به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، به دنبال ناامنیهای ایجاد شده توسط گروهکهای ضد انقلاب در منطقه کردستان و آذربایجان غربی که برای ضربه زدن به نظام نوپای انقلاب اسلامی مهندسی میشد، سازمان پیشمرگان کُرد مسلمان به عنوان مهمترین هسته مردمی خودجوش در غرب و شمال غرب کشور، با تلفیقی از نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای بومی کُرد به وجود آمد.
فشارهای ایجاد شده و جو سنگین ضد انقلاب علیه شخصیتهای مردمی و انقلابی کُرد منجر به مهاجرت تعداد زیادی از آنها از شهرهای سنندج، مریوان، پاوه، دهگلان و ... به سوی تهران و عمدتاً کرمانشاه شده بود. انقلابیون در پی این مهاجرت با اقدام به موقع شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه کرمانشاه برای همافزایی نیروهای انقلابی روبرو شدند که به پیشنهاد ایجاد یک تشکل منسجم ختم شد.
شهید محمد بروجردی پس از همفکری با انقلابیون کردستان برای یک حرکت بزرگ در منطقه، جهت ایجاد امنیت پایدار، به تهران سفر کرده و موجبات این اتفاق را فراهم کردند.
فتوای ماموستا «عثمان» که گفته بود: «هر کسی ده پاسدار انقلاب اسلامی را سر ببرد، بهشت بر او واجب میشود» عزم استکبار برای تبدیل شدن بحران کردستان به یک جنگ مذهبی خونین را نشان میداد.
سردار حاج محمدابراهیم همت درباره تاثیر فتوای ماموستا عثمان در منطقه گفته بود: «این جریان کثیف و خائنانه بلافاصله در منطقه دامن گیر شد و حتی دامنه این جریان به پاوه هم رسید. به عنوان مثال، بعد از صدور این به اصلاح فتوا، چندین حمله از طرف گروهک رزگاری به پاسداران ما صورت گرفت. موقعی که برادران سپاه و ارتش حمله کردند تا منطقه اورامان را آزاد کنند، طی حمله، چند تن از برادران ما که زخمی شده بودند، به دست عوامل رزگاری اسیر شدند.
این از خدا بیخبرها، روی زخمهای این مجروحین، آب نمک ریخته بودند، آب جوش ریخته بودند، چرا که آن روحانینماهای مزدور آمریکا، در جلساتشان، جنگ علیه شیعه و به اصطلاح خودشان علیه پاسدار را حلال کرده بودند. ریختن آب جوش بر سر اینها را هم حلال کرده بودند. حتی بعضی زنها هم روی سر این بچهها آب جوش میریختند و اینها همه، گوشهای کوچک از عذابی بود که ما از دست این جنایتکارها کشیدیم»
حضور گروهکهای مختلف در کردستان که تحت لوای بیگانگان سلاح مبارزه با انقلاب اسلامی ایران برداشته بودند، زمینه را برای مقاومت مردمی و پیوستگی شیعه و سنی فراهم میکرد. مردم کردستان پیام انقلاب و امام خمینی (ره) را به خوبی درک کرده بودند و گروهکها نتوانستند توفیق در جذب مردم داشته باشند و به فرموده شهید محمد بروجردی «اگر ضد انقلاب در کردستان از پشتوانه مردمی برخوردار بود، با ما نمیجنگید»
مروری بر عملکرد و ایدئولوژی این گروهکها، راه مبارزه و مبارزه مردمی را هموار میکرد. باج گیری، زیرپا گذاشتن اصول دینی و مذهبی و اعتقادی مردم، بی حرمتی به مساجد و منابر و روحانیت و کلام الله مجید، خون آزادی خواهان و دین داران را به جوش میآورد. مردم به مرور به اهداف شوم این گروهکها پی بردند؛ شاید بتوان گفت مردم با نگاه به آرمانهای امام خمینی (ره) و شعارها و پیامهای انقلاب اسلامی دریافتند که از دل این حرکت و نهضت اسلامی است که میتوانند زندگی شرافتمندانهای را داشته و ستم دوران شاهنشاهی را التیام بخشند.
گروهکهای ضد انقلاب در سنندج و دیگر شهرهای استان مرتکب جنایات زیادی شدند. آنان از فروردین ماه سال 1358 تا فرودین ماه سال 1359 هر چه خواستند بر سر مردم بی دفاع آوردند. از جمله مواردی که میتوان اشاره کرد، اقدام ناجوانمردانه گروهک کومله علیه یکی از خانوادههای اصیل و خوشنام و مذهبی به نام خانواده «نمکیها» در سنندج بود.
3 فرزند این خانواده بدون هیچ وابستگی به انقلاب اسلامی، سرگرم فعالیتهای قرآنی بودند که دسته جمعی مورد حمله کومله قرار گرفتند و یا بی حرمتی گروهکها به مقدسات مردم بود. آنان حتی حرمت مسجد را هم شکستند و اغلب خادمهای مساجد میگفتند «شبها پسرها و دخترهای عضو گروهکها در مسجد مشروب میخورند و فحشا میکنند»
مردم خیلی زود به ماهیت شعار دفاع از ملت کُرد پی بُردند و متوجه شدند جانبداری از کردستان فقط دسیسهای برای رسیدن به اهدف خودشان است. چند ماهی که از قائله کردستان گذشت مردم غیر از چپاول، غارت و ناامنی چیزی ندیدند. تطمیع، دروغ، فریب و تهدید و وعدههای دروغین از جمله تاکتیکهای گروهکها برای جذب مردم بود که مورد استفاده قرار میگرفت.
مردم به مرور زمان با مشاهده رفتار گروهکها و نیروهای انقلاب به خصوص جوانان سپاهی، به تعهد و صداقت نیروهای انقلاب پی بردند و همین موضوع در جذب افراد بومی و فریبخوردگان نقش اساسی داشت. سیل عظیم فریبخوردگان با روشنگری و تحت رافت اسلامی به جمع توابین پیوستند و عده زیادی از این افراد در صف جهاد با ضد انقلاب ردای شهادت بر تن کردند.