به گزارش مشرق، تقریباً همه دولتیها اطمینان دارند اروپا، ایالات متحده را برای خروج از برجام همراهی نمیکند. ظریف وزیر امور خارجه به خبرآنلاین گفته: «اروپاییها به ما گفتند برجام را تحت هر شرایطی ادامه خواهند داد حتی اگر آمریکا از آن خارج شود. هرچند معتقدند آمریکا چنین کاری نخواهد کرد.» نوبخت سخنگوی دولت هم روز گذشته گفته اگر آمریکا از برجام خارج شود، خودش ایزوله خواهد شد. از آن طرف صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی آب پاکی را روی دست همه ریخت و به اشپیگل گفت: «بعد از خروج آمریکا از برجام، اگر اروپاییها پایبند بمانند، ایران هم خواهد ماند.»
ماجرا چیست؟ ممالک اروپایی واقعاً همانگونه که دولتیها خیال میکنند حاضرند برجام را بدون ایالات متحده ادامه دهند؟ «برجام بدون آمریکا» دیگر چه صیغهایست؟
«برجام بدون آمریکا» در ترازوی نقد/ توافق هستهای بعد از خروج آمریکاییها به دردی هم میخورد؟
حالا ترامپ گفته برجام مثل دیگر معاهداتی که دولت اوباما امضا کرده، مزخرف است و هرطور شده میخواهد از شر آن خلاص شود. این یعنی همان آش و همان کاسه؛ اروپاییها حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند پای توافق هستهای بدون آمریکا بایستند. مگر آنکه بخواهند درمقابل تحریمهای ایالات متحده علیه نظام بانکی و تجاری ایستادگی کنند و مگر آنکه بیخیال شراکت چندهزار میلیارد دلاریشان با یانکیها شوند! این یعنی «برجام بدون آمریکا» یعنی کشک؛ حتی بیخاصیتتر از آن!
وزیر امور خارجه دولت اصلاحات در همین رابطه میگوید اگر دیگران از برجام خارج شوند، این معاهده عملاً بیمعنی خواهد شد و ایران باید سیاستهای گذشته را پیشه کند. کمال خرازی همچنین به خبرنگار ایسنا گفته عزم آمریکاییها برای «ضربه زدن» به برجام حسابی جدی است. وی میگوید: «آمریکاییها دنبال آن هستند تا بهانهای بتراشند و نقض برجام را به گردن ایران بیندازند.»
بررسی یک ادعا؛ اروپاییها آیا بدون آمریکا حاضرند برجام را اجرا کنند؟
ظریف میگوید بله! وزیر امور خارجه به خبرآنلاین گفته از مقامات اروپایی شنیده حتی بدون آمریکا، آنها به برجام و متعلقاتش پایبند میمانند. حسن عابدینی کارشناس مسائل بین المللی اما معتقد است، مُجرد بررسی سوابق اروپاییها نشان میدهد نباید از این جماعت انتظاراتی در این حد داشت. وی میگوید: «در سابقه کشورهای اروپایی هرگز چنین پایبندی نسبت به ایران دیده نمیشود. مثلاً زمانی که انقلاب به پیروزی رسید کشورهای اروپایی تمام تعهداتشان در حوزه هستهای را زیر پا گذاشتند. از نمونههای آن میتوان به نیمه رها کردن ساخت نیروگاه هستهای بوشهر توسط آلمانها و نقض عهد فرانسویها در پرداخت سود و اصل پول سهام شرکت «اردی اف پاریس» اشاره کرد.»
وی با بیان اینکه با این سابقه بعید به نظر میرسد که اروپا در قبال فشار آمریکاییها ایستادگی کند، ادامه داد: «از آنجا که وابستگی اروپا به آمریکا زیاد است نباید انتظار داشته باشیم اروپا جبههای متحد در برابر آمریکا داشته باشد. اروپاییها شاید در حد حرف مقابل آمریکا قرار گیرند، اما وقتی پای عمل باشد و توسط آمریکاییها تنبیه شوند، بعید به نظر میرسد که ایستادگی کنند.»
یک عضو سابق کمیسیون امنیت ملی هم میگوید اروپاییها همیشه در زمین آمریکا بازی میکنند و برای تحریم ایران از هیچ تلاشی فروگزار نخواهند کرد. آصفری به گفت: «پیشبینی ظریف درباره رفتار اروپاییها اشتباه است. اگر در مذاکرات هستهای پرونده تحریمهای اروپا از آمریکا جدا شده بود، شاید مسئله نوع دیگری پیش میرفت، اما در شرایط فعلی بعید است غرب بخواهد مسیر خود را از آمریکا جدا کند.»
یک تجربه تاریخی؛ اروپاییها در کدام مذاکرات تاریخی دیگر بر سر روحانی و رفقا کلاه گذاشتند؟
خوب نتیجه؟ روشن است! اروپاییها مثل همیشه بدعهدی کردند. قطعنامه شورای حکام صادر شد؛ اما کاملاً یکطرفه و علیه ایران! آن روزها هم حسن روحانی ماند و محمد جواد ظریف و البته کلاه گشادی که دوستان اروپایی سرشان گذاشته بودند!
رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک در اینباره معتقد است مجرد بررسی کارنامه اروپاییها در تقابل با ایران، روشن میکند تصورات ظریف و رفقا تا چه اندازه خوشخیالی است. وی میگوید: «تجربه مذاکرات ما با سه کشور اروپایی در اوایل دهه ۸۰ نشان میدهد "راهبرد اروپا" راهبردی آزموده شده و در نهایت شکست خورده است. اروپا عملاً نشان داده بههیچ عنوان خارج از اراده آمریکاییها به ویژه در حوزه مسائل بینالمللی اقدامی انجام نخواهد داد.»
محمد جواد ظریف و حسن روحانی آن روزها هم عضو تیم مذاکرات هستهای ایران و تئوریکای اروپایی، موسوم به سعدآباد بودند. مذاکراتی که به گفتهی جک استراو وزیر امور خارجهی سابق بریتانیا قرار بود ایران بیخیال همه تأسیسات اتمی و سانتریفیوژهایش شود؛ درمقابل غربیها هم قطعنامههای شورای حکام را رفع و رجوع کنند. نشد! نشد و غربیها مثل همیشه نارو زدند.
میگویند تاریخ تکرار میشود؛ احتمالاً تعبیر درستتر این است که آدمها از تجربیات تاریخیشان درس نمیگیرند. حالا بیشتر از یک دهه از مذاکرات سعدآباد گذشته؛ بازهم حسن روحانی باز هم محمد جواد ظریف. اروپاییها آیا میتوانند باز هم کلاه پروفسرهای دیپلماسی مملکت را بردارند؟