***
ضربه گیری انتخاباتی «عارف» برای اصلاحطلبان
محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید، به تازگی در دیدار با سیدحسن خمینی طی اظهاراتی گفته است: به صورت جدی موضوع گفتوگوی ملی را در سطح ملی برای رسیدن به اهدافی که ترسیم کردهایم دنبال میکنیم.
به گزارش جماران، وی تاکید میکند: گفتمان اصلاحات از حق خود به نفع منافع ملی عبور میکند و انتظار داریم بزرگان کشور در عملیاتی شدن گفتوگوی ملی به فراکسیون امید کمک کنند.
*چند سال قبل و پیش از آقای عارف بود که یکی دیگر از اصلاحطلبان نیز شبیه همین صحبتها را تکرار کرد.
«محمدرضا خاتمی» برادر لیدر اصلاحات طی اظهاراتی که چندماه پس از انتخابات خرداد 92 و در گفتوگو با روزنامه اعتماد بیان شدند، گفته بود: اصلاحطلبان در همان سال ۸۸ از طلبشان گذشتند. طلب ما این بود که زندان و حصر و اینها نباشد. ما طلبمان این بود این کارها نشود، طلبمان این نبود که بیایند ما را وزیر و وکیل کنند. میگفتیم ظلم را باید کم کرد. اگر هم طلبی وجود داشته باشد، مردم پاداش اصلاحطلبان را در ۲۴ خرداد دادند، بنابراین امروز اصلاحطلبان از هیچ کس طلب ندارند، هیچ ادعایی ندارند و حتی در شرایط کنونی که بخشی از حقوق اولیه آنها هم گرفته شده، باز راضی هستند و صبوری میدارند و پایداری میکنند و پیش میروند.[1]
در اشاره به اظهارات عارف بایستی اشاره کرد که بر اساس شواهد موجود، جریان سیاسی خاص هماکنون حقی غیر از آزادی آقایان موسوی و کروبی از حصر و لغو ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات، برای خود قائل نیست.
حقوقی که البته از منظر عقل و از منظر نظام اسلامی مادام که سه فرد اشاره شده از توبه علنی استنکاف میکنند، نامشروع هستند و اساساً حق هم نیستند که ظلم هستند.
ظلم به کشتگان، شهدا و آسیب دیدگان فتنه 88 و از همه مهمتر ظلم در حق نظام اسلامی که ثمره خون مجاهدتهای امام راحل و شهدای گرانقدر است اما جریان خاص در فتنه قصد براندازی آن را داشت.
همچنین این طرز کنایه زدن به بزرگان نظام از آقای عارف بعید بود.
چه اینکه منظور از بزرگان نظام روشن است و ایضا همانطور که شرح داده شد، اساسا در ماجرای گفتگوی ملی اصلاح طلبان، پای ظلم دوباره در میان است نه پای حق.
این چندمین بار است که در روزهای پس از درگذشت مرحوم هاشمی، کسانی از اصلاح طلبان در حال کنایهزنیهای سخیف به بزرگان نظام هستند...
عارف، چند سال قبل نیز از فتنه سال 88 تحت عنوان سوء تفاهم یاد کرده بود.
گفتنیست «الیاس حضرتی» نماینده اصلاح طلب مردم تهران نیز روز چهارشنبه گذشته در یک یادداشت در روزنامه اعتماد با کدورت نامیدن انتقادات مردم و نظام از اصلاح طلبان نوشت: راهپيمايي (22 بهمن) يك مراسم فوق العاده زيباي تجديد خاطره و رفع كدورتها خواهد بود كه ان شاءالله نتيجه آن آشتي ملي، انسجام ملي و وحدت ملي خواهد بود!
***
آنچه «علی مطهری» از گفتمان جارو و فتنه اقتصادی نمیداند...
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در یک میتینگ دانشجویی طی سخنانی گفته است: این خیلی کار زشتی است که تا یک دولت اصلاحطلب روی کار میآید شروع میکنند و میگویند آی معیشت مردم آی وضع اقتصادی!
به گزارش جماران، مطهری خاطرنشان کرد: شما ببینید در دوره دولت اصلاحات هم همین بود که میتوانید در روزنامه کیهان ببینید . هیچ کشوری نتوانسته در معیشت مردم به نقطه ایدهآل برسد. بنابراین همیشه میتوان از وضع اقتصادی ایراد گرفت. اصلا ما باید بپرسیم شما چرا درباره آزادی حرف نمیزنید؟ شما چرا در خصوص حصر حرف نمیزنید؟
*آقای مطهری مناقشه جالبی را مطرح کرده است.
علت بروز مناقشه «آی معیشت مردم آی وضع اقتصادی!» آنست که اساساً جریان اصلاحطلب و سمپاتهایش به دلیل حرکت خواسته یا ناخواسته در سمت و سوی اشرافیگری، همیشه با قاطبه مردم و مسئله معیشت آنها بصورت تحقیرآمیز رفتار میکنند.
کما اینکه مردم در دولت اصلاحات از جانب یکی از فعالان این جریان شنیدند که «مردم برای مرگ موش هم صف میکشند» و در دولت اعتدال نیز از جانب شخص آقای مطهری شنیدند که «مردم برای گرفتن جارو هم صف میبندند»[2]
این رفتارهای تحقیرآمیز با مردم و معیشت آنها حتی مورد اشاره فعالان اصلاح طلب هم قرار گرفته است.
مثلا ابراهیم اصغرزاده، اخیراً در یک مصاحبه گفته بود:
«پايگاه اجتماعي اصلاح طلبان انتقال پيدا كرده است به طبقه ممتاز جامعه، طبقه متوسط رو به بالا. يعني بخشهايي كه داراي سرمايه حداقلي هستند، كسبه مثلا عاليتر يا فرض بفرماييد پزشكان. تكنوكراتها و صاحبان حِرَف، صاحبان صنعت، سهامداران و اينها همه بخش اندكي از جامعه هستند. بخش بزرگي از جامعه ديده نميشوند و متاسفانه در اين سه سال هم ديده نشدند.»[3]
جالب آنکه اصلاحطلبان حتی خود نیز گاهی به سمت دیگر واقعیت که احساس اشمئزاز و بیزاری مردم و رسانهها از این رفتار است اشاره میکنند.
«عباس عبدی» روز پنجشنبه در بخشی از مقاله بلند خود در روزنامه شرق مینویسد: رژیمهای اینچنینی (منظور رژیم شاه است) به دلیل مستغنیبودن از ملت، با آنان تحقیرآمیز رفتار میکنند و تحقیر منشأ نارضایتی میشود.[4]
در ضمن این ادبیات تحقیرآمیز، بایستی اشاره کرد که دولت آقای روحانی هم در زمینه مسائل اقتصادی به هیچ وجه کارنامه قابل دفاعی در نزد افکار عمومی ندارد و این مسئله در کنار بی دستاوردی برجام بر عمق نارضایتیها از عملکرد دولت و اصلاحطلبان افزوده است.
البته مسئله فقط اقتصاد هم نیست و جریان خاص نشان داده است که از توهین به مردم و بکار بردن ادبیات قجری هم ابایی ندارد.
گفتههای زیر، مثالهایی از این رفتار هستند:
_مرحوم مهدی بازرگان: سر بقای ایران در پفیوزی ما ایرانیهاست
_حمیدرضا جلاییپور: رسانههای اصولگرا تریبونهای مفت تندروها هستند
_صادق زیباکلام: فلانی سر سفره پدر و مادر ننشسته...
_تقی آزادارمکی: ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد!
_محمود سریعالقلم: مردم ایران متملّق و چاپلوس هستند
_روزنامه شرق: مردم ایران اهل تقدیس قدرتاند
_محسن رهامی: (رئیسجمهور)روحانی بیعرضه است
_مصطفی ملکیان: اکثر مردم در جهت تشخیص ندادن مصلحتشان مثل عوامالناس و کودکانند
_ محمد قوچانی: برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است
_غلامحسین کرباسچی: حاضر نیستیم، بپذیریم روش زندگی ما فاصله چندانی با دیکتاتوری ندارد
_اکبر ترکان: 4 میلیون نفر از مردم ایران حامی بیقانونیاند[5]
شاید به دلیل همین رفتارهاست که مردم ایران طی 15 سال اخیر در هیچ انتخاباتی بصورت اکثریتی به اصلاحطلبان رأی ندادهاند.
لازم به ذکر است فهم علت عدم اشاره رسانهها و جریانهای ارزشی و انقلابی به مسئله حصر فتنه گران هم سخت نیست...
فتنه گران ظلم بزرگی را به نظام و مردم روا داشتهاند که حاضر به عذرخواهی از آن هم نیستند. ضمن اینکه در بحث حصر نیز مورد رأفت و سماحت نظام اسلامی قرار گرفتهاند و گرنه مجازات آنها علی القاعده چیز دیگری بود.
در اشاره به اظهارات مطهری که شخص وی اخیراً از سوی یکی از نشریات اصلاح طلب بعنوان «ضربه گیر روحانی» نامیده شد، بیان یک نکته تحلیلی مختصر هم ضروریست:
مسئله «فتنه اقتصادی» از 5 سال قبل با دلایل متقنی که در نزد ماست، در دستور کار جریان سیاسی خاص قرار گرفته است.
در اثبات همین معنا و با عنایت به آنچه که مطهری گفته است بایستی تأکید کرد که اتفاقا کسانی که طی 4 سال گذشته بر سیاه نمایی از اوضاع اقتصادی کشور، اهتمام تام و تمام داشته اند و «آی معیشت مردم» گفته اند؛ اصلاح طلبان بوده اند نه اصولگرایان.
اقتصاد ایران غارت زده است، خزانه خالیست، تحریم ها کشور را فلج کرده اند، دولت پول حقوق کارمندان را هم ندارد، فقر در ایران زیاد است، بر گردن اقتصاد ایران «طناب دار» است، اقتصاد ایران در باتلاق بوده و... تماماً گزاره هاییست که اصلاح طلبان طی این مدت درباره ایران بیان کرده اند و تحلیلها هم از این می گوید که هدف این اظهارات ناصحیح چیزی غیر از ناراضی سازی مردم نیست.
اکنون آیا رواست که ماجرا وارونه شود و آقای مطهری انتقادی را به جریان های ارزشی و انقلابی روا بدارد که دوستان اصلاح طلب ایشان متهم ردیف اول آن هستند؟!
***
تلاش یک زن برای بدفرجامی دولت اعتدال!
«شهربانو امانی» از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، عضو حزب کارگزاران و از فعالان اصلاح طلب اخیراً در بخشی از یک گفت وگو با روزنامه آرمان امروز اظهار کرده است:
«مهمترین کاری که آقای روحانی میتواند برای جلب رای بیشتر آحاد مردم انجام دهد این است که ایجابی، ملموس و با زبان مردم به آنها بگوید که برجام چه توفیقاتی داشته است و همچنین چه موانعی در راه به سرانجام رسیدن برجام پیش روی دولت بوده است... رئیسجمهور برای انتخابات سال ۹۶ باید از حقوق و مطالبات مردم به ملت توضیح بدهد که چه اقداماتی در این راستا انجام داده و چه موانعی را بر سر راه داشته است.»
او همچنین می افزاید: روحانی باید اقداماتی که برای اصلاح قانون انجام داده است اما در جهت حل این موضوع به دیوار بسیار مقاومی برخورد کرده که او موفق به اصلاح قانون نشده است را به ملت توضیح دهد... او باید به مردم بگوید که چرا مذاکره بینالمللی به نتیجه رسید و چه عزم و ارادهای وجود داشت که او نتوانست مذاکره ملی را در داخل کشور سامان بدهد؟![6]
*برخی تحلیلگران در اوان دولت اعتدال، پیش بینی کرده بودند که دولت حتما با غرب به توافق دست می یابد، اما این توافق بی دستاورد خواهد بود و عوامل آن نیز دست آخر قصد می کنند تا همه چیز را به گردن «موانع» بیاندازند...
اما این گزاره آنطور که باید مورد توجه نهادهای تصمیم ساز نظام قرار نگرفت.
در اشاره به اظهارات امانی لازم به ذکر است که «ابراهیم اصغرزاده» دیگر فعال اصلاح طلب به تازگی گفته بود: روحانی نباید برجامش را به گردن رهبری نظام بیاندازد.[7]
این مناقشات و مواضع مقابل هم به این دلیل در اردوگاه جریان خاص بروز یافته است که عده ای از آنها معتقد به وضعیت بحرانی دولت اعتدال در نزد افکار عمومی هستند که بر اساس آن باید به همه چیز اعتراف کرد تا آینده اصلاح طلبان به سختی امروز نباشد اما بخش دیگری هم هستند فکر می کنند با پروپاگاندا و گرفتن ژست اپوزسیونی می توان دولت اعتدال را از ورطه فعلی نجات داده و به اریکه دولت دوازدهم رساند.
در اشاره به طرح کنایه وار بحث «موانع» باید اشاره کرد که علی الاثبات هیچ مانعی در مقابل خواست برجامی دولت وجود نداشته و کار به آنجا رسید که دولت صراحتاً از برخی خطوط قرمز نظام و حتی از دستورات علنی رهبر انقلاب نیز عبور کرد تا به برجامش برسد.
یعنی مقام معظم رهبری حتی تا این حد از اجازه را نیز به دولت دادند اما گذشت زمان نشان داد که اصرار دولت و چیزی به نام برجام حاوی هیچ دستاورد ملموسی برای مردم و نظام نیست.
فلذا اکنون روا نیست که یک عقل محض پذیرشگر این معنا باشد که رهبری نظام و یا کسانی در داخل بوده اند که توانسته اند جلوی دستاوردهای روحانی را بگیرند!
گفتنیست، پیش از این، اسحاق جهانگیری و ولی الله سیف، معاون اول و رئیس بانک مرکزی دولت طی اظهاراتی گفته بودند که بی دستاوردی برجام تقصیر «آن عده»! و تقصیر «دست های پنهان» است.[8]
خانم امانی در مقطعی دیگر راجع به توافقات خارجی دولت اعتدال گفته بود: مشکلات اقتصادی حل نشد ولی فشار از مردم برداشته شد![9]
***
1ـhttp://www.rajanews.com/news/157972
2-http://www.isna.ir/news/92111611751
3-http://www.mashreghnews.ir/fa/news/687662
4ـhttp://sharghdaily.ir/News/114638
5-http://www.mashreghnews.ir/fa/news/668195
6-http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/177817
7-http://www.mashreghnews.ir/fa/news/687662
8-http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941117001342
9_http://www.mashreghnews.ir/fa/news/685383