به گزارش مشرق، روزنامه وطن امروز نوشت:
آذرماه سال گذشته (95) دولت آمریکا با تمدید قانون آیسا علیه ایران، تعهدات خود در برجام را نقض کرد. اگرچه تحریم آیسا در امتداد تحریمهای داماتو تصویب شد اما توسعه این تحریمها طی 2 نوبت در سالهای 2005 و 2012، باعث شد این بسته تحریمی، ماهیت هستهای پیدا کند از همین رو، تمدید این تحریم برای اجرا در واقع تمدید تحریمهای هستهای علیه ایران بود و این اقدام دولت باراک اوباما، نقض تعهدات این کشور در برجام بود.
تمدید تحریم آیسا علیه ایران مواد 21، 24 و 26 برجام را به صورت فاحش نقض کرد. حسن روحانی و محمدجواد ظریف نیز این نقض فاحش را تایید کردند. دولت ایران نقض برجام توسط آمریکا را تایید کرد اما واکنش ایران به این نقض چه بود؟
حسن روحانی 23 آذرماه 2 نامه جداگانه به محمدجواد ظریف و علیاکبر صالحی نوشت و با اذعان به نقض برجام بهواسطه تمدید تحریم آیسا، وظایف و تکالیفی را به وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی محول کرد. این نامهها و تکالیف ذکر شده در آنها به عنوان پاسخ ایران به این مورد نقض برجام توسط آمریکا مطرح شد.
اما متن نامهها یا به عبارت دیگر محتوای پاسخ ایران به این مورد نقض برجام چه بود؟ نامه روحانی به ظریف محتوای ویژهای نداشت. در این نامه روحانی به ظریف گفته بود در پاسخ به نقض برجام، فرآیند حقوقی مندرج در برجام را پیگیری کند. در نامه روحانی به ظریف آمده بود: «به وزارت امور خارجه دستور داده میشود نسبت به اجرای مراحل پیشبینی شده در «برجام» برای رسیدگی به موارد نقض، اقدام کرده و دیگر پیگیریهای حقوقی و بینالمللی لازم را نیز بهطور جدی معمول دارد. مقتضی است گزارش اقدامات را ظرف یک ماه به اینجانب ارائه نمایید».
اما پیگیریهای وزارت امور خارجه برای پاسخ حقوقی به تمدید تحریم آیسا علیه ایران به کجا رسید؟ براساس فرآیند مندرج در برجام، موضوع شکایت ایران از این اقدام آمریکا ابتدا باید در نشست مشترک معاونان وزارت خارجه اعضای 1+5 به بحث گذاشته میشد. اواخر دیماه این جلسه در وین برگزار شد و با صدور یک بیانیه مشترک به پایان رسید. بیانیهای که در آن اعضا بر ضرورت اجرای تعهدات خود در برجام تاکید کردند و آمریکاییها نیز مدعی شدند بر تعهدات خود در برجام پایبند بوده و هستند. این بیانیه، محتوای دلخواه ایران را در بر نداشت. براساس گزارشات آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تعهدات خود را در برجام انجام داده بود اما مصوبه کنگره آمریکا برای تمدید تحریمهای هستهای آیسا و اجرای آن توسط دولت اوباما، زمینه لازم را برای بازگرداندن تحریمهای ایران فراهم و مواد 21، ،24 و 26 برجام را نقض کرد.
براساس فرآیند حقوقی قید شده در برجام، ایران در ادامه پیگیری حقوقی نقض برجام توسط آمریکا، باید شکایت خود را به نشست وزیران خارجه 1+5 میبرد. یعنی این نقض آشکار برجام باید در کمیسیون مشترک و در سطح وزرای خارجه 1+5 مطرح میشد. اما آیا این اتفاق افتاد؟ خیر! بلافاصله پس از اتمام جلسه معاونان وزرای خارجه در وین درباره نقض برجام بهواسطه تمدید تحریم آیسا، خبرگزاری رویترز گزارش داد ایران از پیگیری این شکایت انصراف داده است! خبرگزاری رویترز بهنقل از دیپلماتهای ایرانی و روس مدعی شد ایران برای جلوگیری از اخلال در برجام از پافشاری بر سر شکایتش درباره اقدام آمریکا در تمدید «قانون تحریمهای ایران» خودداری کرده است. این خبرگزاری انگلیسی برای اثبات این مدعا به اظهارات عباس عراقچی در جمع خبرنگاران استناد کرده که گفته ایران قصد ندارد موضوع مربوط به تمدید این قانون ضدایرانی (آیسا) را به کمیسیون حل اختلاف برجام ارجاع دهد. بنابراین سرنوشت نامه روحانی به ظریف برای پیگیری حقوقی نقض برجام (بهواسطه تمدید تحریم آیسا) به نتیجه قابل توجهی نرسید و صرفا به برگزاری جلسهای در سطح معاونان وزرای خارجه 1+5 و صدور یک بیانیه مشترک مبنی بر تعهد اعضا به اجرای تعهدات خود در برجام ختم شد!
تا اینجای کار، پاسخ حقوقی ایران به نقض برجام بهواسطه تمدید تحریم آیسا، بدون نتیجه بود و به اظهارنظرها و محکومیتهای کلامی خود ایرانیها ختم شد!
رآکتورهای پیشران صالحی میسوزد؟
حسن روحانی 23 آذرماه در واکنش به نقض برجام با تمدید تحریم آیسا، به علیاکبر صالحی هم نامه نوشت و تکالیفی را به سازمان انرژی اتمی محول کرد. وظایف محوله به سازمان انرژی اتمی در نامه روحانی به این شرح بود:
1- برنامهریزی برای طراحی و ساخت پیشران هستهای جهت بهرهگیری در حوزه حملونقل دریایی، با همکاری مراکز علمی و تحقیقاتی
2- مطالعه و طراحی «تولید سوخت» مصرفی پیشران هستهای، با همکاری مراکز علمی و
تحقیقاتی
3- مقتضی است طرح و برنامه زمانبندی شده جهت تحقق بندهای فوق را حداکثر ظرف 3 ماه به اینجانب ارائه نمایید.
این تکالیف در واقع به عنوان پاسخ فنی و هستهای ایران به نقض برجام تلقی میشد. بند دوم این نامه که درباره مطالعه و طراحی سوخت پیشران هستهای بود، جای تامل داشت. این تکلیف، طرح کمیسیون صنایع مجلس نهم برای تهیه شناورهای هستهای با سوخت اورانیوم غنیشده بین 46 تا 90 درصد را یادآوری میکرد. از همین رو بلافاصله توجه تحلیلگران به این بند جلب شد و این اقدام دولت ایران را یک پاسخ جدی به نقض برجام توسط آمریکاییها تلقی کردند. اما دولت روحانی حتی نگذاشت شیرینی تلقی این پاسخ در ذهن کارشناسان باقی بماند. بلافاصله پس از طرح این موضوع یعنی امکان تولید پیشران هستهای با سوخت
50 درصد غنیشده (که براساس ماده 4 انپیتی حق مسلم ایران است) وزارت امور خارجه واکنش نشان داد و توضیحی برای خبرگزاریها ارسال شد. در متن ارسالی برای خبرگزاریها آمده بود: «یک منبع آگاه در تیم مذاکرهکننده اعلام کرد دولت برنامهای برای برنامهریزی و طراحی سوخت با غنیسازی 50 درصد ندارد». او از پیشرانهایی گفت که سوخت آنها اورانیوم 5/3 درصد است.
به عبارتی وزارت امور خارجه با این بیانیه توضیح داد که منظور روحانی از مطالعه و طراحی تولید سوخت پیشران هستهای، سوخت دارای غنای 5/3 درصد بوده است. در واقع پاسخ فنی و هستهای ایران به نقض برجام، طراحی و مطالعه درباره سوخت 5/3 درصد بود. این در حالی است که ایران از سالها قبل به تکنولوژی غنیسازی اورانیوم تا غنای 20 درصد هم رسیده بود. بر همین اساس مطالعه و طراحی سوخت پیشران هستهای با غنای 5/3 درصد اساسا اتفاق عجیب و قابل تاملی نبود و در واقع در قامت پاسخ ایران به نقض برجام قرار نمیگرفت چرا که در متن برجام این اجازه به ایران داده میشد تا فعالیتهای خود برای غنیسازی اورانیوم تا غنای 67/3 درصد را دنبال کند! بنابراین این موضوع نیز به عنوان پاسخ ایران به نقض برجام تلقی نمیشد. مورد دوم درباره وضعیت پیشرانهای هستهای با سوخت 5/3 درصد بود. این پیشرانهای دریایی اساسا دیگر در دنیای مدرن موضوعیت ندارند چراکه به دلیل استفاده از سوخت با غنای پایین (5/3 درصد) آنها باید 2 رآکتور بسیار بزرگ روی این پیشران نصب میکردند تا با غنیسازی مداوم و پرحجم تا غنای 5/3 درصد، سوخت حرکت این پیشران را فراهم کنند. از سوی دیگر چگالی اورانیوم حدود 20 برابر چگالی سوختهای فسیلی مورد استفاده مشابه است. از همین رو ظرفیتی که سوخت با اورانیوم دارای غنای پایین اشغال میکند، بسیار زیاد است. به همین دلیل این پیشرانهای دریایی سالهاست به دلیل هزینه بالا از رده خارج شده و مورد استفاده قرار نمیگیرد. اکنون پیشرانهای هستهای دریایی در دنیا با سوخت اورانیوم دارای غنای 46 تا 90 درصد فعالیت میکنند. به عنوان مثال سوخت رآکتور ناوگان هستهای روسیه به نام «آرکتیکا» به طور متوسط اورانیوم 60 درصد غنی شده است.
بنابراین طراحی و تولید پیشران هستهای با سوخت 5/3 درصد اساسا به یک شوخی شبیه است، ضمن اینکه همانگونه که گفته شد، بند 2 نامه روحانی به صالحی یعنی طراحی و سوخت پیشران هستهای، با توجه به توضیح وزارت امور خارجه مبنی بر استفاده از سوخت 5/3 درصد، اساسا موضوعیت این بند را از بین میبرد چراکه ایران سالها قبل طراحی و تولید اورانیوم 5/3 درصد را انجام داده بود. به هر حال در نامه روحانی به صالحی قید شده بود که گزارش اقدامات سازمان انرژی اتمی باید ظرف مدت 3 ماه به رئیسجمهور ارائه میشد. هنوز سرنوشت این گزارش 3 ماهه مشخص نشده است، کما اینکه سرنوشت این تکالیف نوشتاری هم معلوم نیست. هرچند بر اساس گزارههای قید شده درباره واقعیت پیشرانهای هستهای، بعید به نظر میرسد حرکت قابل توجهی در اینباره صورت بگیرد.
در مجموع پاسخ ایران به نقض برجام با تمدید تحریم آیسا، چه در بعد حقوقی و چه ابعاد فنی و هستهای به سرنوشت مورد اشاره دچار شد. سرنوشتی که وضعیت هرگونه پاسخ و واکنش ایران به موارد نقض احتمالی برجام توسط آمریکاییها بویژه مورد تحریمهای جدید کنگره آمریکا (موسوم به مادر تحریمها) را مبهم میکند.