به گزارش مشرق، مجله تحلیلی «پولیت کوم. رو» در تحلیلی به قلم "ایلیا کراوچینکو" کارشناس مسائل سیاسی و عضو شورای امور بین الملل روسیه نوشته است:  "دونالد ترامپ" در زمان مبارزات انتخاباتی وعده «برنامه عمل ۱۰۰ روزه» را داد که به گفته خود او، آمریکا را دوباره به یک قدرت بزرگ جهانی تبدیل کند. او اصلا این مسئله را تحریک آمیز نمی دانست. البته چنین وعده ای اگر در آن زمان جالب و تا حدودی هم عجیب به نظر می‌رسید، چرا که بر اساس نظرسنجی های انجام شده، اصلا قرار نبود که نامزد حزب جمهوری خواه در انتخابات به پیروزی برسد. ولی بعد از مراسم تحلیف همه چیز برعکس شد و اگر اکنون به سند امضاء شده او نگاهی بیاندازیم، درک می کنیم که چرا آن دسته از مردمی که از ترامپ حمایت کردند، تا به این اندازه از او ناامید شده‌اند.

موفقیت نسبی در تحقق برخی وعده‌های انتخاباتی

رئیس جمهوری آمریکا در این برنامه وعده داد که تدابیری اتخاذ کند که واشنگتن را از فساد مالی رها کرده و به ویژه بر ضرورت مبارزه با «گروههای لابی» تاکید کرد. ضمن اینکه برای او فرق نمی کند این لابیها داخلی یا خارجی باشند. البته ترامپ توانست برخی از ابتکارعمل‌هایی که گفته بود، را عملی کند که از جمله آنها ممنوعیت پنج ساله هر نوع فعالیت لابی کارکنان کاخ سفید و کنگره، پس از پایان دوره خدمت آنها و ممنوعیت کامل فعالیتهای لابی مقامات آمریکایی در سایر کشورها بود. البته وی نتوانست به مهمترین وعده خود برای محدود کردن زمان اختیارات اعضای کنگره دست یابد. در واقع این قابل انتظار هم بود، هرچند ترامپ در مبارزات انتخاباتی گفته بود که «کنگره نیاز به خون تازه دارد».

در  این سند همچنین از مجموعه اقداماتی برای «دفاع از کارگران آمریکایی» صحبت به میان آمده بود که در این رابطه ترامپ واقعا قاطعانه برخورد کرده و در همان نخستین روز دستور خارج شدن از طرح مورد علاقه اوباما در مورد مشارکت فرا اقیانوس آرام که محدود بسیار گسترده‌ای داشت را امضاء کرد. او همچنین طرح متهورانه ساخت خط لوله در سرزمین بومی‌های آمریکا در ایالات مونتانا و جنوب داکوتا که اوباما آن را لغو کرده بود را مورد تایید قرار داد. ترامپ همچنین در طرح بودجه خود وعده کاهش تامین مالی برنامه های خاصی در چارچوب سازمان ملل، از جمله در مورد آب و هوا، را مورد نظر قرار داد، چرا که او اصلا به چنین مسائلی اعتقاد ندارد. رئیس جمهوری آمریکا همچنین اقدامات لازم برای خروج از توافقنامه آمریکای شمالی در مورد آزادی تجارت که به عقیده او «ناعادلانه» بود، را آغاز کرد.

عدم تحقق بخش اعظم وعده‌ها، به خاطر ناسازگاری کنگره

در عین حال از جمله وعده های اجرا نشده باید از دستور به وزارت خزانه دارایی آمریکا در مورد «اعلام چین بعنوان کشوری کنترل کننده ارز» و مقابله با اقدامات اقتصادی این کشور اشاره کرد. جالب است که در آن زمان بسیاری از کارشناسان، حتی منتقدان وی، از این ابتکارعمل استقبال کرده بودند. در حقیقت در این خصوص سیاست خارجی واشنگتن دخالت داشت، برای اینکه واشنگتن به حمایت پکن در حل و فصل مشکلات مربوط به کره شمالی نیاز داشت و همین مسئله باعث شد تا ترامپ سطح انتقادات خود از چین را بطور قابل توجهی کاهش دهد. البته هنوز معلوم نیست که این برخورد تا چه زمان ادامه پیدا کند.

علاوه بر وعده های تحقق نیافته، ترامپ همچنین عملا نتوانست حتی یکی از مفاد ذکر شده در بخش دوم برنامه های اعلام کرده خود در مبارزات انتخاباتی را تحقق بخشد که در آن گفته بود که «با کنگره برای پیشبرد ابتکارات قانونی همکاری خواهد کرد».  

قانونگذاران آمریکایی آشکارا به او نشان داده‌اند که هیچ اقدام اساسی بدون موافقت آنها قابل اجرا نخواهد بود. دقیقا به همین دلیل هم دونالد ترامپ فقط توانسته تعدادی از وعده های انتخاباتی خود که اجرای آنها تنها به دستور رئیس جمهوری نیاز داشت را عملی کند. برای مثال «قانون مربوط به مهاجرین غیرقانونی» و ساخت دیوار در مرز مکزیک موفق بود. البته در مورد قانون منع ورود اتباع برخی کشورهای مسلمان به ایالات متحده، سدورات وی با مانع احکام برخی قضات آمریکایی مواجه شده است.

بزرگترین ضربه به اعتبار دونالد ترامپ نزد افکارعمومی آمریکا، طرح وی برای لغو برنامه بیمه درمانی اوباما بود که راه درازی را برای تحقق پیمود و حزب دموکرات آمریکا توانست در برابر تصویب آن مقاومت زیادی کرده و حتی برخی نمایندگان جمهوری خواه را با خود همراه کند. و در نهایت نیز ترامپ مجبور شد طرح خود را از کنگره بازپس گرفته و اصلاحاتی در آن بوجود آورد.

ترامپ هنوز امیدوار است حمایت مردم آمریکا را بازگرداند

البته ترامپ با وجود رگبار زیاد انتقادات به سمت خود، سعی می کند تا جایی که می تواند وعده های انتخاباتی خود را تحقق بخشد تا اعتماد مردم آمریکا به خود را دوباره بدست آورد. او همچنین مجبور شده تا سازش بیشتری در برخورد با سیاستمداران و بخصوص اعضای کنگره از خود نشان دهد و عامل موثر در آن نیز جنجالهای بوجود آمده در مورد ارتباط برخی اعضای تیم رهبری وی با روسیه بود که برای او بسیار گران تمام شده و مجبور شد تا در برخی مواضع سیاست خارجی خویش تجدیدنظر کند.

البته هنوز راه درازی تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ باقی مانده و بعید نیست که اعتماد مردم آمریکا به او بازگردد، ولی سه ماه نخست حضور وی در کاخ سفید کاملا ناموفق بوده و جنجالی ترین ۱۰۰ روز ریاست جمهوری و همچنین منفورترین رئیس جمهور در تاریخ آمریکا را به نام خود ثبت کرده است.