به گزارش مشرق، معمولا در سیستمهای انتخاباتی، یکی از مهمترین دغدغههای سیاستمداران این است که وضعیت انتخابشان در دوره بعد چگونه خواهد بود، درصدی از پتانسیل یک چهره سیاسی که مقامی را از راه انتخابات تصاحب کرده است در همین مساله صرف میشود. البته با فرض این مساله که در شرایط عادی هر سیاستمداری علاقمند است در قدرت بماند، گریزی از این وضعیت هم نیست. این عدم قطعیت بالا در استمرار تسلط یک جریان سیاسی بر قدرت، خود نوعی کنترل و تعادل را ایجاد میکند. به اینگونه که هر کنشگر سیاسی که اصول عقلانی محاسبه را پذیرفته است، بین منفعت طولانی کمتر و منفعت کوتاه بزرگتر، گزینه اول را انتخاب خواهد کرد. گزینه اول یعنی مرتکب نشدن بسیاری از سبک سریهای در عالم قدرت برای دوام طولانیتر قدرت سیاسی.
در این روزگار و با گسترش همه جانبه رسانهها سبک سری برای سیاسیون بسیار پر هزینه شده است. هیچ تک کلمهای نیست که به فراموشی سپرده شود و این روزها با یک جستجوی ساده در رسانههای اینترنتی به راحتی میتوان به ریز حرفها و عملکرد سیاسیون در زمانهای مختلف دسترسی داشت. دیگر زمان روش "بزن در رو" در رقابتهای انتخاباتی گذشته است و دیگر نمیشود از این روش برای جلب آرای مردم استفاده کرد، البته اگر سیاستمدار مورد نظر یکبار مصرف نباشد و بخواهد که در عالم قدرت فعالانه به کنش بپردازد. این وضعیت برای حاضرین در قدرت به مراتب بغرنج تر است. چرا که آنها در حالت دفاع هستند و باید از عملکرد و دستاوردهای خود دفاع کنند. حال اگر این جریان سیاسی که در مصدر قدرت است در انتخابات قبل وعده و وعید فراوان داده باشد و از طرف دیگر در مقام عمل هم دستی خالی داشته باشد، باید برای هجوم موجه رقبا آماده باشد. از سوی دیگر اما در قدرت بودن امکاناتی برای آنها فراهم میکند که بتوانند با استفاده از ابزارهایی که دارند زمین بازی را برای رقبا ناهموار کنند. اگرچه این موضوع با رقابت آزاد و عادلانه در تعارض است ولی برای دستهای خالی هر علف خشکیدهای هم ممری برای نجات از سقوط مینماید.
این روزها با بالا گرفتن تب دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اخبار بیسابقهای منتشر میشود، در ابتدا اعلام شد نمایندگان دولت در کمیسیون تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری بر پخش نکردن مناظرههای کاندیداها به صورت زنده از صداوسیما پای فشردهاند، وزیر کشور دولت تدبیر و امید گفته بود با اینکار قصد جلوگیری از تخریبها و تهمتها در فضای انتخابات را داریم. معنا این حرف این است که باید هیاتی هم برای نظارت بر محتوای مناظرهها هم شکل بگیرد تا قبل از پخش مصادیق تخریب و اتهامزنی از آنان حذف شوند یا مثلا در حین ضبط و پخش یک گروه کارگردانی وجود داشته باشند و در جایی که احساس کردند روند امور بر وفق مراد نیست، وارد عمل شده و به اصطلاح معروف کات بدهند.
در نهایت هر چند دولت در نتیجه فشار مردمی مجبور به پذیرش مناظرههای زنده شد اما این پایان ماجرا نبود و مدتی پس از آن حسامالدین آشنا مشاور و عضو ستاد انتخاباتی اعلام کرد که باید سوالات قبل از مناظره در اختیار نامزدها قرار بگیرد و در آخرین موضعگیری هم ستاد روحانی گفت چون روحانی روز جمعه میخواهد سفر استانی برود به برنامه مناظره نمیآید، اینها نمونهای از فشارهای آشکاری است که تا به حال از طرف ستاد روحانی برای عدم شرکت در برنامه مناظره زنده تلویزیون انجام شده است.
به نظر میرسد اینکه نمایندگان دولت مصر هستند به نحوی روحانی از حضور در برنامه مناظره نجات پیدا کند را باید ناشی از دستهای خالی، عملکردهای پر اشکال و انبوه وعدههای صریح محقق نشده دانست و همه اینها اهالی دولت محترم تدبیر و امید را به این جمعبندی رسانیده است که فضای رقابتهای انتخاباتی فضای سنگینی خواهد بود و بایست برای نباختن قافیه و اتخاذ تصمیمات درست زمین بازی رقبا را پر از مانع کنند؛ وضعیت خاص شخص رئیسجمهور و عدم اطمینان گسترده اعتدالیون و اصلاحطلبان به تواناییهای وی برای موفقیت در انتخابات پیشروی ریاست جمهوری هم در این زمینه بیتاثیر نیست. آنها میدانند اینکه فقط یک ضربهگیر در این رقابتها روحانی را همراهی کافی نیست و برای جلوگیری از تبعات خاص رفتارهای هیستریک و متفرعنانه احتمالی رئیس جمهور در مناظره با رقبایی که گزکهای موثق فراوان در اختیار دارند، باید فرصت کافی ممیزی داشته باشند.
روحانی در این نزدیک به چهار سال ریاستش بر جمهور ایران نشان داده است که در برابر انتقادات رفتارهای تندی دارد. رفتارهای تندی که از حواله دادن منتقدان به ته جهنم تا بیسواد و دروغپراکن، تفرقه برانگیز، ترسو، بزدل، عقب مانده، غوطهور در فساد، عصر حجری، متوهم، دین ناشناس، هوچی باز، بیشناسنامه، تازه انقلابی، کودک و ... خواندن آنها را شامل میشود. تازه همه اینها نه در یک بحث و مناظره رو در رو بلکه در غیاب منتقدان و از پشت تریبونهای رسمی بیان شدهاند. حال با این سابقه از درشتگویی به منتقدان، شما تصور کنید در یک جلسه مناظره چالشی که هیچ رقیبی از هیچ ضعفی نمیگذرد، رفتار جناب روحانی چگونه خواهد بود؟ آن هم در جایی که هرگونه برخورد از سر ضعف و عصبانیت، تاثیر بسیار بدی بر تصور مردم نسبت به آن شخص خواهد گذاشت، همین مساله است که حزم اندیشان دولت را بر این داشته است که زیر بار مناظرات زنده تلویزیونی نروند البته این جریان سیاسی به جز در سال 92، خاطره خوبی از مناظرات زنده تلویزیونی ندارند. در سال 84 نمایندگان مرحوم هاشمی آنچنان در مناظرههای تلویزونی برخورد متفرعنانه و تحقیرآمیز در برابر نمایندگان احمدینژاد داشتند که هاشمی رفسنجانی هم از رفتار و مواضع آنها اعلام برائت کرد! در سال 88 هم ضعف، استرس و دستپاچگی میرحسین موسوی در برابر احمدینژاد شرایط سختی را برای وی رقم زد. جناب روحانی اما به نظر میرسد که هر دو این ضعفهای رفتاری، که تاثیر بسیار بدی بر مردم دارد را با هم دارد و دیر نیست که در این جلسات مناظره کار به سب و توهین نیز برسد!
فرار روحانی از مناظرههای زنده تلویزونی به قول یکی از تحلیلگران سیاسی دبل دوپینگ برای وی محسوب میشود، دوپینگی که البته برای رئیس دولت یازدهم بسیار لازم و کار ساز هم خواهد بود اما این فرصت را از ملت خواهد گرفت تا تصویر بهتر و بدون روتوشی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند.