به گزارش مشرق، کنفرانس خبری روز دوشنبه حجتالاسلام روحانی درست یک روز قبل از آغاز ثبتنامهای انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم و احتمالا با هدف استفاده حداکثری از ظرفیت تبلیغی دولت مستقر در حالی برگزار شد که به نظر میرسد خروجی آن با اهداف مدنظر جناب رئیسجمهور و مجموعه مشاورانش که در این کنفراس هم از کوچینگ صریح رئیسجمهور حتی جلوی دوربینها غافل نبودند، فرسنگها فاصله دارد.
حقیقت این است که از جهت محتوای ارائهشده توسط جناب رئیسجمهور در کنفرانس خبری، خود نگارنده در بدایت امر از باب تکثر سوژههای تیترخور دچار نوعی سرگیجه شدم؛ جناب روحانی در کنفرانس خبری یک ساعت و ۴۰ دقیقهای خود آنقدر سوژه به همکاران ما دادهاند که احتمالا امروز همه اصحاب رسانه برای انتخاب تیتر دچار وفور نعمت هستند اما سوالی که برای بنده پیش آمد این بود که حقا و انصافا نخ تسبیح این همه ضدونقیضگویی کجاست؟
آنچه عجالتا الان به ذهنم میرسد و قبلتر هم اندکی شرح دادم اما به نظر میرسد در روز دوشنبه خود رئیسجمهور آن را با مثالهای متعددی شرح داد، دور بودن مسؤولان دولتی از واقعیتهای جامعه یا تلاش برای دور ماندن از واقعیتهاست، نکتهای که روح حاکم بر سخنان رئیسجمهور در روز دوشنبه بود و در جایجای سخنان ایشان میتوان مثالهای متعددی برای این قضیه برشمرد.
طنز تلخ ماجرا اینجاست که جناب روحانی در حالی تلاش وافری انجام دادند که تصویری گل و بلبل از اوضاع اقتصادی ترسیم کنند که سعی خودشان در توجیه وضعیت اقتصادی دهکهای پایین جامعه بخوبی نشان میدهد درام بودن اوضاع تا حدودی برایشان روشن است اما حتی برای نمایش در مرز واقعیت بودن و حفظ پرستیژ واقعنمایی به خود زحمت نمیدهند چند انتقاد ساده را هم بپذیرند.
جناب روحانی برای طی این مسیر یعنی خارج از واقعیت ماندن، ۲ راه را در پیش گرفته است؛ اول تکذیب هر آنچه قبلا وعده داده بود و به عبارتی تکذیب خود و تضاد با خویشتن- حتی آن وعدههایی که در ذهن مردم تهنشین شده است - و دیگری انداختن همه مصیبتها گردن دولت قبل.
قله تلاش رئیسجمهور برای طی راه اول تکذیب وعده ۱۰۰ روزه خود برای حل مشکلات بود، مسالهای که نشان داد جناب روحانی تقریبا توانایی تکذیب همه چیز را دارند و برای رسیدن به هدف اساسا نگران مخاطب هم نیستند و فکر میکنند به سبک دوره قاجار تنها رسانهای هم که وجود دارد همین تریبونی است که ایشان در اختیار دارند. بعید است جناب روحانی فراموش کرده باشند در نخستین سخنرانی خود بعد از پیروزی در انتخابات و پس از تجدید میثاق با آرمانهای حضرت امام(ره) گفته است: «وعده میدهیم طبق سخنان قبلی، حتماً طی ۱۰۰ روز اول و حتی کوتاهتر از آن، اقدامات ضروری و فوری را برای رونقبخشی اقتصادی و حل مشکلات انجام دهیم.» پس چطور در روز روشن میگوید چنین حرفی نزدم و عدهای تخریبگر آن را به من نسبت دادند؟
بعید است جناب روحانی نداند که اسفند ۹۵ و پس از یک انتظار یک ساله برای اعلام نرخ رشد اقتصادی در سال ۹۴، چه آماری ارائه شد و ایشان روز دوشنبه و در روز روشن رشد اقتصادی سال ۹۴ را مثبت اعلام میکند. بعید است ایشان یا مسؤول دیگر از وضعیت معیشتی مردم، از خیمه سنگین رکود بر اقتصاد کشور و سونامی تعطیلی کارخانهها خبر نداشته باشد و با اطلاع از نرخ بیکاری و... اینچنین درباره اقتصاد تصویر گل و بلبلی ترسیم کند.
بعید است جناب روحانی فراموش کرده باشد که در زمان تبلیغات انتخابات یازدهم چگونه همه مسائل را سادهسازی و این تصویر را ارائه کرد که با بستن با کدخدا همه مشکلات حل میشود و خود را متخصص بستن با کدخدا دانست و حالا بگوید من کی گفتم چنین و چنان میشود. حالا سوال این است: دلیل این همه تلاش برای دور بودن از واقعیتها چیست؟
شاید بخشی از پاسخ این باشد که امروز دولت جناب روحانی و حامیانش گرفتار فضایی هستند که خود ساختهاند، جریانی که حداقل در ۲۸ سال اخیر ۲۰ سال زمامدار امور بوده است اما همواره در نزدیکی هر انتخاباتی سعی میکند به رادیکالترین شکل ممکن اولا دامن خود را از نارساییها پاک کند و ثانیا مطالباتی را پدید بیاورد که قدرت پاسخگویی به آنها را ندارد و انباشتی از ناکارآمدیها پدید آورد و هر ۴ سال به شکل غیرمسؤولانه این سیکل را بازتولید کند.
این همه خارج از واقعیت بودن دلیلی ندارد جز اینکه دولت در سال چهارم خود و در پاسخ به این انباشتگی خودساخته از نارساییها چارهای جز این روش ندارد.
منبع:وطن امروز