سرویس جنگ نرم مشرق - خانه پوشالی (house of cards) سریالی آمریکایی است که فصل جدید آن (فصل پنجم) به تازگی از شبکه اینترنتیNetflix پخش شد. فصلهای قبلی این سریال پیش از این توسط شبکه "نمایش" پخش شده بود و بنابراین میتوان انتظار داشت سری جدید این سریال مهیج نیز به روی آنتن صداوسیما برود. این گزارش به مهمترین موضوعات این فصل جدید و ساختار و پشت پرده قدرتهای سیاسی حکومت آمریکا که در این سریال به نمایش درآمده، پرداخته است.
پشت پرده ادعای آمریکایی مبارزه با داعش
فصل جدید سریال خانه پوشالی از ادامه فصل چهارم آن شروع و زمانی که "فرانک آندروود" (با بازی کوین اسپیسی) شخصیت اصلی این سریال کاندیدای کسب کرسی ریاستجمهوری در آمریکا شده است، شروع میشود و به فعالیتهای انتخاباتی کمپین او با نام "underwood۲۰۱۶" میپردازد.
فرانک آندروود که پس از کسب کرسی معاونت ریاست جمهوری با پروندهسازی از رئیسجمهور قبلی یعنی"گرت واکر" او را وادار به استعفا کرد و با استفاده از قانون اساسی آمریکا بهجای او به کرسی ریاستجمهوری تکیه زده بود، در اواخر فصل چهار سریال، از سناریو خود برای حضور و پیروزی در انتخابات آینده رونمایی کرد.
فرانک به همراه همسرش «کلر آندروود» (با بازی رابین رایت) که جایگاه بانوی اول کاخ سفید را داراست و در پروندههای سیاسی و بینالمللی نیز فعالیت چشمگیر دارد، در سودای ماندن در کاخ سفید هستند؛ آنها در آخرین تلاشهای خود برای پیروزی مجدد، با استفاده از سناریوی "دشمن فرضی" و با همراهی پروپاگاندای رسانهها، مردم را از خطر وجود تروریسم ترسانده تا بدین وسیله بتوانند با موج بوجود آمده، ادامه حضور خود در قدرت را مساوی با حفظ امنیت مردم و مقابله با تروریسم معرفی کنند.
در واقع در این سریال بازیگران نقش اصلی در صدد ایجاد دوگانه (امنیت-ناامنی) برآمده و خود را نماد تضمین امنیت و آرامش مردم نشان دادند و با ساخت و تقویت احساس وحشت از طریق معرفی دشمن فرضی به نام "آیکو" که میتوان آن را قرینهای برای داعش با ظاهری شبیه این گروه تروریستی دانست، توانستد در پروسه انتخابات پیروز شوند.
در قسمت آخر فصل چهارم این سریال عدهای با پرچم گروه تروریستی آیکو، سه شهروند آمریکایی را گروگان گرفته و در نهایت یکی از این افراد را به شیوه گروهک داعش سر میبرند. این ماجرا سرآغازی میشود برای درخواست آندروودها از کنگره برای مجوز اقدام نظامی.
اما واقعیت چیست؟ آنچه مشخص است، اشتیاق آندروود برای بزرگ جلوهدادن این گروه تروریستی است و بنابراین در قسمتی از سریال او به این موضوع اعتراف میکند و میگوید: «ما وحشت میسازیم».
در این بخش از سریال، کلر، آمریکاییها را از تکرار اقدامات تروریستی ترسانده و فرانک نیز با حضور در کنگره از نمایندگان برای اقدامات نظامی درخواست مجوز میکند
در ادامه آندروودها از این ماجرا استفاده کرده تا خود را به عنوان قهرمان نشان داده و انتقاداتی که به آنها وارد است را نیز تخطئه نمایند. همچنین این سناریو در جای دیگری نیز به کمک آنها آمد و زمانی که براساس نتایج نظرسنجیها و آمارهای انتخابات به این نتیجه رسیدند که در چند ایالت حساس نظیر "تنسی ، اوهایو" از رقیب خود جا ماندهاند، با صحنهسازی نسبت به حضور یک تروریست به نام "محمد کلابی" در آن ایالتها و احتمال بمبگذاری در محلهای اخذ رای، اقدام به بستن آن حوزههای انتخابی نمودند که منجر به عدم پیروزی رقیب خود شدند.
در این بخش از سریال، فرانک به افشاگری یکی از رسانهها از پشتپرده اتمام رایگیری در برخی ایالتها به بهانه وجود ترورریسم اشاره میکند و از وزیر خارجه میخواهد با سندسازی حضور تروریستها را توجیه کند
در واقع همانطور که پیش از این سیاستمداران امریکایی به ایجاد داعش توسط خودشان اعتراف کرده بودند، در این سریال نیز به وضوح نشان داده شد که مسئولان آمریکا نه تنها از وجود امثال داعش، ناراضی نیستند بلکه از این تروریستها برای رسیدن به مقاصد خود نیز بهره میبرند و شعار مبارزه با آن را نیز راهی برای کنترل اوضاع داخلی و بینالملی آمریکا میدانند.
مهندسی آرا و افکار عمومی در انتخابات
دیگر موضوع قابل بررسی در این سریال، دسترسی و سواستفاده دولتمردان آمریکایی از فضای مجازی برای خطدهی و مدیریت افکار عمومی و همچنین نظارت و کنترل ذهن مردم از طریق فعالیت مجازی آنها است.
آندروودها نیز از این فرصت استفاده کرده و با استفاده از یکی از مهرههای خود در سازمان NSA - آژانس امنیت ملی آمریکا - مراودات مجازی مردم و خواستها و نیازهایشان را کنترل کرده و همچنین با خطدهی و بزرگنمایی خطر آیکو به عنوان یک گروه تروریستی، قطعهای از پازل مدیریت وحشت برای رسیدن به قدرت را کامل کردند.
ورود مک کالن به سرورهای سازمان امنیت ملی آمریکا
به عنوان نمونه برای جدی نشان دادن تهدیدهای تروریستی، مک کالن رابط آندروود در سازمان امنیت ملی با ایجاد اختلال مهندسی شده چند دقیقهای در سیستمهای اینترنتی و مخابراتی، باعث ایجاد رعب و وحشت میان مردم میشود که مورد بهرهبرداری کاخ سفید برای همراهی مردم با سیاستهای خود قرار میگیرد.
مک کالن در این قسمت پس از ورود به سرورهای سازمان امنیت ملی آمریکا، از توانایی استفاده از سایتها و شبکههای اجتماعی برای فضاسازی به نفع آندروودها میگوید
فساد و قتل برای ماندن در قدرت
لابیگری، دنبال "آتو" و نقطه ضعف گشتن، حق السکوت و در نهایت حذف فیزیکی افراد، از حاشیههای ادامهدار خانواده آندروود برای ماندن در قدرت است، بهطوری که در این فصل از سریال و پس از آنکه اقدامات و پروندههای فساد گذشته رئیسجمهور در کنگره مورد بررسی قرار گرفت، باز این روند ادامه داشت.
فرانک آندروود در این فصل پس از آنکه با استفاده از قوانین خاص توانست قدرت را دوباره به دست آورد، با چالشی به نام کمیته نظارت کنگره مواجه شد که بررسی گذشته او را در دستور کار قرار داده بود. این خطدهی توسط یکی از رسانههایی انجام گرفت که پیش از این وی با ارتباط برقرار کردن با یکی از خبرنگاران آن رسانه، بخشی از پروژه کسب قدرت را دنبال کرده بود و در انتها نیز آن خبرنگار را از بین برد.
فرانک مثل گذشته به تطمیع و تهدید نمایندگان کنگره روی آورد تا به این طریق از مهلکه جان سالم به در ببرد که البته در این زمینه موفق نبود و در انتها مجبور شد از سمت خود استعفا دهد تا کلر آندروود که معاون رئیسجمهور بود، به قدرت برسد.
اخیرا فصل مشترک اغلب سریالهای سیاسی پرمخاطب آمریکایی، حول محور تغییر رئیسجمهور ایالات متحده میچرخد، چنانکه در همین سریال خانه پوشالی نیز این اتفاق دو بار رخ میدهد. بار اول که فرانک توانست رئیس جمهور "گرت واکر" را کنار بزند و جای بر مسند ریاست جمهوری بنشیند، و بار دوم نیز خود فرانک مجبور به استعفا میشود تا کلر به جای او رئیس جمهور آمریکا شود.
مذاکره دیویس با فرانک درباره فعالیتهای پس از ریاستجمهوری
تکرار این رویه در سریال خانه پوشالی البته نظیر بیرونی دارد و گه گاه خبرها و سخنانی از برنامه آمریکاییها برای عینیت بخشی به این سناریو میدهد؛ به عنوان نمونه شبکه خبری «سیانان» چندی پیش به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرده بود تلاشهایی در راستای عزل ترامپ صورت می گیرند که هنوز جنبه رسمی پیدا نکرده و این تلاشها و تحقیقات بیشتر جنبه احتیاطی دارد. با این حال گفته میشود برخی وکلا در واشنگتن در تلاش برای طرح مقدمات عزل دونالد ترامپ، رئیس جمهور فعلی آمریکا از این سمت، هستند. حال باید دید این سناریو رسانهای در واقعیت نیز نمود پیدا میکند یا خیر.
آنچه در این فصل مورد اهمیت بود، نبود ایدئولوژی خاص و منفعت طلبی صرف خانواده آندروود برای کسب قدرت و استفاده ابزاری از اطرافیان است؛ به عنوان مثال فردی که نویسندگی متن سخنرانیهای کلر آندروود را بر عهده داشت، در عین حال رابطه غیراخلاقی و پنهان نیز با کلر برقرار کرده بود و پس از آنکه تهدید به انتشار دست نوشتههای خود پیرامون اقدامات آندروودها کرد، توسط کلر به قتل رسید.
همچنین یکی دیگر از افراد بنام "لیان هاروی" نیز که مشاور آندروودها به حساب میآمد، پس از آنکه از ماجرای نفوذ به سیستمهای آژانس امنیت ملی مطلع شد، برای جلوگیری از افشاگری وی، توسط مزدوران فرانک به قتل رسید.
برنامهریزی برای از میان برداشتن شاهدان تخلف در انتخابات
البته جنگ قدرت میان دو آندروود نیز برقرار بود و کناره گیری فرانک به نفع کلر، شروطی داشت، از جمله تبرئه فرانک از اتهامات که البته هزینه قبول نکردن این موضوع از سوی کلر که به تازگی به سمت ریاست جمهوری رسیده بود، نیز تهدید به مرگ وی توسط فرانک بود.
فرانک که پیش از این شرط استعفای خود از سمت ریاست جمهوری را، عفو کامل خود توسط کلر عنوان کرده بود، پس از آنکه همسرش درباره عفو او حرفی نزد، وی را تهدید به قتل در صورت اجرا نکردن شرطش کرد
عرصهسازی برای حمله به سوریه
"جین دیویس" زن با نفوذی است که با طرفهای خارجی ارتباطات بسیار دارد؛ رابطان او از افراد گروه تروریستی آیکو تا مقامات روسیه، چین و... را شامل میشوند. همچنین او حمایت کارتلهای اقتصادی و نفتی را نیز به همراه دارد و متعهد میشود تا برای فرانک پس از استعفا از سمت ریاست جمهوری، کارهای اقتصادی بزرگی آماده کند.
اما نکته مهم، خبری است که وی به آندروودها میدهد که براساس آن تصمیماتی برای حمله به سوریه گرفته میشود. او با طرح این موضوع که دولت سوریه در پی حمله شیمیایی به مردم خود و غیرنظامیان در حومه شهر حمص است، از رئیسجمهور آمریکا میخواهد تا با استفاده از قدرت خود دست به اقدام نظامی علیه دولت سوریه بزند و این کشور را اشغال نماید.
دیویس خبر از وقوع انفجار شیمیایی در حمص سوریه میدهد و از فرانک میخواهد برای حفظ چاههای نفتی و جلوگیری از نفوذ روسیه، دستور اعزام بیش از 30 هزار سرباز و اشغال نظامی را بدهد
گرچه این خبر توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا اعلام نشده بود، اما دیویس در توجیه دلیل خود برای حمله نظامی و حضور در سوریه، سه عامل را مطرح میکند که قابل تامل است. وی دلیل اول خود را تسلط بر منطقه و ذخایر سوختی و انرژی عنوان میکند. دیگر دلیل وی برای این موضوع جلوگیری از قدرت گرفتن روسیه در منطقه است و بدین منظور از آندروود میخواهد برای جلوگیری از حضور روسیه، زودتر از رئیس جمهور پترو عملیات را آغاز کند.
دلیل سوم او در این زمینه حمایت از مردم و غیرنظامیان عنوان شده که البته همین موضوع موجب شک وزیر خارجه آمریکا نیز میشود. او از آندروود میخواهد اگر واقعا حمایت از غیرنظامیان در دستور کار است، قبل از حمله اقدام پیشگیرانه انجام شود که درخواست او بدون پاسخ میماند.
آندروودها از "کتی دورانت" وزیر خارجه میخواهند پیگیر حمله نظامی به سوریه به بهانه حملات شیمیایی باشد که وی با تشکیک در اصل و منبع خبر، درخواست عملیات پیشگیرانه میدهد که فرانک قبول نمیکند
طرح این موضوع در این سریال در حالی است که دولت آمریکا تا کنون بارها با استفاده از بهانه حمله شیمیایی توسط دولت سوریه، به خاک این کشور تجاوز کرده و اخیرا نیز مقامات کاخ سفید و پنتاگون نسبت به وقوع حمله شیمیایی در سوریه بیانیه دادند و از ورود نظامی به این کشور سخن گفته و رئیس جمهور این کشور را نیز تهدید کردند.
در این بخش از سریال،فرانک در دیدار با رهبر حزب دموکراتیک سوریه، با طرح وقوع حمله شیمیایی در سوریه، از حضور نظامی در سوریه صحبت میکند
طرح محدودیت سفر به آمریکا
یکی از مواردی که فرانک آندروود پس از کسب کرسی ریاستجمهوری دنبال میکند، قانون محدودیت سفر به آمریکا و اخذ ویزا برای مردم کشورهای دیگر است که ناخودآگاه ذهن را به سمت قانون ضدمهاجرتی ترامپ میبرد.
مخالفت وزیر خارجه با طرح محدودیت مهاجرت
در بخشی از این سریال آندروود از وزیر خارجه خود "کتی دورانت" میخواهد طرح ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع کشورهای دیگر را دنبال کند که با واکنش منفی او مواجه می شود، اما فرانک راضی نشده و همچنان بر این ایده خود تاکید میکند.
کنترل روایتها، راهکاری برای مدیریت افکار عمومی
اصلیترین بخش این سریال را میتوان، اعتراف "فرانک" به دست داشتن در پخش مستنداتی از اقدامات غیر قانونی و جنایت گذشته خود دانست که نشان از هوشمندی خاصی برای مدیریت افکار عمومی دارد. در واقع او با در نظر گرفتن این موضوع که دیر یا زود، تمام یا بخشی از حقیقت برای مردم روشن خواهد شد، قبل از اینکه افرادی که پیگیر پرونده وی بودند به سرنخهایی برسند، خود اقدام به انتشار بخشی از واقعیت نمود تا به این طریق ذهن افرادی که در جستجوی واقیت بودند را منحرف و از ادامه مسیر منصرفشان کند.
اعتراف فرانک به دست داشتن در افشای مدارک علیه خود
فرانک در رابطه با انتشار سازمانیافته اسناد به دست خود، این جمله را به "کلر" میگوید: "وقتی قبل از اینکه کسی زمینت بزنه خودتو زمین میزنی، میتونی نحوه زمین خوردنتو کنترل کنی".
براین اساس، او پیش از آنکه مدارکی علیهاش پیدا شود، مدارکی که بی خطر یا کم خطرتر است را زودتر در اختیار رسانهها قرار داد تا با استفاده از آن، بتواند مدیریت مناسبی بر جریان اخبار داشته باشد. استفاده از "کنترل روایت" مخصوصا در حوزه رسانه، یکی از پرقدرت ترین ابزارها برای "مدیریت ذهن مخاطب" است، بهطوری که فرستنده پیام با انتقال مفاهیم و اخبار جهتدار، روایت خود از اتفاقات را در ذهنها مینشاند.