سرویس جهان مشرق - سیاست پدرخواندگی عربستان بر کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و تلاش برای جلوگیری از اعمال سیاستهای مستقل در این منطقه از سوی کشورهای مختلف ، باعث شکلگیری بحران و افزایش تنشهای میان او و قطری شده است که بههیچعنوان مایل نیست بهعنوان کشوری وابسته به عربستان در سیاست عمل نماید.
درواقع قطر و خاندان حاکم بر این کشور به دنبال تصمیمی تاریخی برای پایان دادن به یکهتازی عربستان در این منطقه و تلاش برای احیای قدرت خود در منطقه جنوبی خلیجفارس و نمایش خود بهعنوان کشوری مستقل و تأثیرگذار هستند و امیدوارند تا با ایستادگی در برابر سیاستهای پدرخواندگی عربستان ، خود را کشوری مؤثر و هم پای عربستان جلوه دهند؛ امری که نهتنها عربستان بلکه سایر همپیمانان او را ناراحت و باعث رشد منازعه در منطقه شده است.
قطر به دنبال سیاست مستقل:
قطر بههیچعنوان مایل نیست که با داشتن ثروت بسیار بالا و درآمد ملی سرشار، از عربستان سعودی و حکام آنها اطاعت کند. بنابراین درحالیکه عربستان بسیار دوست دارد تا کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس بهعنوان استانی از استانهای عربستان تابع سیاستهای خاندان سعودی و بلندپروازیهای آنها باشند ولی سردمداران قطری دوست دارند با اعمال سیاستهای مستقل، خود را بهعنوان کشوری مؤثر و حتی در حد قدرتهای منطقهای نشان داده و جایگاه نوینی برای خود در منطقه و جهان تعریف نمایند.
کشور قطر هماکنون یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان و دارای درآمد ناخالص ملی بسیار بالایی است که باعث میشود این کشور بههیچعنوان حاضر نباشد در برابر عربستان سعودی که تمام سیاستهای خود را با دلار پیش میبرد ، سر خم کند. بهعبارتدیگر شمشیر برنده و سیاست دلاری عربستان در برابر قطر کارایی نداشته و باعث شده تا قطر ، علاقه کمتری به سیاستهای کهنه سعودی داشته باشد و سعی کند با مطرح کردن سیاست مستقل در منطقه به رقیب جدی عربستان تبدیل شود که همین عامل نگرانی عربستانیها را بسیار افزایش داده است.
البته وجود شبکههای بزرگ و بنگاههای خبری عظیم مانند الجزیره نیز باعث شده تا قطر بیش از عربستان در اقناع افکار عمومی جهان عرب موفق باشد و بتواند سیاستهای سعودی در منطقه را کم اثر و بیاثر نماید که همین نیز عامل نگرانیهای عربستان از اتخاذ سیاست مستقل توسط امیران قطری را افزایش داده و باعث شده تا آنها برای جلوگیری از اعمال سیاستهای مستقل توسط قطر دست در دست هم دهند و تمام امکانات خود را بسیج نمایند.
بیداری اسلامی در منطقه :
با آغاز بیداری اسلامی در منطقه بسیاری از کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس از بحرین تا عربستان ، از این قیامها در جهان اسلام متأثر شده و بحرانهای عظیمی را تجربه کردند.
در همین راستا شاهان سعودی نگران تکرار این قیامها در کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و افزایش ناامنیها هستند و همیشه اعلام میدارند که فعالیتهای بنگاههای خبری قطری که توانسته اعتماد جهان عرب را به سمت خود جلب نماید ،یک بمب ساعتی بزرگ است که با تبلیغ اسلام و نمایش فعالیتهای اسلامی در کشورهای مختلف، مردم مسلمان این منطقه را بر ضد حکام ترغیب و آنها را به سمت انقلاب سوق میدهد.
درواقع اندیشمندان سعودی و تئوریسینهای این کشور، بهشدت نگران اعمال سیاستهای مستقل از سوی قطر و تبلیغات آن در بنگاههای خبری و تأثیر آن بر افکار عمومی داخلی هستند و اعلام میدارند که درصورتیکه در برابر سیاستهای قطر ایستادگی نشود ممکن است این کشور با تأثیری که از طریق بنگاههای خبری خود میگذارد منطقه جنوبی خلیجفارس و کشورهای اسلامی آن را در کام انقلاب و بیداری اسلامی فروببرد.
نزدیکی به ایران :
اگرچه شورای همکاری خلیجفارس برای مقابله با فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از بازتاب آرمانهای آن در منطقه شکلگرفته بود ، ولی وجود بحرانهای مختلف در میان اعضای آن ، این شورا را به مترسکی بیتأثیر تبدیل کرده است.
در این میان سعودیها دائماً با مطرح کردن نفوذ ایران بر کشورهای عضو این شورا ، ناکامی آن در اعمال سیاستهای مختلف را توجیه و اعلام میداشتند که تنها راه برای تقابل با ایران جلوگیری از نفوذ ایران بر این کشورهاست. البته ناگفته نماند عربستان سعودی هر نوع مخالفت با پدرخواندگی خود در منطقه را بهحساب ایران میگذاشت و تلاش میکرد تا با مرتبط کردن این اقدامات به ایران ، ناکامیهای خود را بیشازپیش توجیه نماید.
در همین راستا عربستان با تلاش برای ایجاد محدودیت برای قطر و تلاش برای موفقیت در این امر ، میخواهد به همه اعضای شورای همکاری خلیجفارس بفهماند که ایستادگی در برابر پدرخواندگی او برجهان عرب امری بهغایت پرهزینه است. البته عربستان بهخوبی میداند، درصورتیکه در این اقدام و فشار بر قطر نتواند پیروز شود، تمامی اعتبار و حیثیت خود را از دست خواهد داد ؛ چراکه هیچ قدرتی ضعف سعودیها در برابر قطر را فراموش نخواهد کرد.
تبلیغ ایران در منطقه :
تبلیغ ایران و موفقیتهای آن در شبکههای قطری که بردی تقریباً جهانی دارند ، باعث شده است تا عربستان و سلاطین خودکامه عرب از این شبکهها ناراحت شده و برای مقابله با آن به هر اقدامی دست بزنند.
در این راستا تبلیغات ایرانی شبکه الجریزه و پخش مصاحبههای ضد سعودی بسیار مفید بوده و نارضایتی از حکام سعودی را بسیار افزایش داده است. نمایش موفقیتها و دستاوردهای ایران و تلاش برای مدح آنها از سوی رسانههای قطری نیز خشم سران عرب منطقه را در پی داشته است.
بنابراین میتوان گفت اختلافات قطر-عربستان بسیار ریشهدار بوده و بعید است که در زمانی اندک حلوفصل شود.