به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشست معرفی و بررسی نمایشنامه «سه سه» منتشر شده از سوی انتشارات کتاب نیستان در فرهنگسرای اندیشه با حضور سیروس همتی، رحمت امینی و قطب الدین صادقی برگزار شد.
قطبالدین صادقی در این نشست در سخنانی گفت: من سیروس همتی را ذره ذره کشف کردم. او را در چند کار دیده بودم اما خیلی جدی نمیگرفتم. زمانی که نمایش «برج آزادی» را همراه با هادی مرزبان میدیدم.متوجه شدم که عجب بازیگر خوبی است. بازیگر شش دانگی است که هنوز کسی او را نمیشناسد. من داور مسابقات نمایش نامه نویسی بودم. کتابی آمد که دیدم به اسم او است و تعجب کردم. نمایش نامه «گلدان» بود که بسیار زیبا نوشته شده بود. نوع نگاه او به انسان، جهان و جامعه و هم چنین شخصیت پردازی متعارف او را دوست دارم. در آن نمایش نامه با شخصیت پردازی بسیار زیبا بحران عاطفی عشق را در خانوادهای که ظاهرا مسائل ارزشی در آن مطرح است، عنوان کرده بود. از همه مهم تر نمایش نامه تئاتر بود که بار دراماتیک بسیار زیادی داشت. پس از آن متوجه شدم که او کارگردانی نیز میکند و به مرور فهمیدیم که از هر انگشت او یک هنر میریزد.
وی ادامه داد: در همه احوال، متوجه یک نکته ای شدم که دوست دارم آن را بیان کنم. نگاه طنز آمیز سیروس همتی به جهان بسیار چشمگیر است. باید دقت داشت که نگاه طنز آمیز نشانه بلوغ فکری است. به نظرم کسی که طنز را نفهمد، از عقلانیت چیزی کم دارد. او این طنز را در نوشتهها و بازیهایش بسیار خوب پرورش میدهد. البته این طنز علاوه بر این که یک موضوع ذاتی است، یک تکنیک است که از آن استفاده میکند. علاوه بر این، او در نوشتهها و شخصیت پردازیهایش به گونهای کار میکند که در نهایت مخاطب را غافلگیر میکند. نگاهی به آدمها دارد که ظاهرا موارد کوچکتر بیشتر توجه او را جلب میکند. صحبت کردن از مقولههای بزرگی خمانند عدالت و ...بسیار ساده است. اما هنگامی که به شخصیتها و مقولههای کوچک زندگی میرسیم، کار سخت است. میدانم که صحبت درباره آدمهای کوچک که در نگاه اول توجه شما را جلب نمیکند بسیار سخت است. هنر همین است که چیزهایی که دیگران به سادگی از آن عبور میکنند را مورد توجه قرار دهید. کار هنر درشت کردن احساسات و اندیشههایی است که همه آنها را نمیدانند و متوجه نمیشوند
صادقی تصریح کرد: . کار هنر درشت نمایی احساسات، اندیشهها و آدم هایی است که در پس شناخت عظیمی که به لطف هنر و تخیل خلاق به دست آوردهایم، ادراک ما را بیشتر میکنند. تا زمانی که درک ما بیشتر نشود، نمیدانیم که کجا زندگی میکنیم؟ چرا زندگی میکنیم و ... از این نظر من به سیروس همتی غبطه میخورم. او به پسر بچهای که در جایی نشسته است، چنان بعدی میدهد که من حتی فکر آن را هم نمیکردم. او شخصیت های نادری را با خود میآورد که به مرور فکر میکنید که عجب آدم های جذابی هستند. در زندگی حوادث پیش دراماتیکی وجود دارد که در دل خود تمام اندیشه های متعالی را دارد. این که بیایید و سراغ یک سرباز بروید و با نگاه طنز آمیز و البته راز آلود به او نگاه کنید، در خور احترام و توجه است. این موضوع باعث میشود که او وضعیت های تئاتری خلق کند که بسیار ساده است. در ابتدا شاید پیش پا افتاده باشد اما هر چه قدر که جلوتر میرویم میبینیم که نگاه ما را باز تر میکند. به نظرم این بهترین راه جذب مخاطب است چرا که او را ذره ذره به تور میاندازد. نویسنده با این کار گوشه هایی از احساس را میآفریند که مخاطب را در چنبره خود میآورد. هر کسی این کار را بلد نیست.
وئی بیان داشت: نمایشی خوب است که پویایی و قدرت پیشبرنده را هم از نظر موضوعی و هم از نظر غافل گیری داشته باشد. اثر باید بتواند مخاطب را غافل گیر کند. اثر باید مخاطب را مرحله به مرحله جلو ببرد تا بتواند تماشاگر را نگه دارد. سیزوس همتی به خوبی آدم را غافل گیر می کند. هم از نظر شخصیت ها و هم از نظر پیچیده کردن وضعیت. او نمایش نامه نویس خوبی در موضوعات به ظاهر ساده است. به خوبی بر روی این دست موضوعات مانور میدهد و سپس به آن پر و بال میدهد. محتوایی که او مینویسد، در کل ایجابی است. در چند نمایش نامه به ما درس اخلاق میدهد. جامعه ما از نظر اخلاق و درس اخلاق به ظاهر پر است و همه چیز به ما درس اخلاق میدهند اما در عمل نشان داده ایم که اخلاق محور نیستیم. به نظرم بسیار بی اخلاق و بی رحم هستیم و با حرف هم درست نمیشود و تنها با فرهنگ درست میشود. به نظرم با ایجاد شادی، روح مشترک در جامعه، ایجاد فرهنگ واقعی و به روز درست میشود. در حقیقت نوشته های او محتوای ایجابی دارد و به گونه ای پند و اندرز راهنمایانه میدهد تا ما را ارشاد کند. به نظرم او قصد دارد که ارزش های اخلاقی را به ما یادآوری کند. این موضوع جهان بینی خود او است اما از همین جهان بینی در اثر نشت میدهد.
این نمایش نامه نویس اضافه کرد: بعد دیگر آثار سیروس همتی، بعد تبلیغی است. تبلیغ در راستای جنگ و افرادی که در این جنگ جان دادند و خون دادند. کسی رفته است و جان خودش را عاشقانه داده است، این موضوع خیلی قابل احترام است. به نظر من همه کسانی که برای آرمان هایی فراتر از ارزش های فردی هم چنین ایثارهای جسارتمندانه ای میکنند، قابل احترام هستند و باید یادشان را گرامی بداریم. بسیاری از آثاری که سیروس همتی مینویسد در راستای تبلیغ جنگ و ارزش های آن است و این موضوع بخشی از دغدغه او است. وجه دیگر کارهای او وجه انتقادی آن است. این وجه انتقادی به واقعیت های تلخی اجتماعی ما برمیگردد که ما را آزار می دهد. برای مثال در نمایش نامه «فیش آباد» به فیش های نجومی، اختلاف طبقاتی، مدیر بازی و ... می پردازد. به هر حال سیروس در چنین مواردی نیز قلمش را به کار گرفته است اما در حد طنز به آن پرداخته است و ریشه یابی نمیکند. این چنین نمایشی فقط ذره ذره بی عدالتی ها را به یاد ما میآورد که البته میتوانست تا ریشه یابی نیز پیش برود. ماحصل حرف های من این است که در هر 3 مرحله ای که ایشان کار میکند، طنز جذابی دارد که شیرینی خاص خود را دارد. من بعد از نمایش نامه گلدان فهمیدم که نمایش نامه نویسی آن خیلی سره است و جملات کوتاه و تصویری است که به خوبی در دهان نویسنده میچرخد. در حقیقت اضافه گویی ندارد و هنر ایجاز را به خوبی مورد استفاده قرار می دهد. به نظرم نوشتن نمایش نامه های کوتاه برای جامعه ای که حوصله ی مسائل بلند را ندارد، هنر کمی نیست. شاید بتوان بخشی از تماشاگران جامعه تئاتری را این گونه تامین کنیم تا بتوانیم هنر نمایش را با توده مردم حفظ کنیم.