به گزارش مشرق، کبری فرشچی در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
تب آسیبهای اجتماعی همچنان بدنه جامعه را میسوزاند و روز به روز بر درجه این تب افزوده میشود؛ چراکه آسیبهای اجتماعی قابلیت بازتولید و زایش دارند و در چرخه این آسیبها هر روز شاهد تولید انواع تازهتری از این نوع آسیب هستیم. به خصوص اینکه بستر زایش آسیب هم در جامعه فراهم است و عملکرد مسئولان در راستای توقف چرخه آسیبهای اجتماعی نیست.
شاهد این ادعا هم آمار و ارقامی است که هر از چند گاه از حوزههای مختلف منتشر میشود و رسمی و غیر رسمیاش اوضاع کلی جامعه را به لحاظ وضعیت آسیبهای اجتماعی خوب توصیف نمیکند. اساساً همین که در کنار آمار رسمی در حوزه آسیبهای اجتماعی با یک آمار غیررسمی هم مواجهیم خود بیانگر نوعی پنهانکاری برای قلب واقعیتهاست.
جالب اینجاست با نگاهی کلی به وضعیت جامعه به روشنی میتوان دریافت آمار غیررسمی آسیبها از آمار رسمی آن علمیتر و قابل استنادتر است. به طور نمونه هر چند آمار رسمی از ابتلای ۲ میلیون معتاد در جامعه خبر میدهد، اما آمار غیررسمی ۴ میلیون معتاد به حقیقت نزدیکتر به نظر میرسد.
این واقعیتی است که درباره آسیبهای دیگری همچون آمار کودکان کار و بازمانده از تحصیل یا طلاق عاطفی و آسیبهایی از این دست نیز صادق است. نکته قابل تأمل در این میان توفیق نداشتن دولت در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است آن هم در شرایطی که رهبر انقلاب توجه و مقابله با آسیبهای اجتماعی را به عنوان یک مطالبه مطرح فرمودند و بر آن تأکید داشتند.
با وجود این، رئیسجمهور و دیگر مسئولان دولت یازدهم در قبال وظیفهای که در قبال حل مسئله آسیبهای اجتماعی، فقر و بیکاری دارند هنگامی که پشت تریبون قرار میگیرند به جای ارائه گزارش عملکرد، اغلب موارد خود در نقش مطالبهگر ظاهر میشوند و صحبتهایی را ارائه میکنند که یک کارشناس و منتقد باید آنها را بیان کند نه یک مقام اجرایی که خودش مسئول مقابله با این آسیبهاست.
از همه مهمتر اینکه مقابله با آسیبهایی همچون فقر و بیکاری در صدر شعارهای دکتر روحانی برای نشستن دوبارهاش بر کرسی ریاست جمهوری دوره دوازدهم بود با وجود این حالا که وی توانست با تکیه بر همین شعارها رأی مردم و تودهها را به دست آورد، شاهد عقبنشینی از این وعدهها هستیم.
این عقبنشینی یک روز خود را به شکل توقف طرح مستمری به کمدرآمدها نشان میدهد و روز دیگر میشود دریافت حق بیمه ۱۵ تا صد در صدی ۱۱ میلیون حاشیهنشینی که بیمه سلامت رایگانشان در رأس شعارهای دولت یازدهم بود، اما به یک باره پای آزمون وسع به میان آمد و بیمه رایگان این ۱۱ میلیون حاشیهنشین و کارگر فصلی با انقضای کارکرد انتخاباتیاش منقضی شد.
با تمام اینها رئیسجمهور با بیان اینکه «ثوابی بالاتر از کاستن آسیبهای اجتماعی وجود ندارد» در رویکردی فرافکنانه ترجیح میدهد به جای ارائه عملکرد واقعی دولت فرار رو به جلو را برگزیند.
روحانی در اظهارات اخیر خود در جلسه شورای اجتماعی کشور دو برابر شدن تعداد سمنها در دولت یازدهم را فرصت مناسبی برای ساماندهی مشارکت عمومی در زمینه آسیبهای اجتماعی عنوان کرده و در حالی که کارنامه سمنهایی که در دولت یازدهم به ثبت رسیدهاند بیشتر مبتنی بر فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی است و نتیجه این فعالیتها هم در سه انتخاباتی که طی این دوره برگزار شد، مشهود است و به طور یقین خروجی خوبی برای دولت محسوب میشود.
درکنار این خروجی سیاسی موفقیتآمیز برای جناح مورد تأیید دولت تدبیر و امید، اما سمنهای دولت یازدهم بروندادی در حوزه مقابله با آسیبهای اجتماعی ندارند.
از سوی دیگر به رغم آنکه رئیسجمهور از روند امیدوارکننده و کاهش محسوس آسیبهای اجتماعی سخن میگوید، واقعیتهای جاری در بطن جامعه و زیر پوست شهر با گزارشهایی که به دست دکتر روحانی میرسد زمین تا آسمان متفاوت است. در نهایت شاید بهتر باشد رئیسجمهور مطابق وعدههای انتخاباتیاش وقتش را برای حل معضل فقر و بیکاری و مقابله با آسیبهای اجتماعی اختصاص دهد و اجازه بدهد مسائل فقهی را مراجع پاسخ دهند.