به گزارش مشرق، بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی، هنوز آثار جامعی که بتواند گوشهای از وقایع آن روزها را بازتاب دهد، به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد؛ انقلابی که بزرگترین حادثه قرن بود، هنوز آنچنان که باید در قواره آثار تصویری دیده نشده است.
در زمانهای که هر اثر تصویری میتواند بسیار بیشتر از هر محصول فرهنگی دیگری با مخاطب ارتباط برقرار کند ما آنقدرها از این ظرفیت استفاده نکردهایم. جدای از این، هنرمندان شاخصی که بتوانند با هوشمندی مقطع پیروزی انقلاب و حوادث قبل و بعد از آن را بازآفرینی کنند، هنوز شناخته شده نبودند، اما مدتی است که جریانات فرهنگی مختلف در سینما و تلویزیون وقایع سیاسی دهه 50 و 60 را مورد توجه قرار داده و با ساخت آثاری که مهمترین ویژگیشان «باورپذیری» و «کیفیت» قابل اعتنای آن آثار است، فصل دیگری از هنر انقلاب را ورق زدهاند.
جلیل سامان در تلویزیون توانسته با سهگانه ارمغان تاریکی، پروانه و نفس چهره واقعی عناصر سازمان منافقین خلق را به نمایش بگذارد. سامان به مدد تجربیاتش در ساخت دو سریال قبلی، با اعتماد به نفس بیشتری تلاش کرده ماجرای داستانش را روایت کند.
سامان با همین سه تجربه شاخص نشان داده که جزو کارگردانهای مطرحی است که در آینده بیشتر از او خواهیم شنید.
درست مانند محمدحسین مهدویان که کارش را با تلویزیون شروع کرد و با مجموعه آخرین روزهای زمستان خود را شناساند و با فیلمهای سینمایی ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز همه نگاهها را متوجه خود کرد.
از این منظر میتوان گفت تلویزیون پایگاهی برای شناسایی و معرفی هنرمندانی شده که میکوشند وقایع انقلاب و هشت سال دفاع مقدس را به هنرمندانهترین شکل ممکن به مخاطب عرضه کنند.