سرویس جهان مشرق- در جریان سفر چند روز اخیر ترامپ به عربستان سعودی، سران سه کشور آمریکا، عربستان، و مصر اقدام به بیعت حول گوی بلورین مرکز ضد افراطیگرایی در ریاض کردند که کاملا شبیه یک شوخی بود اما صورت جدی داشت. سه رهبر سیاسی دست بر آن گذاشتند و به نوعی پیمان اخوت بستند. این در حالی است که آمریکا و بخصوص عربستان در راس حامیان تروریسم در جهان قرار دارند. برخی رسانههای بینالمللی، بیعت پای گوی را دستاویز شوخیهای مختلف کردند و برخی دیگر آن را نه چیزی مضحک که نشانه یک خطر دانستهاند. اما چیزی که مشخص است این است که اجماع کلی، نمایش پای گوی را تئاتری مضحک اما با وجود سه دلقک خطرناک و دیوانه خواند.
نیویورک تایمز در مقالهای که اخیرا نوشت در رابطه با حواشی سفر ترامپ به عربستان آورد: اخیرا «دانلد ترامپ»، «ملک سلمان»، و «عبدالفتاح السیسی» اقدام به افتتاح یک مرکز ضد افراطیگرایی در ریاض کردند. در جریان همین مراسم، وارد اتاقی تاریک که دور تا دور آن را رایانههای مختلفی احاطه کرده بود شدند و هر سه، دستانشان را بر یک گوی سفیدرنگ تابشی قرار دادند و اصطلاحا در مسیر مقابله با تروریسم همقسم شدند. آنها دو دقیقه در پای گوی ضد تروریسمشان تمرکز کردند و سپس همسر رییسجمهور آمریکا ظاهر شد و دستی بر «گوی آمال دور» کشید.
دیری نپایید که این اقدام سهجانبه، تبدیل به تیتر یک شبکههای اجتماعی دنیا شد. منتقدین، نظر بر این داشتند که ترامپ به واقع حقوق بشر را به سخره گرفته و خود را دستاویز تئاتر مضحکی چون بیعت پای گوی کرده است. در این میان، «بیل کریستول» به عنوان یک تحلیلگر محافظهکار منتقد ترامپ، معتقد است که ترامپ با مشتی جادوگر در نمایش مکبث ایفای نقش کرده است. بسیاری از کارشناسان دیگر، بیعت سهجانبه حولِ گوی را به قصههای هری پاتر و داستانهای کمیک تشبیه کردند. «برایان کلاث» تحلیلگر سیاسی سرشناس، هر سه رهبر سیاسی را شبیه «سارامون» جادوگر شریر در فیلم «ارباب حلقهها» دانست.
اما اصل قضیه گوی مورد نظر فراتر از یک شوخی است. گویی که بخشهای سفید آن بیانگر آبهای کره زمین و بخشهای تیره نشانگر قارهها میباشد، سخن دیگری برای ما دارد. این گوی یا همان کره زمین تابان، در ارتباط با نمایشگرهای عظیمالجثهای که در همان سالن قرار دارند است. نمایشگرهایی که از شبکههای خبری سرتاسر جهان تغذیه میشوند. شاید این ماکت، یک کره زمین با صورتی ساده و نمادین باشد، اما آنچه که در خفا و نهان آن وجود دارد خبر از ماجراجوییها آل سعود برای مخالفان خود دارد.
عربستان خواستار تصادم با ایران و ریشهکن کردن چیزی که «هلال شیعی» مینامد است. بدیهی است که با رجعت به سبقه شکستهای گذشته در مقابل نفوذ و قدرت ایران در منطقه، میشود علت اینکه چرا آل سعود با تمام قوا به ترامپ روی آورده را درک کرد. چیزی که پایگاه تحلیلی «فارین پالیسی» اینگونه بیان میکند: «سعودیها، پس از اتمام دوره باراک اوباما بشدت نگران بودند که ترامپ از آنها حمایت نکند. اما ظاهرا همه چیز به نفع آل سعود وارونه شد. ترامپ، در حمایت از آنها حتی چند گام از اوباما پیش است. رییس جمهور آمریکا، تمام چیزهایی را که سعودیها میخواستند به آنها داده است: حمله لفظی به ایران، قول مساعد جهت حمایت از جنگ علیه یمن، و حمایت از سیاست اتخاذ شده در قابل سوریه.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که حرف اول را در عربستان «محمد بن سلمان» وزیر دفاع این کشور میزند. کسی که قدرتی فراتر از «محمد بن نایف» ولیعهد دارد و در تمامی شئونات اعم از سیاست و اقتصاد تصمیمگیرنده اصلی است. همین تحلیلگران معتقدند که دیدار ماه مارس وی با دانلد ترامپ در آمریکا، نقطه عطف روابط بین عربستان و آمریکاست که در گام اول منجر به خرید 110 میلیارد دلار سلاح پیشرفته از آمریکا شده است. در این میان، نقش «جارد کوشنر» داماد یهودی ترامپ به عنوان سرحلقه و شاهکلید مذاکرات و عقد پیمان همکاری بین دو کشور را باید بسیار جدی دانست. در واقع، سرحلقه حصول آنچه که امروز میبینیم، دو جوان دارای سن کمتر از 40 سال هستند.
دانلد ترامپ و محمد بن سلمان
محمد بن سلمان آنقدر بر وجه «نفر اول» بودن در عرصه قدرت عربستان تاکید دارد که پیش از این، «خالد» برادر خود را به عنوان نماینده عربستان به آمریکا فرستاده بود. با این پیام روشن که محمد بن نایف کارهای نیست و هر چه تصمیم است در قبضه قدرت وی و خانوادهاش قرار دارد. عربستان دیپلماسی فعال پولی را در پیش گرفته و اولین نمود آن را میتوان در اختصاص دادن اولین دیدار برونمرزی از سوی ترامپ به این کشور دید.
محمد بن سلمان این روزها به تصمیمگیرنده اصلی آل سعود بدل شده و ولیعهد کاملا در حاشیه قرار دارد
آل سعود، معتقد است که سیاستهای اوباما در زمینه حمایت از عربستان در قبال ایران منفعلانه بوده و در واقع، متحد قدیمی در دوران اوباما نگاه مهربانانهای نسبت به این خاندان و آمال جاهطلبانهشان نداشته است. لذا، ترامپ که آغوش باز به روی آنها به قیمت هزینهکرد 460 میلیون دلار -دست کم در مرحله اول- گشوده است، میتواند در مسیر جلوگیری از قدرت روزافزون ایران و چه بسا نابودی اهداف و طرحهای منطقهایاش اصلیترین حامی عربستان باشد.
سعودیها، از یک جایی ببعد تشخیص دادند که سیاستهای «بندر بن سلطان» سفیر سابق عربستان در واشنگتن دیگر پاسخگو نیست. آنها ارتباطی در سطح آنچه که اکنون بدست آوردند میخواستند و حالا -صرفنظر از اینکه ترامپ چه نقشهای در سر دارد و کجاست که آل سعود را بیحمایت بگذارد- رییس جمهور آمریکا را بزرگترین حامی تاریخی خود میدانند. ترامپ میانه بسیار خوبی با لابیهای درون آمریکا دارد و سعودیها هم فقط در 4 ماهه اول 2016، بیش از 2 میلیون دلار خرج لابیهای آمریکایی کردند تا واشنگتن را همراه کنند. آنها بر این باورند که توفیق چندانی نداشتند و اکنون به زعمشان هزینهکرد در دولت ترامپ، با بازگشتی عظیم همراه خواهد بود. این در حالی است که اتفاقا اوباما نسبت به 4 رییس جمهور سلف خود، بیشترین میزان از فروش تسلیحات نظامی را در قابل عربستان داشت و چون در مظان اتهام سازگاری بر سر برجام با ایران بود، در جریان حمله به یمن هم پشتیبانی قابل توجهی را از رژیم آل سعود به عمل آورد. در دسامبر 2016 بود که عملا حمایت عملی از عربستان در جریان یمن را کنار گذاشت و صرفا خود را در جایگاه مستشار جنگی قرار داد. در عوض، تصویب لایحه کنگره تحت عنوان «عدالت بر علیه حامیان تروریسم» که به شهروندان آمریکا اجازه میداد به علت واقعه 11 سپتامبر علیه عربستان شکایت کنند را وتو کرد. اما هیچکدام از این اقدامات شاهزادگان جنگطلب آل سعود را اقناع نکرد و یک بار «سلمان الانصاری» رییس کمیته مناسبات آمریکا و عربستان گفت: «عربستان طی این سالها نتوانست خود را به خوبی در معرض دید واشنگتن قرار دهد. اما حالا دیگر زماناش است».
یکی دیگر از استراتژیهای عربستان این بود که محمد بن سلمان در معرض دید رسانهها قرار بگیرد. تا پیش از این، عمده ارتباط سعودیها با رسانهها از طریق سفارتهایش در انگلیس و آمریکا صورت میگرفت. اما اکنون محمد بن سلمان را میبینیم که در جایگاه تصمیمگیرنده عربستان سعودی با رسانههای بزرگی چون بلومبرگ، واشینگتن پست، و اکانمیست به گفتگو نشسته و گفتمان خود را ارائه میدهد. امری بسیار مهم که باید در دستور کار دستگاه دیپلماسی ما هم قرار بگیرد.
سعودیها بهترین گزینه برای جذب حمایت دوباره آمریکا را محمد بن سلمان میدانند. ترامپ با توجه به نفوذ محمد در تقریبا همه شئونات قدرت در عربستان، هیچکس را به اندازه او جدی نمیگیرد. در بین تحلیلگران رایج است که محمد بن سلمان شناخت بسیار خوبی از آمریکا و مناسبات خانوادگی دارد. مشاوران او به خوبی از داماد ترامپ شناخت دارند و به او تاکید کردهاند که همهکاره در کاخ سفید، «جارد کوشنر» است.
جارد کوشنر در سمت راست ترامپ و محمد بن سلمان در سمت چپ او
یکی دیگر از تمرکزات سعودیها با رهبری محمد بن سلمان، بخش خصوصی است. وی هم در جریان سفر به واشنگتن و هم در ریاض با روسای بزرگترین شرکتهای آمریکایی دیدار کرد و خواستار ورود آنها به صنایع اقتصادی و تکنولوژیک عربستان شد. آل سعود، بخاطر تلاشهای این وزیر دفاع جهت متقاعد کردن رییس جمهور آمریکا برای سفر به عربستان به عنوان اولین سفر خارجی و متقاعد کردن شرکتهای آمریکایی جهت سرمایهگذاری در بخش خصوصی، قطعا پاداش بسیار خوبی به وی خواهد داد.
یکی دیگر از تمرکزات سعودیها در رابطه با ایران، بازپسگیری قدرت در بحران سوریه است. ایران و روسیه، دست عربستان را به اندازه قابل توجهی از سوریه کوتاه کردند اما اکنون تحلیلگران سعودی معتقدند که آمریکا از سیاست منفعلانه اوباما در قابل سوریه بیرون آمده و با دولت ترامپ به بازی برگشته است و این یعنی عربستان دوباره در سوریه قدرت میگیرد. کارشناسان معتقدند که اکنون، سوریه به عنوان اولین زمین بازی مشترک با آمریکا در دوره جدید همکاری شناخته میشود و آل سعود اولین مهره خود در مقابل ایران را در سوریه به کمک ائتلاف عربی خود و در راس آن آمریکا تکان خواهد داد. پس، ورود صوری و نمادین به موسسه مبارزه با افراطیگرایی و دست نهادن بر گوی بلورین در شکل ائتلاف سهجانبه در کنار مصر به عنوان ریشسفید سابق جهان عرب و آمریکا به عنوان قویترین حامی عربستان توجیه پیدا میکند.
منابع:
https://www.nytimes.com/2017/05/22/world/middleeast/trump-glowing-orb-saudi.html?_r=0
http://foreignpolicy.com/2017/05/17/saudi-arabias-plan-to-win-over-the-white-house-trump-kushner-mbs/
http://ourpolitics.net/iran-v-saudi-arabia-rivalry-and-its-impact-on-middle-east-politics/