به گزارش مشرق، چهاردهم مهرماه سال۹۱، مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان از قتل پسر ۱۷ سالهای در یکی از پارکهای محله طرشت با خبر و در محل حاضر شدند. بررسیها نشان داد که پسر نوجوان در جریان یک نزاع با ضربه چاقو به قتل رسیده است.
مأموران پلیس در جریان تحقیقات میدانی ۱۴ نفر از شرکتکنندگان در نزاع را بازداشت کردند. رضا یکی از بازداشتشدگان در جریان تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: موتورم دست یکی از دوستانم بود که در نزاع حضور داشت.
وقتی درگیری بالا گرفت، رفتم تا موتورم را بیاورم که محمد را دیدم. او از خلافکاران با سابقه مهرآباد بود که همراه کامران وارد درگیری شده بود. کامران در حالی که عربده میکشید و فحش میداد به سمت من حمله کرد. من در آن حادثه به خاطر سن کم تحتتأثیر و تحریک دوستانم قرار گرفتم و با چاقو به سینهاش زدم.
فکر نمیکردم ضربه کاری باشد و منجر به قتل او شود. بعد از اعترافهای نوجوان ۱۷ساله محمد نیز بنا به شواهد موجود به جرم معاونت در قتل دستگیر شد. پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادهشد و هر دو متهم در دادگاه حاضر شدند.
ابتدای جلسه مادر مقتول در خصوص در خواستش گفت: کامران ورزشکار بود و شب حادثه دوستانش با او تماس گرفتند و از او کمک خواستند. او برای کمک به دوستانش رفته بود، اما آنها ناجوانمردانه او را کشتند. برای قاتل او درخواست قصاص دارم.
در ادامه رضا در جایگاه بار دیگر ماجرا را شرح داد. سپس محمد با انکار معاونت در قتل گفت: من مقتول را نمیشناختم و برای میانجیگری وارد درگیری شدم که ناگهان او به سمت من حمله کرد. همان لحظه رضا با چاقو به او ضربه زد و مقتول روی دستانم افتاد.
در پایان هیئت قضایی، محمد را از معاونت در قتل تبرئه و به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی به حبس و رضا را به قصاص و دو سال حبس محکوم کرد. با ارسال این حکم به دیوان عالی کشور و تأیید در شعبه ۲۷ دیوان، متهم در آستانه مرگ قرارگرفت که خانوادهاش با پرداخت دیه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی توانستند، رضایت اولیایدم را جلب کنند.
به این ترتیب رضا از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران رضا در آخرین دفاعش گفت: شب حادثه بچگی کردم، اما حالا پشیمانم. در کانون درسم را ادامه دادم، اما بعد از آن به زندان رفتم و در کلاسهای قرآنی شرکت کردم و با حفظ قرآن سعی کردم زندگیام را تغییر دهم.
او در ادامه گفت: بعد از تأیید حکم قصاص خانوادهام خیلی به دردسر افتادند و با قرض توانستند یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان دیه را پرداخت کنند. از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف دهند تا زودتر آزاد شوم و بتوانم مردانه کنار خانوادهام زندگی کنم. محیط زندان برایم سخت است آنجا همه سن و سال زیاد دارند و ارتباط با آنها برایم مشکل است.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
منبع: روزنامه جوان