به گزارش مشرق، شعار دادن چند نفر علیه رئیسجمهور روحانی در حاشیه راهپیمایی روز جهانی قدس، تبدیل به یکی از مستمسکهای جدید اصلاحطلبان برای ادامه حیات سیاسی شده و میرود تا در فرایند «اینهمانی»! به دستاویزی شبیه به دستاویز «حمله عدهای به سفارت عربستان» تبدیل شود.
ماجراهایی که ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان مایل است آنها را بعنوان بهانه خود برای بیدستاوردی برجام و ناکامیهای اجرایی دولت رئیسجمهور روحانی معرفی کند.
با این حال اما در ورای این رخدادها و دلسوزیهای این روزهای چهرههای جریان سیاسی خاص درباره چیزی به نام «توهین به رئیسجمهور روحانی» گفتنیهایی هست که نشان میدهد متهم اصلی در پرونده توهین به رئیسجمهور نه عدهای خودسر که اتفاقا خود اصلاحطلبان هستند و برای شعاردادن علیه رئیسجمهور گویا اول از همه باید از محضر آنان رخصت طلبید...
*روحانی... بیعرضه و حسینقلی خانی!/ اعتدال یک «بچه سیاسی» است که تکلیفش با خودش مشخص نیست
حوالی 2 سال قبل بود که «محسن رهامی» فعال سیاسی اصلاحطلب و رئیس وقت کمیته انتخاباتی اصلاحطلبان طی اظهاراتی در ایلام و با مضمون انتقاد از رئیسجمهور روحانی گفته بود:
«یک شخص با رأی احزاب، اشخاص و انجمنها بالا میآید و رئیس جمهور میشود. اینکه آن آقا بگوید من به هیچ حزبی وابسته نیستم نشان از بیعرضگی اوست...از کجا آوردید؟ ما دِه به دِه و شهر به شهر گشتیم و آراء را به حساب جاری شما حواله کردیم، مگر ما مرض داشتیم که هزینه دادیم.»[1]
یکسال قبل از این اظهارات هم «سعید حجاریان» در صحبتهایی گفته بود: «پیشنهاد میکنم دولت فعلی را حسینقلیخانی بنامیم تا بعداً ببینیم چه خواهد شد!»[2]
در آن روزها که اصلاحطلبان حتی عنوان میکردند «ما فدایی دولتیم»! شنیدن این حرفها و توهینهای خالص به رئیسجمهور روحانی جای تعجب بیشتری داشت اما هرچه بود، نه تنها کسی از ستاد اصلاحات نسبت به این اظهارات موضع نگرفت بلکه حتی از جانب دولتیها هم کسی لام تا کام در این باره حرفی نزد.
البته موضع غیظآلود اصلاحطلبان نسبت به دولت رئیسجمهور روحانی تا همین اواخر حتی ادامه دارد...
محمدرضا تاجیک پس از انتخابات طی اظهاراتی گفته بود: «اعتدال ریشه تاریخی ندارد... اعتدال یک «بچه سیاسی» است که تکلیفش با خودش مشخص نیست.»[3]
*وقتی چمران و مرندی را ضرب و شتم کردند و اصلاحطلبان اعتراضی نداشتند/عصبانیتی ناشی از حمایت اجباری از رئیسجمهور روحانی...
البته ژنتیک غیظآلود اصلاحطلبان و عصبانیت ناشی از حمایت اجباری از رئیسجمهور روحانی تمام ماجرا نیست.
رخدادهای دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد برخی جریانات مدعی حمایت و دلسوزی برای دولت دوازدهم نه تنها صاحبعزای حاشیه روز قدس و شعار دادن چند نفر علیه روحانی نیستند بلکه «گر حکم شود که مست گیرند... در شهر هرآنکه هست گیرند»!
ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان در حالی این روزها و در ماجرای شعار دادن چندنفر علیه رئیس جمهور روحانی خود را داغدار جلوه میدهد که پیش از این و در حوادث مشابه و حتی بدتر، نه تنها سکوت کرده است بلکه با برخی رفتارها متهم به حمایت نیز هست...
افکار عمومی به روشنی به یاد دارد که چگونه دکتر مرندی، وزیر اسبق بهداشت و از چهرههای اصولگرا در زمان فتنه 88 با چاقو و قمه از جانب فتنهگران مورد هجوم قرار گرفت.
رفتاری که عوامل آن بصورت عمومی از جانب ستاد جریان سیاسی خاص «خداجو» نامیده شدند و قرار بود که بیش از اینها هم مقاومت کنند!
و جالب آنکه حتی لیدر اصلاحات نیز بعدا خواستار عذرخواهی نظام اسلامی از همین افراد شد!
«ضرب و شتم مهندس چمران»، رئیس شورای شهر تهران در حاشیه مراسم تشییع مرحوم هاشمی توسط عدهای از اراذل و اوباش نیز رخداد زشت و کثیفی بود که اگرچه رخ داد اما ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان نه تنها لام تا کام در این زمینه سخنی بصورت عمومی نگفتند بلکه هیچ کمیته پیگیری و تحقیقی هم تشکیل نشد و رسانههای اصلاحطلب و دولتی نیز علاقه خاصی به انکار این قضیه نشان ندادند.
قابل تأمل آنکه در ماجرای شعار دادن چند نفر علیه رئیس جمهور روحانی، تمامی چهرههای ارزشی و رسانههای اصولگرای کشور اقدام به نکوهش این اقدام کردند و آنرا قبیح شمردند. اما در تمام رخدادهای اشاره شده، اعم از ناسزاهای مختلف اصلاحطلبان علیه دولت و یا ضرب و شتم رجال اصولگرای کشور، اصلاحطلبان و دولتیها هرگز بصورت عمومی داغدار نشدند و ترجیح دادند در زیر تشعشعات برجام، «حمام آفتاب» بگیرند و لذت ببرند...
***
1_ http://seymarehkhabar.ir/comment/6028
2_ http://www.mashreghnews.ir/news/380606
3_http://www.mashreghnews.ir/news/730035