محمد صادق کوشکی، تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل در گفتگو با خبرنگار سرویس جهان مشرق درباره نزاع ایجاد شده میان دو کشور عربستان سعودی و قطر گفت: در این یکی دو هفته اخیر شاهد تحولات خاصی در سطح خلیج فارس بودیم و آن بحث این است که دوباره شاهد به هم خوردن روابط میان قطر و عربستان هستیم. اولین نکتهای که در مورد این موضوع باید بدانیم این است که چرا این رابطه بهم خورد؟ کما اینکه در گذشته هم ما شاهد چنین مسئلهای بودیم یعنی چنین ماجرایی قبلاً هم اتفاق افتاده بود که بعد دوباره روابط بهبود پیدا کرد و عادی شد.
وی افزود: اولین نکته این است که از حدود بیست سال پیش قطر تلاش کرد که خودش را از زیر چتر عربستان خارج کند، مخصوصاً زمانی که شبکه الجزیره قطر قدرت گرفت این تمایز خودش را نشان داد. در واقع سعودیها - که خودشان را حاکم بلامنازع و رهبر شورای همکاری و پدرخوانده جهان عرب میدانند- عملاً مواجه شدند با حرکت قطر که بوی استقلال از آنها میدهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: قطریها از زمان شیخ حمد یعنی پدر شیخ تمیم حاکم فعلی قطر به مدد ثروت سرشاری که از گاز داشته، سعی کرده خودش را کم کم کنار عربستان و موازی سعودیها بعنوان یک رهبر در جهان اسلام و یک لیدر در جهان عرب مطرح کند. سعودیها اول این قضیه را جدی نگرفته ولی به تدریج احساس کردند که قطر در بعضی از موارد با آنها رقابت میکند و بعضی جاها شانه به شانه با آنها حرکت میکند.
کوشکی با بیان اینکه عربستان سعی دارد به قطریها این درس را دهد که در زیرمجموعه و هژمونی عربی آن حرکت کند، اظهار داشت: عربستان سعی کرد مجال رقابت را به قطریها ندهد، یعنی بعد از اینکه الجزیره تأسیس شد و به نوعی در جهان عرب گل کرد، سعودیها در پس آن شبکه العربیه را راه اندازی کردند و بعد از آن البته شبکههای دیگری را راه اندازی کردند که به نوعی این عقب ماندگی خودشان را از قطر جبران کنند که البته در حوزه رسانه موفق نشدند و الجزیره هنوز یک سر و گردن بالاتر از العربیه سعودیها در جهان عرب مطرح است.
وی افزود: بعضی از جاها این دو کشور سیاستهای یکسانی داشتند یعنی در خیلی از عرصهها اینها سعی کردند از یکدیگر سبقت بگیرند. هر دوی این کشورها دوست داشتند در مسئله فلسطین نفوذ کنند و بحث سازش با اسرائیل را حل و فصل کنند اما هر کدام طرح جداگانهای داشتند و نتیجه این شد که سعودیها احساس کردند که قطر پرچمدار مسئله فلسطین شده و میخواهد مسئله فلسطین را به آنجایی که غربیها مایل هستند برسانند؛ یعنی عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی. به همین خاطر سعودیها تلاش کردند که ابتکار عمل را از دست قطر در بیاورند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در کورس رقابت قدرت قطر و عربستان در برخی موارد قطریها از سعودیها جلو زدند واین باعث خشم حاکم عربستان شد، بیان کرد: یک مدتی قطر بازیگر نقش اول در مسئله غزه شده بود و حتی کار به جایی رسید که بعد از ماجرای سوریه قطریها کلا مسئله حماس را در دست گرفتند و توانستند مسئله غزه و فلسطین را در مشت خود بگیرند که این برای سعودیها خیلی گران تمام شد و سعودیها سعی کردند که ابتکار عمل در بحث سازش را خودشان به دست بگیرند.
کوشکی ادامه داد: دوم مسئله سوریه است که قطریها بخشی از معارضین را پشتیبانی میکردند عموماً جیش الحر و امثال آن را و سعودیها بخش دیگری از معارضین را پشتیبانی میکردند مانند جیش السلام و امثالهم و اینها حتی در صحنه نبرد هم درگیریهای جدی با هم پیدا کردند. به همین خاطر این کشاکشی که بین این دو قدرت وجود داشت مخصوصا در جهان عرب و جهان اسلام در آفریقا در عرصههایی مثل سرمایه گذاری اقتصادی و ... این دو کشور با هم رقابت میکردند، به یک تعبیری این مطلب مطرح بود که قطریها بیشتر بازیگر انگلیس در منطقه هستند و سعودیها بازیگر آمریکا.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: هم انگلیس و هم آمریکا علاوه بر منافع و اهداف مشترکی که در منطقه داشتند یک اهداف و منافع متفاوتی هم داشتند و هر کدام سعی میکردند که نیروی خودشان را تقویت کنند یعنی قطریها بعنوان بازیگری که از پشتیبانی انگلیس برخوردار است و سعودی بعنوان بازیگری که از پشتیبانی آمریکاییها برخوردار هستند.
وی درخصوص تاثیرات سفر ترامپ در اختلاف میان قطر و عربستان گفت: در این یکی دو هفته اخیر مخصوصاً بعد از سفر ترامپ به عربستان و اینکه عربستان مطمئن شد که ترامپ هم از آن به طور جدی پشتیبانی میکند مخصوصاً بعد از آن قراردادهای سنگین تسهیلاتی، آن اختلافاتی که از گذشته هم بود و چند بار خودش را حتی در غالب درگیریهای مرزی بین دو کشور، بگو و مگوهایی که بر سر نقش ایران در مسئله سوریه یا مسئله مصر نشان داده بود، اینجا این اختلافات دوباره سر باز کرد.
کوشکی مطرح کرد: در قضیه مرسی، رئیسجمهور سابق مصر که بعد از کودتای سفید السیسی برکنار شد، این دو کشور کاملا فصل بندی کردند؛ یعنی قطر پشت سر اخوان ایستاد و شبکه الجزیره حامی اول دولت مرسی شده بود و از آن طرف سعودیها به حامی اول السیسی تبدیل شدند. مخصوصاً در میدان جنگ خونین بین دولت مرسی و نظامیان السیسی که کشتار زیادی شد حتی شبکه الجزیره از مصر اخراج شد و رابطه آنها به شدت تیره گشت. در این زمینه سعودیها کنار السیسی ایستادند در حالی که قطر پشت سر مرسی ایستاده بود. این اختلاف را در لیبی هم شاهدیم یعنی قطریها در کنار گروهی از مسلحان لیبی ایستادند که گرایش اخوانی داشتند از آن طرف سعودیها پشت سر نیروهای فجر لیبی و امثالهم ایستادند.
این کارشناس امور بین الملل افزود: الان کار به جایی رسیده است که در همین ماجرای اجلاسی که موازی سفر ترامپ به عربستان انجام شد آنجا قطریها گفتند که نمیشود ایران را منزوی و از صحنه حذف کرد؛ یعنی ساز مخالفت با سعودیها زدند و اینبار سعودیها تصمیم گرفتند که به یک صورتی کار را یک سره کنند.
وی با بیان اینکه قطری که طبق هژمونی عربستان بایستی در شورای همکاری خلیج فارس زیر مجموعه این کشور قرار میگرفت و همکاری میکرد، به موی دماغ عربستان تبدیل شده، گفت: اینجا بود که سعودیها تصمیم گرفتند که به طور جدی قطر را ادب کنند. بهانه آنها این است که قطر دارد نظم شورای همکاری را به هم میزند و این بهانه را دارند که قطر به ایران گرایش پیدا کرده است اما اصل ماجرا این است که سعودیها نمیتوانند ببینند که کسی روی حرف آنها حرف میزند و پدرخوانده بودن آنها را به چالش میکشد.
کوشکی در خصوص آثار اقتصادی قطع رابطه کشورهای شورای همکاری با قطر بیان داشت: همین امروز شاهد بودیم که با فشار سعودیها و هماهنگی آنان یک ارکستری راه افتاد به این مضمون که مصر و برخی کشورهای شورای همکاری رابطه خود را با قطر قطع کردند. این درحالی است که مصر نیروی کار زیادی در قطر دارد؛ بعضی از کارشناسان میگویند که بیش از صد هزار مصری در قطر کار میکنند و اگر این رابطه قطع شود این صد هزار نفر مجبور میشوند که به خانههای خود برگردند و مصر مشکل اقتصادی پیدا میکند اما مصر با این وجود رابطه خود را قطع کرده است.
وی افزود: امارات، بحرین هم رابطه خود را قطع کردهاند. قطر را هم از ائتلاف عربی یمن اخراج کردند و قطر که یکی از بزرگترین شرکتهای هوایی جهان را دارد و پروازهایش از شرق به غرب جهان شاید بالای 250 نقطه پرواز داشت در تنگنا قرار گرفت. اینها کاری کردند که نبض اقتصادی قطر را زیر فشار بگذارند و حتی بعضی از کارشناسان معتقدند که عربستان میخواهد با این فشارهای جدی اقتصادی که به قطر وارد میکند، قطر را به انزوا بکشاند زیرا بخش زیادی از مواد غذایی قطر یعنی بیش از 95 درصد آن را مجبور است از کشور عربستان وارد کند.
این کارشناس امور بین الملل گفت: برخی از کارشناسان معتقدند که این فشاری که از سوی سعودیها وارد شده به نوعی مقدمه چینی است برای کودتای خانوادگی در قطر؛ یعنی شیخ تمیم که حاکم فعلی قطر است کنار گذاشته بشود و نیروهای دیگری که درون خانواده حکام قطر و نزدیکتر به عربستان هستند و سودای رقابت با عربستان را ندارند به قدرت برسند و چنین به نظر میرسد که حتی احتمال چنین کودتای خانوادگی با حمایت سعودیها وجود داشته باشد تا عملا سعودیها به عنوان رهبر بلامنازع و اصلی در شورای همکاری و منطقه و جهان عرب و جهان اسلام مطرح شوند و به نوعی این رقیب مزاحم سعودی که در طول دو دهه اخیر مزاحمتهای زیادی برای عربستان ایجاد کرده بود شر آن کم بشود.