به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: رئیس جمهور سه شنبه گذشته به مجلس رفت تا وزرای پیشنهادی خود را معرفی کند. او به هنگام معرفی وزرا گفت: «آمریکا نشان داد نه شریک خوبی است و نه طرف مذاکره قابل اعتماد.»
مردم به شنیدن حرفهای متفاوت از رئیس جمهور عادت کردهاند اما این تفاوت موضع با دیگر مواضع رئیس جمهور فوق العاده مهم است.
رئیس جمهور در طول 4 سال گذشته همواره منتقدین را مذمت می فرمود که چرا می گویید آمریکا غیر قابل اعتماد است؟! حال، خود او در صف اول بی اعتمادی به آمریکا ایستاده است. او در سال 92 در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در خصوص مذاکره با آمریکا گفته بود: «مذاکره با آمریکا امکان پذیر و شدنی است، هر چند معتقدیم مذاکره با آمریکا راحت تر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند.» او نیز تاکید کرده بود: «به هر حال آمریکاییها کدخدای ده هستند، بستن با کدخدا راحتتر است.»
اکنون 4 سال از آن اظهارات خوشبینانه گذشته است، ما در مذاکرات هستهای هزینههای حیثیتی بسیاری دادهایم و این هزینهها به غیر از هزینههای مادی بوده که هرگز در مذاکرات موضوع مذاکره با آمریکایی ها نبوده است.
رئیس جمهور در حالی از بیاعتماد بودن به آمریکا در مذاکرات سخن می گوید که داد روسیه و چین و اروپا از بدمستیهای ترامپ بلند شده و آمریکاییها صریحا می گویند هیچ پیمان و عهدی برای آنها الزام آور نیست. با آنکه رئیس جمهور تصریح می کند آمریکا طرف قابل اعتمادی برای مذاکره نیست اما بلافاصله در همین نطق می گوید: «خوب، از اول تکلیف ما را روشن کنید. شما می خواهید ما تحریم هستهای را برداریم که برداشتیم، اگر می خواهید همه تحریمها با جهان را حل کنیم اهلاً و سهلاً، به ما اجازه بدهید با کمال جدیت و قدرت میرویم و موفق هم خواهیم شد.»
شکست در مذاکرات برجام یک امر بدیهی است. معلوم نیست آمریکا چه باید بکند که رئیس جمهور ما قبول کند برجام نقض شده و دیگر این راه رفتنی نیست؟ تاریخ ایران نشان می دهد هر فرد و جریانی که به آمریکا اعتماد کند سیلی خواهد خورد. این خواب که؛ «توافق برجام نشان داد می توان با مذاکره به برجامهای جدید دست یافت» و نیز «مذاکره هستهای می تواند الگویی برای دهها مذاکره دیگر شود»، تعبیر نشد! این خوش خیالی که گفته شد: «امضای کری تضمین است»، با بدعهدیهای آمریکا رنگ باخته است!
بنا به اعتراف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان انرژی اتمی، دستاورد برجام تقریباً هیچ، برداشتن تحریمها فقط روی کاغذ مانده است و آمریکاییها دبه کردهاند و سر ما کلاه گذاشتند. چطور رئیس جمهور محترم در محضر ملت ایران و نمایندگان مردم چشم به همه این واقعیتها میبندد و می گوید؛ «شما می خواهید ما تحریمهای هستهای را برداریم که برداشتیم»؟ مگر در سال پیش در مراسم نهمین سالگرد روز ملی فناوری هستهای نگفت؛ «ما توافقی را امضاء نخواهیم کرد مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق، همه تحریمها چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز، لغو شود»؟
اگر این تحریمها لغو شده بود که الآن بحثی نبود. امروز ترامپ با پررویی در مقابل ملت ایران ایستاده و می گوید ایران باید به تعهدات خود پایبند باشد اما آمریکا به هیچ وجه نسبت به تعهدات خود پایبند نیست و نخواهد بود.
با این حال چگونه است که رئیس جمهور می گوید؛ ما تحریمهای هستهای را برداشتیم؟ اکنون یک شهروند ایرانی نمی تواند در یک کشور خارجی یک دلار پول خود را چنج کند، یا حساب باز کند یا پول مبادله کند. چگونه تحریمهای اقتصادی، پولی و بانکی برداشته شده است؟!
این چه حرفی است که رئیس جمهور می گوید آمریکا قابل اعتماد نیست اما می گوید باز به ما اجازه دهید مذاکره کنیم، تحریمها را بردارند؟ اگر شما قدرت دیپلماسی داشتید تحریمها را در همان مذاکره هستهای برمیداشتید . شما صنعت هستهای را که محصول فداکاری و ایثار و جانبازی دانشمندان ما بود، به تاراج دادید، حال در مذاکرات جدید که قبول هم دارید آمریکا قابل اعتماد نیست، چه چیزی را میخواهید به تاراج بدهید؟!
این حرفهای متفاوت و متناقض نشان می دهد رئیس جمهور محترم در دولت یازدهم عبرت زیادی از مذاکرات هستهای نگرفته و اصلاً علل بدعهدی آمریکا را خوب درک نکرده است و هنوز به لابیهای کاسب تحریم در واشنگتن امیدوار است. برجام نشان داد از آن جماعت کاری ساخته نیست. آنها بخشی از قصه هستند نه تمام قصه. بین ایران و آمریکا اقیانوسی از خون است که عبور از آن به این سادگی امکان پذیر نیست.
این روزها سالگرد کودتای ننگین آمریکا برای زمین زدن نهضت ملی شدن نفت است. آمریکاییها پس از 60 سال هنوز برای انتشار اسناد کودتا این دست و آن دست می کنند و نمی خواهند دستی را که در داخل با آنها در کودتا همکاری می کرد و در دست آنها بود افشا کنند.
حضور و نفوذ آمریکا در ایران همیشه یک دنباله داخلی داشته که به خارج وصل بوده است. از این دنباله داخلی کاری ساخته نیست، اگر ساخته بود مصدق به آن نگون بختی دچار نمیشد.
برای مقابله با آمریکا جز به ملت به هیچ چیز نباید تکیه کرد. برجام نشان داد آمریکا نه تنها قابل اعتماد نیست بلکه قابل مذاکره هم نیست، چون هیچ منطقی جز منطق زور نمی فهمد. عقبنشینی آمریکاییها از تهدید علیه کره نشان داد که این زبان را خوب می فهمند.
امروز ما در برابر آمریکا فقط یک راه داریم؛ آن هم مقاومت است. هیئت نظارت برجام باید هر چه زودتر تکلیف خود را با بدعهدی و نقض پیمان آمریکا در تداوم تحریمها روشن کند. با بیانیه پراکنی، کار پیش نمی رود، اقدام و عمل می خواهد. خواب گفتگو با گرگهای جهانی را باید از سر بیرون کرد. این خواب هیچ تعبیر درستی ندارد.