به گزارش مشرق به نقل از شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی، توسعهی روابط تجاری از طریق قراردادهای تجاری دوجانبه با کشورها که امروز حتی از جانب کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی از جمله آمریکا نیز دنبال می شود، مزیتهایی دارد که میتواند ایران را با هزینهای کمتر و در زمانی سریعتر به اهداف تجاری خود در اقتصاد مقاومتی برساند.
جمهوری اسلامی ایران نیز در ده سال گذشته با 10 کشور قرارداد تجاری دوجانبه منعقد کرده ولی این قراردادها نتوانسته آنطور که شایسته است، در تجارت ایران با این کشورها اثرگذار باشد. در این یادداشت به شرایطی پرداخته میشود که رعایت آنها میتواند در اثرگذاری یک توافق تجاری دوجانبه مؤثر باشد.
در موفقیت و یا شکست توافقات تجاری عوامل متعددی اثرگذارند. بسیاری از عوامل به نتیجه نرسیدن یک توافق تجاری ناشی از عدم برنامهریزی صحیح پیش از انعقاد قرارداد است و برخی دیگر نیز از عدم اجرای صحیح و یا عدم ایجاد زیرساختهای لازم برای اجرای قرارداد تجاری به وجود میآیند. در ادامه به برخی از شرایط لازم برای موفقیت یک قرارداد دوجانبه تجاری پرداخته شده است:
۱- همگرایی در اهداف کشورهای طرف توافق:
مهمترین شرط برای پیشرفت یک توافق تجاری دوجانبه، همگرایی کشورهای طرف توافق و داشتن هدف مشترک در گسترش تجارت است. همگرایی سیاسی و حتی مذهبی، پایهای مناسب برای برقراری یک همکاری دوجانبه تجاری است و درصورتی که این همگرایی وجود داشته باشد، احتمال موفقیت همکاری تجاری نیز بیشتر خواهد بود.
۲- بناکردن توافقات تجاری بر مبنای انتفاع هر دو طرف:
اصولا اگر توافقات تجاری دوجانبه بر مبنای سود مشترک منعقد نشده باشد، هر لحظه این امکان وجود دارد که کشوری که از قرارداد تجاری متضرر میشود، از قرارداد کنار بکشد. در مقابل اگر هردو طرف توافقنامه از اجرای آن سود اقتصادی قابل قبول ببرند، به رعایت شرایط آن پایبند میمانند و در این صورت احتمال موفقیت موافقتنامه تجاری بالاتر خواهد رفت. بنابراین یکی از اصلیترین شرایط موفقیت یک قرارداد تجاری، انتفاع هردو طرف تجارت است.
برای ایجاد شرایط برد-برد، ابتدا لازم است شریک تجاری به درستی انتخاب شود. در واقع لازم است شرایط اقتصادی دو طرف بهگونهای باشد که به نوعی مکمل یکدیگر در تولید محصولات مختلف باشند و بتوانند بین خودشان تقسیم کار مشترکی در قالب یک توافق تجاری ایجاد نمایند.
به عنوان مثال شرایط اقتصادی ایران و کشوری مانند هند که نیازی قابل توجه به حاملهای انرژی دارد، بهگونهایست که امکان برقراری یک رابطه برد-برد کاملا فراهم است. در مقابل ممکن است در مورد کشوری همچون عربستان، حتی در صورت رفع موانع سیاسی، با دشواری بیشتری بتوان زمینهی مشترکی برای همکاری متقابل پیدا کرد.
لازم است توجه شود که گرچه میزان انتفاع هر یک از طرفین از یک قرارداد تجاری در درجه اول به شرایط اقتصاد داخلی و بعد از آن به هوشمندانه عمل کردن در زمان انعقاد قرارداد بستگی دارد و ممکن است هریک از طرفین قرارداد بسته به شرایط داخلی و عملکرد مناسب در مذاکرات تجاری، منافع متفاوتی ببرند، اما این مسئله با لزوم برد-برد بودن توافقات تجاری برای دستیابی به موفقیت در بلندمدت تناقضی ندارد.
۳- انتخاب مناسب کالاها و تخفیفات:
هرچه گستره یک توافق تجاری از نظر کالاهایی که شامل میشود و تخفیفی که برای واردات کالاها در نظر گرفته می شود بیشتر باشد، تأثیر آن بر تجارت دوجانبه بیشتر است. بنابراین لازم است در زمان انعقاد قرارداد، کالاهایی که برای صادرات و واردات در نظر گرفته میشود به درستی انتخاب شوند. همچنین میتوان تخفیفات موجود در قرارداد را به شکل پلکانی برنامهریزی کرد تا تولیدکنندگان داخلی زمان بیشتری برای تطبیق با شرایط جدید داشته باشند.
۴- اولویت قراردادن کشورهای همسایه و منطقه:
نزدیکی مسافت و داشتن مرز مشترک از جمله عواملی است که احتمال موفقیت توافقات تجاری را بالا میبرد؛ چراکه دو کشور همسایه و یا نزدیک درک مشترک بهتری از یکدیگر دارند و تمایل بیشتری برای رسیدن به یک توافق دارند. به طور خاص در مورد ایران شرایط به نحوی است که انعقاد قرارداد تجاری با کشورهای همسایه و منطقه منافع بسیار بیشتری برای ایران به همراه خواهد داشت.
۵- ایجاد زیرساختها و رفع دیگر موانع تجارت دوجانبه:
وجود تعرفهی بالا برای واردات کالا تنها مانع پیش روی تجارت دوجانبه دو کشور نیست و در صورتی که در کنار پایین آوردن تعرفه واردات کالا، زیرساختهای لازم برای تجارت مهیا نشود و دیگر موانع تجاری مرتفع نگردد، نمیتوان انتظار داشت یک قرارداد دوجانبه تجاری به نتیجه مطلوب برسد. تسهیل در نقل و انتقال پول، ترتیبات گمرکی، حمل و نقل کالا، اخذ روادید و پروازهای مسافری از جمله زیرساختهایی هستند که لازم است برای گسترش تجارت بین دوکشور در توافقات تجاری دوجانبه به آنها نیز توجه شود.
۶- وجود اراده سیاسی مستقل در کشورهای طرف قرارداد:
درصورتیکه اراده سیاسی مستقل در طرفهای تجاری موافقتنامه تجاری وجود داشته باشد، دو طرف میتوانند در زمان بروز بحران و یا هر مسئله قابل مناقشه، آن را با تعامل و مذاکره حل نمایند و به شرایط موافقتنامه پایبند بمانند. در غیر اینصورت امکان بروز مشکلات و برهم خوردن توافقنامه وجود دارد.