به گزارش مشرق، هر نهاد حاکمیتی بر اساس قوانین و اهدافی که برایش مشخص شده است باید در مسیر حرفهایاش گام بردارد و طبق آنچه که برایش ترسیم شده است باید گزارش سالانه به مسئولین مرتبط ارائه دهد.
پر واضح است که هر نهادی طبق قوانین میتواند برای دارایی و آنچه که مالکش است در چارچوب قانون اساسی قوانینی وضع و طبق همان تصمیماتی را لحاظ کند. برای مثال ممکن است صاحبان بعضی سالنها هدفشان صرفا گیشه باشد یا بعضی دیگر بخواهند اولویت را به فیلمهای دفاع مقدسی اختصاص بدهند و یا مثلا چه بسیار از صاحبان فیلم ها در سینما هستند که با منطق اینکه مالک فیلماند آن را در هر جشنواره خارجی و بینالمللی شرکت میدهند تا بتوانند دیده شوند. این درحالی است، که برخی از فیلمهای آنها چهره چِرک و سیاهی را از کشورمان به نمایش در میآورند. این افراد به بهانه صاحب و مالک فیلم بودن بر خلاف منافع ملی گام برداشته اند تا به منفعت های فردی خود دست پیدا کنند.
*مدافعان دموکراسی حقوقی برای مالک قائلند؟! چرا شانتاز؟!
حالا نهادی مانند حوزه هنری که یک نهاد حاکمیتی نیز محسوب میشود و مسیر مشخص با اهداف روشنی را باید پیبگیرد بنا داشته در سالنهای سینمایی که مدیریتش را بر عهده دارد از میان فیلمهای مجوزدار فیلمهایی را که به لحاظ موضوعی به اولویتهایش نزدیکتر بوده را اکران کند. پیش از آنکه به این نهاد حملهای از جانب منتقدانش صورت بگیرد ابتدا باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا این حق را برای مالک این سالنها قائل هستند تا طبق صلاح دید خود و آنهم بر اساس اولویتهای خود آن را مدیریت کنند؟
قطعا همان افرادی که دم از دموکراسی می زنند و در مواردی عملکردی لیبرال مآبانه دارند در پاسخ به این پرسش جواب مثبت خواهند داد اما تنها میخواهند با سر و صدا از آب گل آلود ماهی بگیرند.
*یک بررسی دو سویه درباره نتیجه تصمیمات حوزه صورت بگیرد
جدا از این که تعداد فیلمهای تحریمی در عرصه سینما توسط حوزه هنری به نسبت تمام آثاری که اکران شده است بسیار ناچیز است، اما باید ریشه یابی شود که ابتدا چرا باید اعتراضات این چنینی نسبت به تصمیم حوزه هنری شکل بگیرد در حالی که مالک سالنهایش است. نهادی که قطعا تمام و کمال اختیار دارد تا نسبت به سالنهایش تصمیماتی اتخاذ کند تا بر اساس اهدافش فیلم های مورد نظر خود را با آنچه که در اساسنامهاش آمده مغایرت دارد نمایش ندهد.
همچنین باید آسیبشناسی شود که چه تاثیری از عدم اکران فیلمها در جامعه و سینما به جای مانده و حوزه نیز چه نفعی برده است؟ یک بررسی دو سویه درباره نتیجه تصمیمات حوزه صورت بگیرد.
*با تشویش اذهان عمومی مخاطب میآورند، این جرم است
اصولا در فضای رسانه ای افراد سودجو تنها با توجه به اینکه به قانونی بودن تصمیمات حوزه هنری اشراف دارند تلاش دارند با تشویش اذهان عمومی برگ برنده را از آن خود کنند و با زدن اَنگ توقیف توجه مردم را به این سمت ببرند که فلان فیلم توقیف خواهد شد تا با بر انگیختن کنجکاوی مردم آن ها را به سالن های سینما بکشانند. این تشویش اذهان عمومی جرم است.
*انتخاب هدفمند فیلم توسط حوزه هنری تحریم نیست تحریف نکنید
در این شرایط یک تبلیغات ناسالم صورت گرفته است. درصورتی که باید توسط رسانهها به مخاطبین اطلاع رسانی شود که انتخاب هدفمندحوزه هنری تحریم نیست. بلکه تصمیم حوزه است که توسط برخی سودجو تحریف شده است و تلاش دارند یک نهاد انقلابی را مقابل مخاطبین سینما قرار دهند.
قطعا در تصمیمات حوزه هنری ایراداتی وجود داشته است مانند بسیاری از تصمیمات دیگر نهادهای شخصی و دولتی که میتواند توسط متخصصین رسانهای و سینمایی (بدون حب و بغض) مورد بررسی کارشناسانه و اصلاح قرار گیرد، تادر نحوه اجرای اهداف انقلابی تصیمات اثر بخشتری گرفته شود.
اما فراموش نکنید که اگر حوزه هنری قرار بود بر اساس اساسنامه خود و با دقت کامل فیلمها را انتخاب کند باید تا امروز تعداد زیادی از فیلمها را اکران نمیکرد و به آنها سالن نمیداد. حال آنکه ظاهرا حوزه هنری برای تعامل بیشتر با اهالی سینما حاضر شده است تا با شیبی ملایم به انتخابهایش دست زده و به واسطه اکران بعضی فیلمها گاهی از اساسنامه نیز تخطی نماید.
*انتقاد از اکران تعداد زیادی از فیلم ها یا عدم اکران تعداد محدودی از آنها؟!
حالابا توجه به این توضیحات رسانههای اصولگرا باید طلبکار حوزه هنری باشند برای تعداد زیادی از فیلمهای اکران شده که با اساسنامه مغایرت داشته یا رسانههایی که شعار اپوزیسیون میدهند آنهم برای تعداد کمی از |آثار اکران نشده؟! سینماگران انقلابی باید به آثار اکران شده اعتراض داشته باشند که برخلاف اهداف و سیاستهای حوزه بوده است یا سینماگرانی که داد روشنفکری دارند؟! بهتر است در یک فرصت مناسب یکبار برای همیشه یک مناظره میان طرفین صورت بگیرد تا این مردم و ذهنهای بینا باشند که قضاوت میکنند. کدام منطقی تر است: انتقاد از حوزه هنری برای اکران تعداد زیادی از فیلم ها یا عدم اکران تعداد محدودی از فیلمها؟!
دلیل نگارش این متن شرایطی بود که به واسطه این تصمیم حوزه هنری رخ داده است و تعدادی همواره از این فضا سوءاستفاده میکنند. در ادامه نگاهی به اهداف حوزه هنری و وظایف آن میاندازیم:
ماده 6: اهداف
فراهم ساختن زمینهی رشد و شکوفایی و گسترش هنر مبتنی بر معرفت اسلامی و متعهد به ارزشهای انقلاب اسلامی.
بهره گرفتن از هنر در تبیین و ترویج مبانی و ارزشهای اسلامی و فضائل اخلاقی.
تبیین و معرفی وجوه گوناگون و ویژگیهای ذاتی و فنی هنر و ادبیات انقلاب اسلامی.
دفاع از آرمانها و اصول انقلاب اسلامی از طریق شناخت علمی و دقیق جریانهای هنری معارض با تفکر اسلامی و کشف راههای اصولی مقابله فرهنگی با آنها.
ایجاد زمینهی رشد استعدادها و خلاقیتهای هنری و ادبی از طریق شناسایی، تربیت، تقویت و معرفی هنرمندان برجستهی مسلمان.
ایجاد جریانهای هدایتگر هنری بر بنیاد تولید و نمونهآفرینی هنری و ادبی.
وظایف اصلی حوزه عبارتست از:
مطالعه، تهیه و تنظیم سیاستها و برنامههای مناسب جهت گسترش هنر اسلامی.
اجرای سیاستها و برنامهها در ابعاد و زمینههای مختلف هنر و ادبیات انقلاب اسلامی.
تلاش در جهت شناسایی و بکارگیر نیروهای متعهد و جوان در مقولات هنری و ادبی و شکوفایی استعدادهای آنان.
انجام مطالعات و پژوهشهای مورد نیاز.
تولید و نمونهآفرینیهای هنری و ادبی.
هدایت و پشتیبانی انجمنها و تشکلهای اسلامی، مردمی در حوزهی هنر.
ایجاد زمینههای تجمع و تشکل هنرمندان مسلمان و متعهد و بهرهگیری از تواناییهای آنان.
برخورد منتقدانه و هدایتگرانه با معاندین و معارضین هنر اسلامی.
اهتمام در جهت انگیزههای اسلامی و تقویت خلاقیتهای هنرمندان متعهد.
تولید و عرضهی آثار و فرآوردههای هنری و ادبی موردنیاز.
ایجاد مراکز پژوهشی، آموزشی و تربیتی هنری.
ارتباط با مراکز و مؤسسات فرهنگی و هنری اسلامی.
ایجاد و ادارهی مراکز اطلاعرسانی در زمینهی هنر اسلامی.
برگزاری مشارکت و شرکت در مسابقات و جشنوارههای ادبی و هنر اسلامی