سرویس فرهنگ و هنر مشرق - خبر رفتن بهروز افخمی از برنامه هفت، بدترین اتفاق سینما در سال ۱۳۹۶ است. «بهروز افخمی» قدم در راهی گذاشت که برگشتی نداشت اما عده فراوانی که منافع خود را در سینما در خطر می دیدند، طی یکسال گذشته کمر به حذف افخمی از این برنامه بستند. آیا میتوان در چنین شرایطی باور کرد برنامهای که دوران برداشت محصول را طی میکرد، به خواست مجری و مرد اثرگذارش، حذف شده باشد؟
آیا برنامهای که نه بنا بر مصلحت شخصی، بلکه بنا بر مصلحت فرهنگی کلان، اعتلای سینمای ایران را دنبال میکرد، نیاز به این همه هیاهو و انتقاد داشت؟ سئوالات و پرسشهای فراوانی همواره وجود دارد که بررسی یک و سال اندی گذشته این برنامه نشان میدهد که افخمی اهداف دیگری را برای شروع و ادامه این برنامه دنبال میکرد و حذف ناگهانیاش شوک بزرگی برای اهالی سینما خواهد بود.
برنامه هفتی که محمود گبرلو آنرا هدایت می کرد بیشتر جنبه ضیافتی داشت و به صورت گفتگو محور، بدون هیچ هدف معین و مشخصی دنبال میشد و فریدون جیرانی محورهای جریان روشنفکری را در این برنامه دنبال میکرد و چالشهای طرح شده در دو سری قبلی برنامه هفت، قصد ارتقای فرهنگی را دنبال نمیکرد و بر ولنگاری سینمایی دامن میزد.
شروع دوره جدید برنامه هفت، با یارکشی افخمی آغاز شد. افخمی میدانست برای اینکه برنامه اش جنبه ضیافتی نداشته باشد باید چهره برجسته حوزه نقد سینما را به برنامه اش بیاورد و بنا به ادعای خودش با شیوهای دن کیشوت وار مسعود فراستی را با طنز و شوخی به برنامه هفت بازگرداند.
افخمی می خواست در کنار فراستی، برنامه اش طعم سلبریتی واری داشته باشد و به همین دلیل حمیدگودرزی را برای انجام گفتگوهایی که جنبه سلبرتی داشت انتخاب کرد.ریتم برنامه در آغاز، گیرا و سینمایی بود و با وجود ضعفهای بسیار قابل چشم پوشی، هفت دوره افخمی با نوعی بازیگوشی مخاطب پسند آغاز شد. تفاوت دوره جدید افخمی از همان ابتدا با دو سری قبلی برنامه هفت این بود که مردم اقبال بیشتری به این دوره از برنامه هفت نشان دادند. حتی افخمی به عنوان گرداننده برنامه هفت تنها منتقد جدی سینمای ایران را به چالش میکشید تا مخاطبانش هویت نقد را بیشتر از گذشته درک کنند.ضمن اینکه افخمی در شروع به سراغ برادران محمودی، مسعود ده نمکی، نرگس آبیار و شهرام مکری رفت تا گزارشی از روند پیشین سینما را به مخاطبانش ارائه دهد.
چند برنامه نخست به صورت ضبط شده روی آنتن رفت . حتی افخمی نیز از اینکه برنامه را زنده اجرا کند ترسی خاص را یدک می کشید مبادا تغییر روند برنامه منجر به هیاهوی بیهوده شود. همین رویکرد نشان میداد که افخمی در جستجوی هیاهوی بیهوده نیست و مباحثی که در چند برنامه نخست در مهر و آبان طرح شد نشان می داد که طریقتی تازه را در مواجهه و اصلاح سینمای ایران دنبال می کند.
افخمی در گفتگویی با خبرگزاری فارس در همان دوران به مسئله رشد مخاطبان هفت اشاره می کند و این مورد کاملا طبیعی است . کسی اجرای برنامه هفت را بر عهده گرفته است که کارگردان بسیاری از آثار پرفروش سینمای ایران است و مخاطبان رسانه ملی او را به عنوان یک آنارشیست نوگرا میشناختند و این رویه کاملا در سری جدید برنامه هفت نمود داشت. افخمی در گفتگویی با خبرگزاری فارس در مورد دوره اخیر برنامه هفت می گوید:
همین سه برنامه؟ به ما ۱۵ میلیون نفر را گفتهاند، در مورد برنامه آقای گبرلو هم گفتهاند به یک میلیون نفر رسیده بود. یک میلیون نفر برای تلویزیون فاجعه است. وی در این گفتگو با اشاره به ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۹۴ اشاره می کند " باید سینمای ایران را نجات دهیم و مردم را متوجه سینمای ایران کنیم و مطالبات مردم را برای دیدن فیلم دوباره احیا کنیم و بعد امیدوار باشیم که برنامه پرمخاطب باشد.
اتفاق بی نظیری در برنامه هفت محقق می شود و پس از یک دوره شش ماهه برنامه هفت توسط افخمی و همتایانش ، سینمای ایران احیا می شود و به فروش های قابل اعتنایی در نوروز ۱۳۹۵ دست پیدا می کند.
هنوز تعداد قسمت های پخش شده برنامه هفت از ۵ تجاوز نکرده است که تهیه کننده این برنامه در گفتگویی با ایسنا اعلام می کند: تاکنون به ۶۵ درصد از ایدههایی که داشتهایم، رسیدهایم. هرچه برنامه «هفت» جلوتر میرود، سر و شکل بهتری پیدا میکند.
بسیاری از رسانه های مستقل رویه اخیر هفت آنها را به شعف می آورد و بسیاری از رسانه ها یک صدا سازندگان اخیر برنامه هفت را یکصدا تشویق می کنند.
مشرق در یادداشتی در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۹۴ درباره روند تازه و بکر برنامه هفت نوشت : چه خوب است که هنوز افخمی شجاعتش را از دست نداده است. آنقدر که با بهانه تحریم شورای راهبردی سینما از سوی ایوبی شوخی شوخی چند بار در طول برنامه با بولدوزر از رویش رد شد. او همچنان با شهامت از ایوبی خواست خودش را پنهان نکند و با شهامت جلوی دوربین هفت حاضر شود و به انتقادات پاسخ دهد. افخمی تا همین جا هم خوب کار کرده است. تا اینجایش را میشود پای آزمون و خطا گذاشت. او تکههای پازلی را گرد آورده که اگر درست چیده شوند هر نگاهی را جذب خودش خواهد کرد. تکههایی که هرکدام برای خودشان ابهتی دارند اما اگر این جابجا کردن تکهها زیاد طول بکشد مخاطب منتظر افخمی و آزمون و خطاهای چندباره او نخواهد ماند...
با مسیری که افخمی در پیش گرفته است و سبکی تازه در برنامه سازی تلویزیونی و انتقادات فراوانش به سینماگران وابسته به سازمان سینمایی، هر هفته دوسیه ای تازه باز می شود و موج انتقادات در یک سیر عجیب و غریبی به شکل زننده ای افزایش پیدا می کند. هفت افخمی آنقدر تاثیر گذار و جذاب است و مردانه پیش می رود که بسیاری از هنرمندان به آن واکنش مثبت نشان می دهند.
بهنوش بختیاری درتاریخ ۱۷ آبامان ۱۳۹۴ در صفحه اینستاگرام خود نوشت: چقدر مشتاق دیدن «هفت» هستم این روزهاانگار همه چیز واقعی و بدون بزرگنمایی گفته میشه احساس می کنم به شعورم احترام گذاشته میشه. این دو بزرگ واقعا برای این سینما زحمت کشیدن. کارهای داوطلبانه ای که فقط در جهت پیشرفت سینما بوده.به عنوان یک بازیگر و بیننده خواهان پخش مجدد این برنامه هستم.
خبرگزاری فارس در بیست و چهارم آبان ۱۳۹۴ در مورد برنامه اخیر واکنش نشان می دهد و در مورد این برنامه می نویسد: افخمی برخلاف جیرانی و گبرلو برنامه را تولیدی کرد و در قواعد امروز جهان، تولیدی شدن چنین برنامه ای یعنی مرگ آن، در حالیکه برنامه افخمی به شدت خبرساز است. حجم مطالب ارائه شده به مخاطب بیش از هر برنامه زنده دیگری پیرامون سینماست، جذابیت ها کم نشده بلکه هدفمند شده است. او با خواندن مطالب مخالفانش در برنامه فرصت دیده شدن به آنها می دهد و کاری کرده که در طول هفته موافقان و مخالفان در مورد «هفت» حرف بزنند و نظر بدهند. به جرات می توان گفت افخمی تنها کسی است که می تواند در یک روز با چند رسانه از گرایشات مختلف مصاحبه کند و از سوال ها نترسد و جواب های ساختارشکنانه بدهد.
این اتفاقات و تمجید از دوره اخیر برنامه هفت در حالی اتفاق می افتد که افخمی با ایوبی وارد چالش عجیبی و غریبی شده و ایوبی رئیس سازمان سینمایی وقت سعی می کند برنامه هفت را همچنان نادیده بگیرد. از سوی دیگر چالش دیگر افخمی با همایون اسعدیان است که طرفدار نظریه سینمای سفارشی است و افخمی دن کیشوت وار اما به صورت جدی وارد چالش با آسیب های کلان سینمای سفارشی فاقد محتواو مافیایی می شود.
اما هفت در حمایت رسمی خود به سراغ آثار سینمایی برگزیده میرود و از آثاری همچون پدر آن دیگری و چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت بهترین و متعالیترین حمایت را بعمل می آورد.
در ادامه روند مثبتی که برنامه هفت در پیش گرفته است روزنامه جوان نیز به این تعالی منحصر به فرد در روند برنامه سازی واکنش نشان می دهد و در یادداشتی خاص اشاره می کند : در دوره جدید برنامه هفت افخمی بنا را رویکرد انتقادی با چاشنی صراحت چیده است. از منظر اینکه افخمی سعی دارد رویکرد چالشی برنامهاش را با تاباندن نور به نقاط تاریک و بعضاً ممنوعه سینمای کشورمان به پیش ببرد، بسیار نیکو و میمون است. اما نکته و بحث مهمی که نباید از آن غافل شد این است که افخمی باید متوجه باشد که برنامه از طریق رسانه ملی پخش میشود."
اما هفت یک چهره تازه و منحصر به فرد را در دوره جدید برنامه اش معرفی میکند که نویسنده و منتقد شاخصی در سینمای ایران است اما در میان مخاطبان تلویزیونی چهره شناخته شده ای نیست. کامیار محسنین در حوزه نقد از فراستی پیشی می گیرد و صورت متفاوت دیگری از نقد را در برنامه هفت به نمایش می گذارد اما خیلی زود به دلیل فشارهای بیرونی و مافیایی از برنامه هفت کناره میگیرد.
آمدن و رفتن کامیار محسنین نخستین طلیعه گروه های فشار روشنفکری را در برنامه هفت عیان کرد و رفتن زود هنگام این نویسنده و منتقد سینمایی نشان داد که برنامه هفت در روند تازه با نشاطی که در پیش گرفته، با چالش های فراوانی مواجه خواهد بود. یکی از آیتم های زیبای هفت نقد فیلم های روز جهان است که با ترکیبی متنوع از منتقدان سینمای ایران برگزار می شود اما پس از چندی این آیتم نیز متاسفانه از برنامه هفت حذف می شود. آیتمی که اعتبار برنامه هفت را چند برابر می کند و بشدت در فضای مجازی مورد استقبال قرار می گیرد اما شمع افروخته شده نقد سینمای جهان همچون حذف زود هنگام کامیار محسنین از برنامه هفت خاموش می شود. اما هفت به تدریج در سیر اعتلای خود با حذف یک آیتم ، آیتمی تازه را ارائه می دهد. هفت افخمی در سال ۱۳۹۴ به صورت شاخصی از چند فیلم سینمایی در محور برنامه اش حمایت می کند. به یقین بادیگارد، سیانور و ایستاده در غبار از جمله آثار سینمایی خاصی هستند که توسط مجری برنامه هفت مورد استقبال قرار میگیرند برنامه هفت از این سه فیلم خاص حمایتی ویژه به عمل می آورد.
طبیعی است که عمده مخالفت ها با برنامه هفت از همین بازه زمانی مشخص آغاز می شود. جریان روشنفکری هیچگاه تصور نمیکرد که برنامه هفت به صورت مشخص از آثار سینمایی دفاع کند که با شاخص های سینمای تراز انقلاب همخوانی داشته باشد. در صورتیکه منتقدان و دشمنان قسم خورده برنامه هفت انتظار داشتند که آثار جریان روشنفکری در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر مورد اقبال قرار گیرد اما فراستی با هجوم بی سابقه ای سینمای بر سینمای شبه روشنفکری می تازد و افخمی از سینمای تراز انقلاب حمایت می کند.
با حمایت راستین هفت از سه فیلم شاخص و تراز سینمای انقلاب و چاشنی مخالفت افخمی با داوری های ناعادلانه جشنواره در سال ۱۳۹۵ ، گزک بیشتری به مخالفانش در حوزه مدیریت سینمایی و نشریات می دهد. هفت با همه فراز و فرودهایش خیلی سخت گیرانه راه سختی را طی میکند و منتقد سر سخت این برنامه را بارها به بهانه های مختلفی مورد هجمه قرار میدهند و حتی حکم شلاق زدن فراستی توسط رسانه های اصلاح طلب به دلیل نقد فیلم دونده زمین کمال تبریزی صادر می شود و مواجه سخت افخمی سخت تر از همیشه می شود. اما همه این چالش و کارزار مدیریتی سینما و داوری های نابخردانه جشنواره سی و پنجم فجر به اوج خود میرسد و متاسفانه افخمی بدون هیچ ترس و محافظه کاری و آینده نگری وارد چالشی اساسی با حجت الله ایوبی می شود. مناظره مستقیم با ایوبی واعتراض گسترده افخمی به ناداوری های فجر زمینه ای را فراهم می آورد که برخی سیاسیون به صورت پنهانی وارد تقابلی جدی با سازنده فیلم عروس شوند و با توجه به نزدیک بودن به ایام انتخابات، با حذف افخمی و ایوبی آب رفته را به جوب بازگرداند.
در صورتیکه صورت مسئله وضعیت نابهنجار سینمای ایران است که رویه گذشته برنامه هفت در اصلاح آن میتوانست گام بزرگی را بردارد با فشارهای سیاسی به رسانه ملی ، پاک می شود تا در تقابلی تهاتری افخمی و ایوبی همزمان حذف شوند تا صورت سینمای نامطلوب کنونی، به مسئله ای ملی در حین انتخابات ۱۳۹۵ بدل نشود. برنامه هفت توانست در روزهای پایانی سال ۱۳۹۵ با چالش مستقیم با رئیس سازمان سینمایی ولنگاری رایج در سینمای ایران بیشتر را پیش به رخ بکشد و حذف صورت مسئله و فشار برای حذف افخمی نمی تواند رفتاری از جنس اعتدال به حساب آید.