به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با عنوان "مانع غلبه احساسات بر اندیشه شویم" به شرح ذیل می باشد:
مواجهه با کسانی که برای ماندگاری در قدرت ساختارهای چندوجهی ایجاد کردهاند تنها با شعارهای مردمگرایانه ممکن نیست؛ به عبارت دیگر وقتی زر و زور و تزویر در یک جا جمع شد ساده اندیشی است که تصور کنیم با بیان برخی مشکلات اقتصادی مردم و ریشه های آن میتوان به شکل گیری موجی توفنده مبادرت ورزید.
امروز بسیاری از صاحبان قدرت سیاسی از پشتوانه کارتل های اقتصادی و فرهنگی برخوردارند؛ لذا کمترین تعرضی به بهره مندیهای زیادهخواهانه آنان از ثروت عمومی ، واکنش شدید و همزمان در عرصههای مختلف را موجب خواهد شد.
اگر مناظرات نامزدهای محترم ریاست جمهوری را از این منظر بنگریم صرف نظر از تأثیری که از غلبه فضای شعارهای مردمگرایانه به اظهارات همه کاندیداها متوجه اهل نظر میشود برخی برخوردها نشان از تبختر فوقالعاده قدرت داشت:" ادعای کمی حقوق خواندی" این گونه تحقیرها از چه روحیه ای ناشی میشود؟ آیا نسبت دادن برخی تخلفات منسوبان تولیت سابق آستان قدس به رقیب با علم به آن که تولیت جدید در مقام کشف تخلفات برآمده و آن را گزارش کرده است جز از طریق تزویر ممکن است؟ مقایسه ای ساده بین مقاومت همین شخصیت در برابر پیگیری حقوقی تخلفات برادرش با آنچه رقیب به دور از هتک حرمت کسی و بدون سرو صدا انجام داده چه واقعیتی را پیش روی ما قرار میدهد؟
ادبیات پیشین را در قالب کلمات جدید علیه رقیب مطرح کردن آیا دلالت بر مستند بودن آن دارد؟ در انتخابات 92 نسبت "حمله گازانبری" به یک نامزد داده شد که علیرغم تکذیب این ادعا، فراهم نبودن امکان تحقیق پیرامون صحت و سقم آن برای ملت تأثیرات تخریبی به دنبال داشت.
آیا تصور میشود تکرار این ادعا با استعانت از کلمات ابداعی مانند "لوله کردن" میتواند تأثیرات تخریبی گذشته را داشته باشد؟ یک مقام عالیرتبه امنیتی سابق، امروز میتواند مسائل مختلفی را علیه رقبای خود مطرح سازد به خصوص اگر اخلاق حرفهای زیرپای قدرت قربانی شده باشد.
همچنین به سخره گرفتن برنامههای دیگران برای ایجاد اشتغال با کدام منطق سازگار است؟! نامزدی در فرصتی چند دقیقهای ادعا میکند قادر است از طریق افزایش تولیدات پتروشیمی و جلوگیری از خام فروشی آن به ایجاد فرصت شغلی پنج میلیونی در دوران تصدی گری خود نایل آید.
این برنامه ولو به مقتضای زمان کوتاه در اختیار، تیتروار مطرح شده باشد میتواند زمینه بحثی کارشناسانه را فراهم سازد و رشدی را از آن جامعه سازد. اما آیا به تمسخر گرفتن سخن از موضعی متکبرانه بر آگاهی رأی دهندگان خواهد افزود؟!
مایلم در این زمینه بر فضای مناظرات و میزان سازنده بودن آن نظری افکنیم. مسعود میرزایی -مدیر عامل اتحادیه سراسری تعاونیهای تأمین نیاز صنایع پایین دستی پتروشیمی- در سال 94 طی نامهای به معاون اجرایی رئیس جمهور محترم، به خارج کردن محصولات پتروشیمی از بورس کالا اعتراض کرد و نوشت: "کاهش 85/849 تنی تولیدات داخلی مصنوعات با احتساب هریک میلیون تن تولید داخلی معادل دویست هزار شغل پایدار میزان بیکاری طی بازه سال 93 تا 94 را نشان میدهد و این یعنی ذبح اشتغال...
شایان ذکر است با توجه به بازارهای داخلی و خارجی خصوصاً بازارهای جذاب کشورهای منطقه و با توجه به مزیت پتروشیمی در کشور به راحتی و با اخذ تصمیمات صحیح و کمک به شرکتهای دانش بنیان و کمک به تولید کنندگان و تعاونیها جهت عرضه محصولات در کشورهای منطقه به راحتی میتوان ظرفیت خالی 13 میلیون را فعال کرد و در یک اقدام حساب شده بدون سرمایهگذاری زیر ساختی 2600000(دو میلیون و ششصد هزار) شغل مستقیم و پایدار در کشور ایجاد نمود" (مسعود میرزایی، 27/08/94 به شماره 940827002)
البته در این نامه مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونیهای تأمین نیاز صنایع پایین دستی پتروشیمی خواستار رسیدگی به پرونده معاملات انجام شده خارج از بورس نیز میشود؛ درخواستی که هرگز مورد اجابت قرار نگرفت.
مگر جز این است که همه کارشناسان معتقدند بورس یعنی شفافیت در معاملات. اگر این اصل را بپذیریم به راستی چرا دولت یازدهم محصولات پتروشیمی را از بورس کالا خارج میسازد و چرا با این اقدام مانع از آن میشوند که هویت واسطههای خام فروشی بر مردم روشن گردد؟ با خام فروشی قطعاً صنایع پایین دستی پتروشیمی هرگز توسعه نمییابند؛ بنابراین با شکلگیری روابط ناسالم است که گفته میشود با افزایش یک میلیون تن محصولات پتروشیمی صرفاً تعداد اندکی اشتغال ایجاد میشود، حال آنکه مراد از برنامه نامزدهای ریاست جمهوری ایجاد فرآیند تولیدات پایین دستی در این زمینه است.
قطعاً اگر سود خام فروشان گمنام لحاظ شود و خوراک صنایع پایین دستی در این عرصه که مزیت اقتصادی ماست تأمین نشود اشتغال چندانی نصیب جوانان ما نخواهد شد اما اگر بتوان بر زیادهخواهی برخی مدیران این دولت فائق آییم آیا باز هم میتوانیم این برنامهها را به سخره گیریم؟ هند با خرید تولیدات خام پتروشیمی از جهان از جمله ایران (450 میلیون دلار) تا پایان سال 2017 بین هشت تا نه میلیون اشتغال پایدار در صنایع پایین دستی پتروشیمی ایجاد می کند و در برنامه مکتوب خود رسماً اعلام داشته با افزایش واردات به دویست میلیون تن به 15 میلیون شغل پایدار دست خواهد یافت.
اما بر اساس سند صادره از سوی وزیر نفت دولت یازدهم تا پایان 2017 میبایست تولید پتروشیمی ایران به 120 میلیون تن میرسید. متأسفانه رئیس جمهور مستقر در مناظره اعلام کرد تولید پتروشیمی کشور در حال حاضر 54میلیون تن است، آنهم به وضع تأثیر برانگیزی که مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونیهای تأمین نیاز صنایع پایین دستی پتروشیمی رسماً اعلام داشته به صورت غیر شفافی خام به فروش میرسد.
با ذکر این نمونه امیدوارم هواداران محترم به جای مسرور شدن از اینکه نامزدشان با توسل به شیوههای غیر اصولی رقیبش را "لوله کرد" به سوی تأمل و تفکر در یافتههای خود از مناظرات گام بردارند. غلبه دادن احساسات بر اندیشه برای هرکه مفید باشد، قطعاً سم مهلکی است برای کسانی که میخواهند سرنوشت چهارساله در پیش روی را با همه جانبه نگری رقم بزنند.