت روحانی به‌عنوان مشکل اصلی کشور با رویداد فروریختن ساختمان پلاسکو قدرت خود را از دست داده است».

گفتنیست، طی ماه‌های اخیر، وجهه همت کسانی در ستاد دولت و جریان خاص صرفاً بر حادثه ساختمان پلاسکو و تخریب «محمدباقر قالیباف» شهردار تهران معطوف شده است.

بدیهیست که در خاتمه می‌توان نتیجه گرفت چیزی که در یادداشت روزنامه شرق آمده احتمالاً یک ژست انتخاباتی است و راهبرد انتخاباتی دولت و اصلاح‌طلبان صرفاً بر هجمه به سمت شهردار تهران تکیه دارد. تا چه پیش آید...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس