به گزارش مشرق به نقل از تابناک، با افزوده شدن رشته ورزشی فوتوال به فدراسیون پنجاهم وزارت ورزش و جوانان، این فدراسیون ورزشی، شمار انجمنهای تحت پوشش خود را به پانزده انجمن رساند تا در نوع خود، یک رخداد جالب برای ورزش کشور ما رخ داده باشد.
اکنون دیگر رشتههای ورزشی جدید و نوظهوری که یا وارداتی و یا از جمله ورزشهای بومی و محلی کشورمان هستند و طرفداران و هوادارانی هم دارند، جای نگرانی ندارند، چرا که تا پیش از راهاندازی فدراسیون انجمنهای ورزشی، همواره این نگرانی در میان مؤسسین چنین ورزشهایی بود که چگونه و از کجا آغاز کنند و با کدام پشتوانه اجرایی کار خود را به سرانجام برسانند؟!
در واقع این سرگردانی و این پا در هوا بودن چنین رشتههای ورزشی، همواره دغدغه بزرگ کارشناسان و حتی خود تشکیلات ورزش از قدیم بوده که با این رشتهها چگونه برخورد کنند و چه جایگاهی را برای آنها در نظر گیرند.
البته بعضا تشابه نامی و محتوایی برخی رشتههای نوظهور و یا وارداتی و نوع سنخیت آنها با برخی فدراسیونها در گذشته، مسئولین ورزش را وادار میکردبه اجبار این رشتهها را به چنین فدراسیونهایی بچسبانند، ولی پس از مدتی هم فدراسیونیها از کرده خود پشیمان میشدند و هم فدراسیونها به این رشتهها همچون بچه ناتنی نگاه میکردند.
به این ترتیب، این نارضایتیها، کار را به کشمکش بین انبوه ورزشکاران و هواداران رشتههای ورزشی مورد نظر وامیداشت و روزی نبود که برخی جلوی ساختمان دستگاه ورزش تجمع و یا تحسن نکنند.
برای روشن شدن موضوع، مثالی شفاف و روشن میآوریم؛ رشته فوتبال ساحلی مدتها بود که پیش از سال 84 سرگردان بود و نه فدراسیون فوتبال آن را قبول داشت و نه دیگر بخشهای ورزش.
روزی در نمایشگاه مطبوعات، آقای مقدم از همکاران رسانهای ما که اساس نامه فوتبال ساحلی را تهیه و آن را در ایران راه اندازی کرده بود، ولی هیچ پشتوانهای نداشت، نزد محمدعلیپور، رییس وقت فدراسیون همگانی آمد و از وی خواست تا به او کمک کند.
دو هفته از حکم نامبرده نگذشته بود که دکتر دادکان، رییس وقت فدراسیون فوتبال در برنامه نود اعتراض کرد که چرا فوتبال ساحلی باید زیر نظر همگانی باشد که باز هم اینجانب به دفاع از موضوع روی خط برنامه نود رفتم و گفتم: به این دلیل که شما دو سال است این رشته را نمیپذیرید. البته رییس آن روزهای فدراسیون همگانی، نامهای رسمی نوشت و فوتبال ساحلی را به فدراسیون فوتبال منتقل کرد، چرا که علیپور بر این باور بود که مهم راه اندازی فوتبال ساحلی بوده و مالکیت آن و متولی آن هر فدراسیونی باشد، تفاوت نمی کند و همین که فدراسیون فوتبال متوجه اهمیت آن شده، یعنی اینکه ما در کار خود موفق بوده ایم.
همین رشته فوتبال ساحلی که هماکنون راهیابی او به جام جهانی و قهرمانی او در آسیا، مایه مباهات فدراسیون فوتبال است، مدیون درایت آن روز محمد علیپور بود. اکنون محمد علیپور به درستی و با همان تفکر باز، ریاست فدراسیونی را بر عهده گرفته که پانزده فدراسیون را در دل خود دارد؛ رشتههایی که هر کدام در آینده پتانسیل و توانمندی تبدیل شدن به فدراسیون را دارند؛ با این تفاوت که باید از کنکور سخت انجمنها به سلامت گذر کنند و در آن مدت، نیروهای خود را بشناسند، داور و مربی تربیت کنند، با فدراسیونهای جهانی ارتباط برقرار کنند، راه خوداتکایی را بیاموزند و بر شمار ورزشکاران خود تا جایی بیفزایند که امکان تبدیل آنها به فدراسیون شدن فراهم شود.
فدراسیون انجمنهای ورزشی در همین مدت یکسال و اندی که از تأسیسش میگذرد، در برخی رشتهها تا حد قهرمانی جهان هم پیش رفته و راهی که این رشتهها در سردرگمی معلوم نبود، چگونه و چند ساله میروند، در کوتاهترین زمان ممکن رفتهاند و امروز هر کدام برای خود تشکیلات و هواداران و طرفدارانی خاص پیدا کرده که هم در توسعه همگانی و هم قهرمانی به تشکیلات ورزش کمک شایانی میکند.
جایگاهی که امروز دکتر محمد عباسی در تشکیلات کبدی جهان به عنوان نایب رییس جهان از آن به عنوان رزومه ورزشی خود یاد میکند، مؤسسش محمد علیپوری است که در زمان ریاستش بر فدراسیون همگانی و زمانی که کبدی یک انجمن بود، در دل آن فدراسیون از فدراسیون جهانی کبدی گرفت و حتی در همان روزها، پشنهاد ریاست فدراسیون جهانی کبدی برای علیپور مطرح شد که تغییر و تحولات کلان مدیریتی در ورزش ایران، باعث شد علیپور قید آن جایگاه را بزند، ولی آن جایگاه نایب رییسی جهان برای ایران باقی ماند.
اینها همه را گفتیم تا اهمیت حضور مدیران کاربلد و از خانواده ورزش در رأس مدیریتها و فدراسیونهای ورزشی را بگوییم و اکنون که وزارت ورزش به فکر جذب مدیران متخصص در تشکیلات ورزش است، بداند چنین مدیرانی هستند که اگر به خوبی و در جایگاهی که توانمندی آن را دارند، از آنها استفاده کنند، ورزش ما بسیار زودتر به مقصد خواهد رسید.