به گزارش مشرق، فیلم «ماجرای نیمروز» در جشنوارهی فجر مثل بمب صدا کرد. در سینماهای مردمی، همه برایش صف کشیدند، ساعتها منتظر شدند و آن قدر استقامت به خرج دادند که به سانسهای فوق العاده رسید. هر کس از سینما بیرون میآمد. لبخند رضایت میزد و ایول بلندی میگفت و پیروزمندانه، برگهی رأی را داخل صندوق عالی میانداخت. آرا شمرده شده و «ماجرای نیمروز» با آرای مردمی، یک سر و گردن بالاتر از بقیه قرار گرفت. بلافاصله بعد از گرفتن سیمرغ بهترین فیلم از داوران، سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی را هم دو دستی تقدیمش کردند و گفتند بین این همه فیلم رنگ به رنگ و متنوع، مردم این یکی را پسندیدهاند. در اکران عمومی اما ماجرا تغییر کرد. فیلمهای دیگر به بالای جدول صعود کردند و «ماجرای نیمروز» در میان استقبال از آن کمدیها گم شد. فیلم برگزیدهی مردمی که ایولهای زیادی در جشنواره به جانش نشسته بود. فقط فروشی نزدیک به سه میلیارد داشت و این کاملا عجیب به نظر میرسید. این ماجرا را همراه سیدمحمود رضوی، تهیهکنندهی «ماجرای نیمروز» بررسی میکنیم.
رضایت نسبی از فروش
قطعاً نمیشود انتظار داشت فیلمی مثل ماجرای نیمروز در اکران عمومی با اقبال بینظیری مواجه شود. همهی ما میدانیم که مخاطبان علاقهی زیادی به فیلمهای کمدی و داستانی دارند و فیلمهای سیاسی و تاریخی زیاد راضیشان نمیکند اما مسئله اینجاست که چطور این فیلم در جشنواره مردمی تا این حد استقبال داشته و الان نتوانسته به سطح متوسط برسد. سیدمحمود رضوی، تهیه کنندهی فیلم معتقد است که این فروش برای «ماجرای نیمروز» اصلا کم نیست. درست است که انتظارش آن طور که باید برآورده نشده اما این مسئله را باید در نظر بگیریم که فیلم تاریخی است و به هر حال علاقمندان خاص خودش را دارد. او معتقد است که اتفاقا در مقایسه با فروش فیلمهایی مثل «سیانور»، «امکان مینا» و «روباه» این فیلم عملکرد بدی نداشته، البته پیش بینی خودش این است که تا آخرین روزهای اکران، فروش فیلم به شش، هفت میلیارد هم میرسد.
بهترین اکران، نوروز بود
برخلاف باور خیلیها که معتقدند ماجرای نیمروز مناسب اکران نوروز نبوده و اگر زمان دیگری اکران میشد بیشتر مورد توجه قرار میگرفت، رضوی با قاطعیت میگوید فیلمش را در بهترین زمان ممکن اکران کرده است: اگر اکران نوروز نبود قطعا این قدر فروش نداشت برای همین بهترین تصمیم این بود که در اولین نوروز بعد از جشنواره اکران شود و اتفاق خیلی خوبی هم بود. البته او معتقد است که حوزه هنری و سینماها، سانسهای خوبی برای ماجرای نیمروز نگذاشتهاند و تیزرهای صدا و سیما هم خیلی زود تمام شده. الان فیلم دارد صرفا با کمک خود مردم تبلیغ میشود و میفروشد.
اهمیت ارزش هنری و تاریخی
سیدمحمود رضوی، سال گذشته فیلم «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی را تهیه کرد؛ فیلمی خوش ساخت و قابل قبول که فضایی مشابه ماجرای نیمروز داشت اما حتی با وجود وجه دراماتیکاش نتوانست فروش قابل توجهی داشته باشد. در واقع این تهیه کننده با تجربهای که از فروش «سیانور» داشته، سراغ تهیهی فیلم ماجرای نیمروز رفته و طبیعتاً از ابتدا میدانسته که میزان فروش چنین فیلمهایی زیاد نیست. این مسئله را کاملا میپذیرد و میگوید که قطعا میدانسته این فیلم، فیلم گیشه نیست اما ارزش هنری و تاریخی آن باعث شده که سراغش برود، البته معتقد است هر چقدر فیلم خوب در این زمینهها ساخته، راه را برای ساخت چنین فیلمهایی باز میکند و در آینده طبیعتاً چنین فیلمهایی هم فروش بهتری پیدا میکنند.
کمک عزتی و مهرانفر
محمدحسین مهدویان در تجربههای قبلی فیلمسازیاش همیشه به خاطر سبک و سیاق مستند گونهای که انتخاب میکند، مورد توجه مخاطبان زیادی بوده، با این حال اما ماجرای نیمروز در مقایسه با «ایستاده در غبار» چند امتیاز ویژه دارد؛ اول این که با وجود بازسازی یک واقعه، حالت مستند صرف ندارد و اتفاقها کاملا درماتیزه شدهاند و مسئلهی دوم این که برای بالا رفتن جذابیت کار، دست روی بازیگرانی مثل جواد عزتی و احمد مهرانفر گذاشتهاند؛ بازیگرانی که به خاطر حضور در کارهای کمدی، برای مردم شناخته شده و محبوب هستند در مصاحبهای که با محمدحسین مهدویان داشتیم، در پاسخ به این که چرا سراغ چنین بازیگرانی رفتهاند، گفت این ماجرا بیشتر پیشنهاد تهیه کننده بوده و در این انتخابها به فروش فیلم هم توجه شده. گرچه مهدویان معتقد بود به لحاظ حرفهای هم انتخاب مهرانفر و عزتی، بسیار قابل قبول بوده، چون این بازیگران مجبور شدهاند برای ورود به این نقشها قالب اصلیشان را در کمدی بشکنند و از صفر شروع کنند. از رضوی میپرسیم که حضور این بازیگران چقدر در فروش فیلم مؤثر بوده؟ میگوید قطعاً بازیگران چهره و محبوب در فروش مؤثر هستند و کمک زیادی هم به ما کردند، البته توضیح میدهد که تنها علت انتخاب این بازیگران، توجه به فروش نبوده. از یک طرف،به دلیل امنیتی بودن فیلم، خیلی از بازیگران نپذیرفتهاند در آن بازی کنند و از طرف دیگر، عزتی و مهرانفر، سابقهی خوبی در تئاتر و سینما و تلویزیون دارند.
ضربهی اکرانهای خصوصی؟
فیلمهایی مثل ماجرای نیمروز که در جشنوارهی فجر با استقبال زیادی از سوی مخاطبان و داوران روبهرو میشوند، معمولا بعد از جشنواره اکرانهای زیادی دارند. به خصوص ماجرای نیمروز که به خاطر فضای سیاسی و تاریخی که داشت، خوراک خوبی برای اکران در دانشگاهها، مؤسسات و مراکز مهم دیگر بود. در واقع بخش مهمی از علاقهمندان به تماشای فیلم، در همین اکرانهای خصوصی میگذشت و اجازه میداد فیلم بعد از نمایش در جشنوارهی فجر، صرفاً در اکران عمومی به نمایش در بیاید، فروش بالاتر از این را شاهد بودیم، البته رضوی این تحلیل را قبول ندارد و میگوید: تجربه ثابت کرده که اکرانهای دانشگاهی یا خصوصی، خیلی به فروش ضربه نمیزند و حتی در مواردی میتواند به آن کمک کند. او میگوید که خودش با اکران گستردهی فیلم قبل از نمایش عمومی مخالف است اما اکران محدود در چند دانشگاه نمیتواند آسیبرسان باشد.
بالاتر از سیانور و ایستاده در غبار
ماجرای نیمروز تا الان به فروشی سه میلیارد تومان دست پیدا کرده. این در حالی است که فیلم سیانور، سال گذشته تا پایان اکران، دو میلیارد و 700 میلیون تومان فروخت و ایستاده در غبار به فروشی معادل یک میلیارد و 800 میلیون تومان دست پیدا کرد. در واقع ماجرای نیمروز به نسبت دو فیلم دیگر، اقبال بیشتری به دست آورده. شاید به قول محمود رضوی، افزایش تولید فیلمهای با کیفیت در این حوزه کمکم توجهها را به سمت آنها بالا ببرد.
منبع: همشهری جوان