سرویس جهان مشرق - تا پیش از دوره ترامپ، ریشسفید اروپا در قبال آمریکا، آلمان و فرانسه بودهند و آمریکا اگر میخواست به سراغ اروپا برود، این دو کشور و بالاخص آلمان را میدید. به همین دلیل، اتحاد بدون آمریکا در اروپا شکل نمیگرفت. اما اکنون، ترامپ راه دیگری برگرفته و غایت بیتوجهی به ریشسفید اروپاییان را نشان میدهد. پس، بطور منطقی اگر ژرمنها را قلقک بدهد، با توجه به اعتبار بسیار بالای آلمان در اتحادیه اروپا، باید شاهد ائتلاف اروپاییان علیه آمریکا یا دستکم رقابتهای ژئوپلتیک باشیم.
پایگاههای تحلیلی نشنال اینترست و بلومبرگ، و روزنامههای دیلی میل و گاردین در جدیدترین تحلیل خود از پشت پرده روبرویی آنگلا مرکل به عنوان قویترین رهبر اروپایی و تصمیمساز اصلی اتحادیه اروپا و دانلد ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا که پیوسته اروپاییها از ان حرفشنوی داشتهاند، سخن به میان آوردند و آن را مورد تحلیل قرار دادند.چکیده تحلیلهای رسانههای مذکور حاوی این پیام است: دانلد ترامپ وقتی پا به کاخ سفید گذاشت، مبنای کار خود را بر تضعیف اتحادیه اروپا قرار داد. اما اکنون سوالهای بزرگ این است که اگر اتحادیه اروپا با توجه به رفتارات اخیر وی، متحدتر شود آن وقت چه؟ آیا مرکل به سمت بازگشت به هژمونی سالهای دور آلمان میرود؟ آیا با روسیه بر علیه آمریکا متحد میشود؟ آیا براستی مرکل به این نتیجه رسیده که دروان اتحاد با آمریکا به پایان رسیده است؟ و آیا به سمت رقابت ژئوپلتیک با آمریکا خواهد رفت؟
سخنان اخیر «آنگلا مرکل» -صدراعظم آلمان- مبنی بر اینکه آمریکا را دیگر نمیتوان به عنوان یک متحد محسوب کرد و بهتر است که اروپا بر خود متکی باشد و سرنوشتاش را خودش تعیین نماید را میتوان یک نقطه عطف دانست. تمامی دولتهای آمریکا از فردای پایان جنگ جهانی دوم، هم و غم خود را نثار توجه به اروپا و رساندن ورابط به نزدیکترین سطح کردند. حتی در اقدامی بیسابقه، «رانلد ریگان» رییسجمهور دهه ۱۹۸۰ میلادی، در ۵ می ۱۹۸۵ از گورستان «بیتبرگ» که محل دفن افسران و کشتهشدگان حزب نازی و گشتاپو بود دیدار به عمل آورد که تبدیل به هیاهو و غوغایی در آمریکا شد. گفتنی است که این اقدام ریگان در پی حمایت «هلموت کوهل» -صدر اعظم وقت آلمان- از نصب موشکهای میانبرد «پرشینگ» در سال ۱۹۸۳ به عمل آمد.
دیدار جنجالی ریگان از گورستان بیتبرگ در ۵ می ۱۹۸۵
اعتراضات گسترده در آمریکا با پیام «آقای ریگان خجالت نمیکشی؟»
اما قضیه ترامپ کاملا با روسای جمهور سلف خود متفاوت است. حالا دیگر، فرانسه رییس جمهوری دارد که یک «یوروفیل» (طرفدار نظریه اتحادیه اروپا) دوآتشه است. این امر، موجب مسرت مرکل گردیده و خواهان تشکیل «ائتلاف فرانکو-ژرمنی» جهت پیشرفتهای اقتصادی و نظامی است. همه نیک میدانیم که این دو کشور با تاسیس «اتحادیه زغال سنگ» در سال ۱۹۵۸ بطور رسمی، پایهگذاران اصلی اتحادیه اروپا و قدرتمندترین تصمیمگذاران حال حاضر اروپا هستند. این رویکرد یعنی کاهش چشمگیر تاثیرگذاری آمریکا در اروپا.
شاید رییس جمهور آمریکا این قدرت را داشته باشد که در هر جای دنیا تاثیرگذاری خود را داشته باشد، اما بتدریج در حال تبدیل کردن آلمان به غولی هست که نظر اروپاییان را کاملا در اختیار میگیرد. آلمانیها همین را میخواهند؛ طی سالهای اخیر، دولتهای مختلف آمریکا به نوعی با پیشنهادهای همکاری اقدام به کنترل نظامی و سیاسی آلمان کرده بودند اما اکنون مرکل بر طبل خودکفایی اروپا در همه زمینهها به رهبری ائتلاف فرانکو-ژرمن میکوبد. آمریکای ترامپ، راهی را میرود که آلمان را به آن چیزی که میخواهد میرساند: «سیاست عملی».
ائتلاف عنقریب فرانکو-ژرمن توسط قویترین رهبران اروپا
تا اینجای کار که شاهد تمرکز مرکل بر ایجاد ستاد نظامی مشترک در بروکسل و تشدید روابط حسنه با لهستان بودهایم. از زمان کنارهگیری انگلیس از اتحادیه اروپا، مرکل قویا بر روی اجماع قدرت نظامی اعضای اتحادیه اروپا متمرکز شده و در این مسیر، به نیازهای فرانسه نیز توجه خاصی میکند. آلمان کلید شروع تبدیل شدن به یک قدرت پیشرو را زده است و این را میتوان در کنفرانس اخیر برلین که توسط شورای آمریکاییس وزارت خارجه آلمان تدارک دیده شده بود دید. اما دولت ترامپ ممکن است پیشدستی کند و از توافقات پاریس» (در مورد وضعیت تغییرات جوی) پا پس بکشد تا بدینوسیله به آلمان ضربه بزند. میزان شناخت ترامپ نسبت به آلمان-بر خلاف ادعایش- آنقدر کم است که پیوسته از فروش خودروهای آلمانی در داخل آمریکا گلهمند است و این در حالی است که این خودروها در ایالت آلاباما مونتاژ میشوند.
دیدارهای ماه مارس و ماه آوریل مرکل و ترامپ که مورد اول در کاخ سفید رخ داد و مورد دوم در اجلاس سران G۷ در بروکسل، هر دو با حواشی بسیاری روبرو بود. ترامپ، به دور از شان یک سیاستمدار و رییسجمهور یک کشور، رفتارات بسیار غیرحرفهای و بیادبانهای داشت. او در پستترین سطح دیپلماتیک در اجلاس بروکسل رفتار کرد و با سخنان بیربطاش عملا آب پاکی را بر دست اروپاییها و در راس آنها آلمان و فرانسه ریخت. لذا، تلاشهای مرکل که آمریکا را دیگر شریک قابل اعتماد برای اروپا نمیداند در اینجا توجیه پیدا میکند. مرکل، در روزهای اخیر به سمت «نارندرا مُودی» نخست وزیر هند و «لی کی چیانگ» نخست وزیر چین رفت و توانست آنها را تا حدودی متقاعد به همراهی با اتحادیه کند. سپس، تمرکزش را بر تقویت روابط با فرانسه قرار داده است. سخنانی که رهبر قطب اقتصادی اروپا در روز پس از اجلاس G۷ گفت، قابل تعمق است: «من طی این چند روز گذشته متوجه شدم که دیگر نباید به دیگران اتکا کنیم. وقت آن رسیده که ما اروپاییها سرنوشتمان را خودمان تعیین کنیم. من معتقدم که با حفظ دوستی با آمریکا، انگلیس، و روسیه، این ما هستیم که سرنوشتمان در دست خودمان است».
سخنرانی ترامپ در اجلاس G۷ و تمسخر وی از سوی رهبران اتحادیه اروپا
بسیاری از کارشناسان معتقدند که خیلی از نشانهها را باید در نشست G۲۰ که در جولای در هامبورگ برگزار میشود دید. هماکنون، مرکل مترصد برگزاری آن نشست است تا خودی به ترامپ نشان دهد. مرکلی که تجربه ۱۲ سال فعالیت سیاسی بر صدر قدرت آلمان و اروپا را دارد، اکنون در ۶۲ سالگی در تلاش است که خود را به عنوان ناجی ثبات بینالمللی بشناساند و چه فرصتی بهتر از ظهور شخصی چون ترامپ بر عرصه قدرت. علاوه بر این، شکست ناسیونالیستها در هلند و فرانسه هم قوت قلب بیشتری به او داده و به عنوان شعار اینکه مردم دیگر ملیگرایی تند و پوپولیسم را نمیخواهند، سعی در جذب آرای بینالمللی دارد.
رویکرد رییس جمهور آمریکا نسبت به آلمان، رویکردی بر اساس تنفر و رقابت است و این در حالی است که کارشناسان مسائل بینالمللی و سیاست خارجه آمریکا سالهاست که بر لزوم حفظ آلمان به عنوان یک متحد مهم تاکید دارند چرا که پتانسیل این کشور در جهت تشکیل ائتلاف علیه آمریکا به نفع روسیه را میدانند. یکی از غیرحرفهایترین رفتارهای ترامپ در قبال «آنگلا مرکل» به عنوان یکی از قویترین رهبران سیاسی جهان را میتوان در دیدار ماه مارس این دو نفر در کاخ سفید دید. وقتی مرکل در این دیدار رسمی به لزوم دست دادن بین دو رهبر سیاسی به عنوان کوچکترین رسم و آداب یک دیدار دیپلماتیک اشاره کرد، رییس جمهور آمریکا، در اقدامی عجیب با اینکه صدای وی را شنید، از دست دادن در حضور خبرنگاران امتناع ورزید. ابعاد بزرگتر این رویکرد، چند روز پیش، در دیدار سران G۷ در بروکسل با رفتارهای عجیب و گستاخانه ترامپ که شامل هل دادن و داد زدن و سخنرانی توهینآمیز بود خود را نشان داد. بدینوسیله، هیمنه و پرستیژ آمریکا در مقابل اروپاییها بشدت فروریخت و شد آنچه که جامعه نخبگان آمریکا از آن میترسیدند. مرکل در سخنرانی اخیر خود به لزوم اتمام اتحاد با دیگران (آمریکا) اشاره کرد و «امانوئل ماکرون» -رییسجمهور فرانسه- هم دیداری با «ولادیمیر پوتین» -رییس جمهور روسیه- ترتیب داد و علاوه بر اینکه مذاکرات را سخت خواند اما بر لزوم نزدیکی بیشتر اتحادیه اروپا به روسیه تاکید کرد.
دیدار ترامپ و مرکل و حرکت غیرحرفهای او
چیزی که مشخص است این است که حرکت اروپاییان به سردمداری آلمان و فرانسه به سمت روابط نزدیک با روسیه چندان ممکن نمینماید. چرا که با نگاه به سبقه تاریخی منازعات بین روسیه و دیگر کشورهای اروپا، میتوان پی به فضای سنگین بیاعتمادی در دو طرف برد. شاید فرانسه و روسیه تلاش کردند تا در این فرصت تا حدودی به هم نزدیک شوند و تعمیم فضای اعتمادسازی به کل اروپا را در دستور کار داشته باشند، اما تحقق این اعتمادسازی با نگاه به گذشته و با عنایت به شرایط کنونی، امریست پیچیده که نیاز به وجود مولفههای کافی و عزم جدی طرفین دارد. در هر صورت، با همه این تفاسیر، میتوان از این فرصت به عنوان یک فرصت طلایی برای اعضای اتحادیه اروپا و روسیه یاد کرد. دستگاه دیپلماسی ایران نیز میتواند نهایت بهره را از این فرصت ناب ببرد.
تا پیش از دوره ترامپ، ریشسفید اروپا در قبال آمریکا، آلمان بوده است و آمریکا اگر میخواست به سراغ اروپا برود، آلمان را میدید. به همین دلیل، اتحاد بدون آمریکا در اروپا شکل نمیگرفت. اما اکنون، ترامپ راه دیگری برگرفته و غایت بیتوجهی به ریشسفید اروپاییان را نشان میدهد. پس، بطور منطقی اگر ژرمنها را قلقک بدهد، با توجه به اعتبار بسیار بالای آلمان در اتحادیه اروپا، باید شاهد ائتلاف اروپاییان علیه آمریکا باشیم. موقعیتی که در آن، اتحادیه اروپا دو رویکرد را اتخاذ میکند: از آن جایی که دل از انگلیس بریده، آمریکا و انگلیس را در یک جبهه میبیند و به طرف دوستی با روسیه سوق پیدا میکند که این احتمال ضعیف است؛ و یا اینکه، در قالب یک ائتلاف اروپایی به رهبری یک آلمان پیشرو و بسیار قدرتمند از حیث نظامی، خود را نشان خواهد داد. آنگاه با تشکیل یک سیستم دفاعی مستقل از ناتو، شاهد نوع جدیدی از رقابتهای ژئوپلتیک به جای شراکتهای فراآتلانتیک خواهیم بود.
منابع:
http://nationalinterest.org/blog/the-buzz/trump-pushing-merkel-create-german-superpower-۲۰۸۹۲
http://edition.cnn.com/videos/politics/۲۰۱۷/۰۳/۱۷/trump-and-merkel-body-language-erin-sot.cnn
https://www.bloomberg.com/politics/articles/۲۰۱۷-۰۵-۲۸/merkel-signals-new-era-for-europe-as-trump-smashes-consensus
http://www.politico.com/story/۲۰۱۷/۰۳/trump-angela-merkel-no-handshake-۲۳۶۱۷۵
http://www.telegraph.co.uk/news/۲۰۱۷/۰۳/۱۷/donald-trump-meet-angela-merkel-white-house-make-break-meeting/
http://www.dailymail.co.uk/news/article-۴۵۵۰۱۰۶/Merkel-warns-Europe-no-longer-rely-Trump-s-US.html
https://www.theguardian.com/us-news/۲۰۱۷/mar/۱۷/trump-merkel-white-house-trade-refugees-wiretapping