به گزارش مشرق، سالهاست که دولتهای مختلف در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با هدف کسب آرای فرهنگیان، وعدههایی را در حوزه آموزشوپرورش و بهبود وضعیت معیشتی فرهنگیان سر میدهند، وعدههایی اغواگرانه که نوید از تحول در نظام آموزشوپرورش کشور دارد اما پس از برگزاری انتخابات و مستقر شدن دولت، وعدههای مطرح شده تا چه اندازه رنگ تحقق میگیرد؟ به اذعان فرهنگیان، آنها سالهاست که از شعارهای تکراری و بدون پشتوانه خسته شدهاند.
اصلیترین درخواست معلمان، بحث منزلت و معیشت است، سالهاست که وعده برابری حقوق فرهنگیان با کارکنان سایر دستگاهها به ویژه اساتید دانشگاه سر داده میشود اما این موضوع تا کنون محقق نشده و این رویه نارضایتی و گاه بیانگیزگی معلمان را رقم زده است و گاه مشاهده میشود، فرهنگیان بازنشسته برای دریافت پاداش بازنشستگی خود مجبورند تجمعاتی را مقابل مجلس و سازمان برنامه و بودجه برگزار کنند چرا که در بهترین حالت این پاداش با یک سال تاخیر به دستشان میرسد.
فرهنگیان براین باور بودند که در دولت یازدهم همان گونه که طرح تحول سلامت اجرا شد در بحث آموزشوپرورش نیز تحولاتی ایجاد میشود اما این باور هیچگاه رنگ اجرا به خود نگرفت و آموزشوپرورش جزو اولویتهای اصلی قرار نگرفت.
برای بررسی مطالبات معلمان از دولت آینده، میزگردی را با حضور سه نفر از کارشناسان آموزشوپرورش برگزار کردیم.
* هنوز مشخص نیست شأن معلم آموزشی است یا کارمندی
محسن تقیآبادی کارشناس آموزشوپرورش که در رزومه کاری خود مدیریت ادارات آموزشوپرورش برخی مناطق شهر تهران را بر عهده داشته است در این میزگرد با اشاره به مطالبات فرهنگیان از دولت آینده اظهار کرد: احیای منزلت اجتماعی یکی از مهمترین مطالبات معلمان است همواره شاهد بودیم که اولویت دولتهای مختلف جزو دولتهای شهید رجایی و رهبر معظم انقلاب ، مسائل فرهنگی نبوده است و فرهنگ به فراموشی سپرده شده است.
وی افزود: معلمان معتقدند اولویت دولت باید کارهای فرهنگی باشد اما هر زمان از مسئولان میپرسیم که نقش معلمان فرهنگی و آموزشی است یا کارمند در پاسخ میگویند کارمندی است و زمانی که مطرح میشود پس معلمان باید با کارمندان دیگر همسانسازی شوند و از مزایای آنها بهرهمند شوند میگویند شأن معلمان آموزشی است و وقتی میگوییم آنها را با اساتید دانشگاه بسنجید گفته میشود شأن معلمان کارمندی است بنابراین تکلیف مشخص نیست که شأن فرهنگیان آموزشی است یا کارمندی.
این کارشناس آموزشوپرورش گفت: مطابق سند تحول بنیادین شأن فرهنگیان آموزشی تعریف شده است و براساس نظام رتبه بندی باید آنها را مانند اساتید دانشگاه رتبهبندی و باید برای جامعه تبیین کنیم که شأن یک معلم آموزشی و همانند اساتید دانشگاه است حتی کار معلمی از اساتید دانشگاه نیز دشوارتر است همچنین طبق این سند باید ۷۰درصد مزایا و حقوق اساتید دانشگاه به معلمان پرداخت شود.
تقی آبادی ادامه داد: در دانشگاه فرهنگیان بالاترین حقوق به هیئت علمی پرداخت میشود که این رقم در مقایسه با سایر دانشگاهها بالاتر است؛معلمان میگویند یک فوق لیسانس یا دکترا که در آموزشوپرورش تدریس میکند چه تفاوتی با دکترایی دارد که در دانشگاهها تدریس میکند؟ باید این تفاوت از بین برود.
* احیای منزلت اجتماعی معلمان ترمیم معیشت را به همراه دارد
وی با اشاره به اینکه احیای منزلت اجتماعی فرهنگیان وابسته به نقش فرهنگیان و شان آموزشی آنهاست، گفت: تامین معیشت آنها نیز با احیای منزلت اجتماعی محقق میشود همچنین افرادی در رأس آموزشوپرورش قرار میگیرند که باعث سرافکندگی میشوند امروز وزیری در رأس این وزارتخانه قرار دارد که از بدنه آموزشوپرورش نیست و به دنبال تجارت است و اینکه وزیر در کسوت دیگری کار کند، پسندیده نیست.
* ممانعت از ارتقای تحصیلی معلمان
این کارشناس آموزشوپرورش بیان کرد: زیرساخت تمام مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، فرهنگ است. اگر نگاه فرهنگی را اصلاح کردیم دیگر نگاه سازشی به غرب نداشته و نگاه مقاومتی جایگزین آن میشود. علت اینکه برخی دولتمردان برای رهایی از مشکلات اقتصادی به غرب چشم دوختهاند به دلیل همین نگرش سازشی است. نگاه فرهنگی اساس و بنیان است هر دولتی که بخواهد مستقر شود باید ریشه حل مشکلات کشور را در توجه به تعلیم و تربیت بداند، مباحثی همچون ارتقای تحصیلات تکمیلی فرهنگیان، توجه به تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان و امکان ادامه تحصیل معلمان در این دانشگاه باید مدنظر باشد در حقیقت باید شرایطی فراهم شود که معلمان تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه فرهنگیان ادامه دهند.
تقی آبادی ادامه داد:هماکنون دانشگاه فرهنگیان از مسیر اصلی خود خارج شده است و در سالهای اخیر به مرکزی برای ارائه آموزشهای ضمن خدمت به معلمان مورد توجه است؛ ارتقای تحصیلی فرهنگیان به ارتقای منزلت و معیشت آنها منجر میشود اما در دولت مصوبهای داشتند که کارمندان در طول دوران خدمت فقط بتوانند به یک مدرک تحصیلی بالاتر ارتقا یابند، این مسئله در رابطه با فرهنگیان به معنای توقف و محدود کردن ارتقای تحصیلی است و باید آنها را مستثنی کرد.
وی گفت: امکانات رفاهی معلمان بسیار کمتر از کارمندان سایر دستگاههاست و همین مسئله باعث شده تا آنها احساس تبعیض کرده و این جمله را مطرح کنند که اگر وضع مالی دولت مناسب نیست چرا برای سایر دستگاهها پول دارند اما برای آموزشوپرورش ندارند. چطور در دولت یازدهم برای حوزه بهداشت و درمان هزینه میکند و حقوق پزشکان ترمیم میشود؟ البته تقویت بخش سلامت جامعه نفی نمیشود اما چرا این تقویت را برای آموزشوپرورش نداریم.
* هدررفت منابع و بزرگترین تخلفات مالی در مجموعههای آموزشوپرورش
این کارشناس آموزشوپرورش افزود: فرهنگیان معتقدند اگر بر منابع مالی و انسانی مدیریت شود با بودجههای فعلی آموزشوپرورش میتوان نظام رتبهبندی معلمان را عملیاتی کرد و نیاز به بودجه بیشتر نیست، هماکنون شاهد نابسامانی بر منابع انسانی و مالی در آموزشوپرورش هستیم و در بخش منابع مالی هدررفت پول وجود دارد.سوءاستفاده مالی که در بانک سرمایه و صندوق فرهنگیان رخ داد با گلایه معلمان همراه شده است چرا در وزارت آموزشوپرورش که شأن فرهنگی دارد بزرگترین تخلفات مالی رخ میدهد؟ فرهنگیان به معیشت خود معترضند اما ۸ هزار میلیارد تومان سوءاستفاده مالی در بانک سرمایه رخ میدهد و میگویند معوقه است.
وی با اشاره به نگاه ابزاری به معلمان مطرح کرد: همیشه بار نظام بر دوش فرهنگیان بوده است و ۳۶ هزار شهید دانشآموز و ۴ هزار و ۸۹۶ شهید معلم داریم همچنین همواره بار نظام در انتخابات و سایر مسائل بر دوش معلمان بوده است اما هر زمان که میخواهند کسب رأی داشته باشند به معلمان وعده میدهند.وقتی معلمان بیانگیزه شدند، رخوت در آموزشوپرورش رخنه میکند و در چنین شرایطی باید شاهد باشیم که دستگاههای خارجی به معلمان به عنوان طعمه نگاه کنند و آنها را به خیابانها بیاورند این همان استفاده ابزاری از فرهنگیان است در حالیکه آنها گروه مرجع در جامعه هستند و دشمن متوجه شده اگر میخواهد در ایران نفوذ کند باید بلندگوی معلمان باشد.
تقی آبادی بیان کرد: در این دولت شاهد قولهایی به جامعه جهانی بودیم و سند آموزش ۲۰۳۰ امضاء شد که تبعاتی همچون حذف درس شهید فهمیده از کتابهای درسی را به همراه داشت و ردپای دشمن را در نظام تعلیم و تربیت مشاهده میکنیم. وزیر آموزشوپرورش نیز در جلسه رأی اعتماد خود در مجلس به برنامه آموزش ۲۰۳۰ اشاره کرد سوال این است که آن زمان اعلام کردیم سند ۲۰۳۰ رنسانس فرهنگی است چرا به آن توجه نکردند، چرا در شورای عالی انقلاب فرهنگی افراد معدودی به تبعات منفی این سند پرداختند؟
وی در پایان گفت: چرا شرایط را به گونهای پیش بردهایم که فرهنگیان به عنوان حافظان اصلی نظام به گروهی بیانگیزه و بی اعتماد تبدیل شوند؟