به گزارش مشرق، 20 آبان 95، دختری 13ساله با مراجعه به یکی از کلانتریهای پایتخت گفت: «پدر من اعتیاد دارد و سالها پیش از مادرم جدا شده است. مدتی قبل در راه مدرسه با پسری 18 ساله به نام امیر آشنا شدم. ما با هم دوست شدیم تا اینکه او به بهانههای مختلف مرا به خانهاش کشاند و بارها مورد آزار و اذیت قرار داد. او هر بار به هر دلیل مثل خرابی موتورش مرا مجبور میکرد به مادرم دروغ بگویم و پول بگیرم. او آزار و اذیتهایش را ادامه داد تا اینکه یک روز وقتی با هم در پارک بودیم، داییهایم مرا از دور دیدند.
ترسیدم اگر به خانه برگردم مرا بکشند برای همین فرار کردم و دیگر به خانه برنگشتم. به خانه امیر هم نمیتوانستم بروم چون با او به مشکل خورده بودم. برای همین به یکی از دوستانش به نام سامان پناه بردم. او سه چهار روز مرا در پشتبام خانهشان پناه داد اما وقتی خواستم ماجرا را به امیر اطلاع دهد، از شرایطم سوءاستفاده کرد و مرا مورد تعرض قرار داد. تا اینکه داییهایم فهمیدند من کجا مخفی شدهام. مرا پیدا کردند و به کلانتری آوردند.»
با ثبت شکایت دختر نوجوان، ماموران بسرعت وارد عمل شدند و هر دو پسر را دستگیر کردند. یکی از آنها در بازجوییها به آزار و اذیت شاکی اعتراف کرد اما دیگری خود را بی گناه دانست تا دادسرا براساس مدارک موجود، کیفرخواست پرونده را صادر کند و برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار دهد.
صبح دیروز، در ابتدای جلسه غیرعلنی دادگاه، دختر نوجوان خواستار مجازات متهمان شد. سپس هر دو متهم در جایگاه قرار گرفتند.
قاضی اصغرزاده درباره جزئیات محاکمه گفت: «متهمان با وجود اعتراف یکی از آنها در بازجوییها و در اختیار بودن شواهد گوناگون، آزار و اذیت شاکی را رد کردند و مدعی شدند ارتباطشان با او در حد دوستی بوده است.»
او درباره مجازات صادره برای متهمان نیز گفت: «هیات قضایی پس از شور، امیر را به یک سال تبعید در یکی از شهرهای جنوبی کشور و 99 ضربه شلاق و سامان را به 120 ساعت کار اجباری در بخش خدمات شهری تهران و 99 ضربه شلاق محکوم کرد.»
قاضی اصغرزاده در پایان از خانوادهها خواست توجه بیشتری به شرایط تربیتی و آرامش دختران خود بخصوص در سنین 12 تا 17 سال داشته باشند چرا که شخصیت آنها در این مقطع شکل میگیرد.