سرویس ورزشی مشرق - سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه و اروپا، شباهت بسیاری به سفر «ریچارد نیکسون» در سال ۱۹۷۴ به خاورمیانه و شوروی سابق پیش از افشای رسوائی «واترگیت» دارد. «هنری کیسینجر» وزیر خارجه آن زمان، از آن دوران به عنوان دوران گرفتاری نیکسون در «تب مالاریای سیاست» یاد میکند. تبی که گریبانگیر صاحباش شده و سرانجام با تداوم اشتباهات مبتلایش که وقعی به درماناش نمینهد، او را از پا در میآورد. فراموش نکنیم که هذیانگویی و رفتارات سوء و عجیب، از نشانههای قوی این تب است.
پایگاه تحلیلی فارین پالیسی در جدیدترین مقاله خود نوشت: پایان هفتهای که گذشت را میتوان در بهترین شکل اینگونه بیان کرد: فستیوال شکوه ظاهری با آوای تلخ طبل توخالی. ترامپ به عربستان رفت و آن نمایش مضحک را نشان داد؛ به اروپا رفت و رهبران اروپایی شخصیتاش را خرد کردند. در خاورمیانه چه کرد: خم شد و گردنآویز طلا را دریافت کرد و کلی هم ذوق کرد؛ عربها کلی تحویلاش گرفتند؛ چند عکس یادگاری گرفت؛ و در نهایت در نمایشی مضحک بالای سر گوی بلورین جادویی حاضر شد و دست بیعت در دست پادشاه سعودی گذاشت. تازه این را هم باید اضافه کرد که توئیتهایش خیلی کم شده است. شاید از عجایب باشد اما ظاهرا رییس جمهور آمریکا متوجه شده که عرضه ریاست جمهوری، عرصه کسب و تجارت و لم دادن بر صندلی کاخ ترامپ نیست که هر وقت دلش خواست نسبت به هر موضوعی به سراغ توئیتر برود.
این پایگاه تحلیلی افزود: ترامپ که در کارزار انتخاباتی خود پیوسته عربستان را به چالش میکشید و گهگداری بصورت کجدار مریز این کشور را یکی از حامیان تروریسم میخواند، حالا دل در گروی شیوخ عرب سپرده و در مراسم سعودیها خوشر قصی میکند و به نفعشان ایران را متهم ردیف اول حمایت از تروریسم میخواند. بعد، قدم فراتر برداشته و قول مساعد تشکیل ناتوی عربی بر علیه ایران را میدهد. ترامپ به عربستان سلاح فروخت و راهی که اوباما بصورت نصفه نیمه رفت را کامل کرد. اوباما، سعودیها را در تعلل و بلاتکلیفی قرار داده بود چون خطر برگشتپذیری این معامله کلان تسلیحاتی را میدانست؛ اما ترامپ کار را یکسره کرد و پیامدهای آن را هم در ترازوی محاسبات خود و یارانش به جان خرید. به احتمال بسیار زیاد اگر هیلاری کلینتون هم رییس جمهور میشد، به اصرار چند ساله آل سعود پاسخ مثبت میداد.
فارین پالیسی ادامه آورد: ترامپ در اسراییل هم ایران را نشانه گرفت اما راهکاری برای مقابله با ایران ارائه نداد. در واقع، فقط خواست که روابط امنیتی بین آمریکا و اسراییل که اوباما آن را دچار رخوت و سردی کرده بود، دوباره تقویت کند. اسراییلیها هم کلی ذوقمرگ شدند و با خود گفتند که ناجی بزرگشان از راه رسیده است. این روزها حال و هوای تکنوکراتهای خاورمیانه خیلی خوش است چرا که کسی شبیه خودشان از آنها اعلام حمایت کرده است. در اروپا که رهبران سیاسی کمتر مجیز یک رییس جمهور آمریکایی را میگویند و مطبوعات کمتر بخشنده هستند، ترامپ خودش را به دردسر انداخت. حقیقتا، ما شاهد رییس جمهوری بودیم که گمان میکرد در بین شیوخ عرب است تا رهبران سیاسی اروپا. طبیعتا فضای برخورد با اروپاییان متفاوت است و انتظار میرفت که خوشرقصی و حرکات دست سومی دیدار عربستان در اروپا رخ ندهد. ما با ترامپی روبرو شدیم که هم رهبران سیاسی را همانند کودکان هل داد، عجول و بینزاکت بود، خشمگین و لجباز بود، در زمان دست دادن با رهبران اروپا دست آنها را گویی که در میدان تجارت است بشدت کشید و در نهایت از سوی رهبران سیاستدان اروپایی تحقیر شد. او، شأن رییس جمهور آمریکا را بشدت پایین آورد. همه اینها در حالی بود که اروپاییها منتظر شنیدن مواضع او در مورد اتحاد با ناتو در مقابل روسیه بودند اما نه چیز قابلی شنیدند و نه کسی در اندازههای رییس جمهور آمریکا را در مقابل خود دیدند.
وقتی ترامپ رفتار دیپلماتیک را نمیداند و هل میدهد
این رسانه آمریکایی نوشت: ترامپ پشت تریبون رفت و از در بلوف درآمد و آن چیزهایی که مشاوریناش به خوردش داده بودند، تحویل اروپاییها داد. اشاراتی مختصر و کوتاه که به هیچ وجه در حد ارائه مواضع و برنامهها نبود. توقع میرفت که «جیمز متیس» وزیر دفاع وی که اخیرا حسابی سنگ اتحاد با اروپاییها را به سینه زده بود، در سخنرانی ترامپ دست کم موضوع تعهد به ماده ۵ ناتو را بگنجاند. ظاهرا وی اینچنین کرده بود اما رییس جمهور محبوباش به آن وقعی نگذاشته بود. ترامپ اصولا از سیاست خارجی چیزی نمیداند و در قبال رهبران سیاسی کشورهای دیگر اقدام به خودزنی سیاسی میکند. وقتی با وزیر خارجه روسیه مواجه میشود، رییس FBI را یک «احمق دیوانه» خطاب میکند. اینجاست که رسانههای آلمانی بطور منطقی او را کسی کمتر از حد یک دیدار رسمی با رهبران اروپایی میدانند. هفته پیش وقتی مشت او باز میشود و از سوی FBI کاشف به عمل میآید که یکی در کاخ سفید به دنبال منافع خود در حال شیطنت است، سریعا با پیشدستی کردن اعلام میکند که «درست است ... او جارد کوشنر دامادم است».
جارد کوشنر
فارین پالیسی در پایان آورد: قرار است که سفرهای خارجی یک رییسجمهور برایش قدرت به همراه داشته باشد اما ترامپ با حقارت و ضعف به کشور بازگشت. به این میگویند تب مالاریا از نوع نیکسونیاش. اگر ترامپ گمان کرده که تمرینهایش برای حفظ دیسیپلین در این هفته موج زدودن لجن و کثافتی که هفته پیش به یادگار گذاشت میشود، سخت در اشتباه است. او همین است و ما هم همین هستیم و رفتارهایش را یک به یک زیر نظر داریم.
روزنامه گاردین انگلیس نیز نوشت: ما با رییس جمهوری روبرو بودیم که هیچ بویی از شأن دیپلماتیک نبرده است. او به اروپا آمد اما به جای اینکه در مورد برنامهها و مواضعاش در قبال ما سخن بگوید، شکلات جوید، بلند بلند فریاد زد، رهبران سیاسی را هل داد، در مقابل دوربینها اداهای خود بزرگبینانه درآورد، و پروتکلها را زیر پا گذاشت. آخر هم خودش نفهمید که چه گفته است. هنوز هم رهبران سیاسی اروپا در شوک روبرویی با چنین رییس جمهوری هستند که در تاریخ آمریکا بیسابقه بوده است. رهبران اروپایی هم او را تحقیر کردند و آشکارترین نمونه بیتوجهی اروپاییها به ترامپ را میتوان در رفتارهای «امانوئل ماکرون» رییس جمهور فرانسه دید. ماکرون نشان داد که «شینزو آبه» -نخستوزیر ژاپن- نیست که دست دادن مضحک و غیرحرفهای ترامپ را ۱۹ ثانیه تمام به دلیل نیازهای کشورش تحمل کند. او دست را پس زد و به آموخت که فضای دیپلماسی حرفهای، فضای تجارت و قالتاقگری نیست.
وقتی ماکرون ترامپ را تحقیر میکند و آداب دست دادن در فضای دیپلماسی را به او میآموزد
روزنامه انگیسی در ادامه آورد: سخنرانی ترامپ هم چیزی جز خزعبلات پیش پا افتاده نبود. به ارتباط تروریسم و مهاجرت که دیگر تبدیل به کلیشه وی شده اشارهای کرد و ۲۳ کشور از ۲۸ کشور اتحادیه را به عدم پرداخت سهمشان در ناتو متهم کرد. آنچه رهبران سیاسی اروپا در این دیدار به آن پی بردند، روبرویی با نماینده بیسواد سیاسی آمریکا در قامت رییسجمهور بود. روزنامه «لو سوآق» (شب) بلژیک در مطلبی نوشت: "ترامپ در حالی که بهترین شکلاتهای اروپایی را پشت سر میلمباند، به «چارلز میشل» نخست وزیر بلژیک میگفت که دلیل انتقاد صریحاش از اروپا به تجربیاتاش از تجارت با اروپاییها برمیگردد. این هم از طنزهای قضیه بود".
مشاور یکی از رهبران سیاسی حاضر در اجلاس بروکسل به گاردین گفته است: وقتی ما با ترامپ در مورد هر کدام از کشورهای اروپا سخن میگفتیم، با غروری تمام مدعی میشد که در مورد آن کشور شناخت دارد و در آخر به این نتیجه میرسید که آن کشور برای او سودی ندارد و سرآمد همه این اروپاییهای بد، آلمان است. «زوددویچه زایتونگ» پرتیراژترین روزنامه آلمان مدعی شد که رهبران اروپایی از بیسوادی و ضعف اطلاعات تیم ترامپ در مورد سیاستهای تجاری اروپا شوکه شده بودند. و در آخر هم، ترامپ در حالی که در جریان کارزار انتخاباتی فرانسه تمامی حمایت خود را به رقیب ماکرون یعنی «مارین لوپن» عرضه کرده بود، در اجلاس بروکسل چشم در چشم ماکرون به او گفت که از همان ابتدا حامی اصلی وی بوده است. در مقابل، تنها چیزی که تحویل گرفت نگاه عاقل اندر سفیه ماکرون و لبخندی تلخ معنادار وی به ترامپ بود.
در پایان باید گفت که تداوم رفتارهای ترامپ و بیتوجهی به «تب مالاریای سیاست» که خاصه افرادی از جنس ترامپ و نیکسون است، راه به ترکستان میبرد و از آنجایی که احتمال استیضاح او در آینده میرود، میتوان شاهد این بود که بیشخصیتترین رییس جمهور دنیا در آینده نه چندان دور، به پشت میز کارش در برج محبوباش در نیویورک برگشته و توئیتربازی کند.
منابع:
https://foreignpolicy.com/۲۰۱۷/۰۵/۲۶/donald-trumps-malarial-fever-trip-nixon-middle-east-europe-nato
https://www.theguardian.com/us-news/۲۰۱۷/may/۲۷/donald-trumps-europe-tour-leaves-leaders-shaken