به گزارش مشرق، «راهرو رو تا انتها برو، بعد از در شیشهای، سمت راست» این نشانی محل افتتاحیه زمین بازی در بیمارستان کودکان حضرت علیاصغر (ع) است؛ بیمارستانی که شبیه همه بیمارستانهای دیگر، مرز غم و شادی، ناامیدی و امید در آن باریک است اما شاید بیراه نباشد اگر بنویسیم در بیمارستان کودکان، این مرز از همیشه باریکتر و حتی بلاتکلیفتر است. در سرعت بالای اتوبانها و پیچوخم کوچهها و بین دود و گرفتاری تمامنشدنی آدمها، گروهی خیّر دور هم جمع شدهاند تا با کمک هم، فضایی را که کودکان به اجبار در آن قرار گرفتهاند، حتی اگر کمی هم شده، برایشان قابل تحملتر و شاد کنند. این هدف با همراهی مدیریت بیمارستان حضرت علی اصغر و گروه مهندسان مشاور زِما به نتیجه رسیده است.
دکتر «الهام طلاچیان» استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و رییس مرکز آموزشی درمانی کودکان حضرت علی اصغر (ع) درباره این قسمت از بیمارستان میگوید: «فضایی در بیمارستان داشتیم که بهرغم کمبود فضا برای بستری کردن بیماران، هرگز دلمان نیامد از این فضا استفاده کنیم و برای سلامت روان و آرامش بیمار و همراهش، سعی کردیم هرطور هست این فضا را حفظ کنیم. گاهی ساعت 10 یا 11 شب هم که میآمدم، بچههایی را در اینجا مشغول بازی میدیدم؛ اما دیواری که حالا نقاشی شده، سفید و ترکخورده بود و فضای بازی و وسایل بازی هم ایمن نبودند؛ از نظر نمای کلی هم قدیمی بود و برای بچهها جاذبهای نداشت.»
دکتر طلاچیان درباره نحوه ساخت زمین بازی به کمک خیّران هم میگوید: «گروه مهندسان مشاور زِما با مشارکت خیّران، این پروژه را در زیباسازی و ایمنکردن محیط بازی طراحی و اجرا کردند. بیمارستان تقبل کرد که زیرسازی و فضاسازی را انجام بدهد و خیّران که با گروه زما همراه شده بودند؛ کمک کردند اسباببازی و چمن و فوم تهیه شود. عزیزان هنرمند دیگری هم طراحی و اجرای نقاشی را با وجود گرما و سختی، داوطلبانه برعهده گرفتند. نتیجه کار این شد که حالا بچههای بستری در بخشها، از اتاقهایشان به این فضای زیبا نگاه میکنند و انرژی میگیرند؛ مراجعان سرپایی در نوبت درمانگاه و آزمایشگاه از این فضا استفاده میکنند و همراهان بیماران هم از این فضا بهره میبرند و آرامش پیدا میکنند.»
صدای موزیک، بچهها و همراهانشان را از اتاقها بیرون آورده، آنانی هم که امکان بیرون آمدن ندارند، از پنجره بخش خود به محوطه زمین بازی نگاه میکنند. دکتر طلاچیان -که هنگام برنامه هم حواسش به بیماران است- از مردم میخواهد که دست یاری بدهند به کارهایخیریه اینچنینی و میگوید: «همه کسانی که خودشان و فرزندان سلامت دارند، به شکرانه این سلامتی آستین بالا بزنند و در کنار کسانی قرار بگیرند که این نعمت را ندارند و به آنها کمک کنند.»
خوب است هر پروژهای با توجه به مخاطب آن طراحی و ساخته شود اما متأسفانه بسیار پیشمیآید که مخاطب نادیده گرفته شده و نتیجهاش هم ساختمانهای شبیه به همی است که در سراسرشهر میبینیم. در حالیکه تناسب داشتن معماری با مخاطب ممکن است در جهت مثبت اثرگذار باشد؛ بهویژه معماری بیمارستانها، مدرسهها، کودکستانها، خانههای سالمندان، آسایشگاهها و... میتواند در ایجاد حال خوب برای مخاطبان آنها تأثیرگذار باشد
آقای «رضا مفاخر» مدیرعامل شرکت مهندسان مشاور زما، درباره شروع بهکار این شرکت میگوید: «از آنجایی که پروژههایی مثل مدرسه یا بیمارستان به صورتخیریه ساخته میشوند اما برای طراحی و فضاسازی آنها با توجه به مخاطب کاری انجام نمیگیرد، در قدم نخست خواستیم بهعنوان طراحِ پروژههایخیریه وارد کار شویم و با گروههایخیریه همکاری کنیم؛ برای همین هم با گروههای مدرسهساز و بیمارستانساز ارتباط برقرار کردیم.»
او میگوید: «با گسترش این ایده خواستیم خودمان هم دست به کار شویم و برای همین از دوستانمان برای طراحی و نظارت و اجرا کمک گرفتیم و در مرحله بعد هم از تولیدکنندگان مصالح خواستیم که مشارکت کنند و مصالح در اختیارمان بگذارند. ما با دوستانی که تولیدکننده یا واردکننده بودند مکاتبه کردیم و تعدادیشان قبول کردند؛ خیلیها خواستند کمک نقدی کنند و ما هم توانستیم کار را به پیش ببریم. این پروژه با مشارکت تمام کسانی که در معماری و ساختمان فعالیت دارند، به سرانجام رسید.»
خانم «نسترن ناصریان» مسوول بخش مسوولیتهای اجتماعی زما نیز درباره فعالیت این گروه میگوید: «هدف ما در این گروه، دخیل کردن مردم در فعالیتهای اجتماعی است. ما سعی کردیم از خدماتِ کسانی که در حوزه خود، خدماتی ارائه میدهند در پیشبرد پروژه کمک بگیریم و آنان را در انجام گرفتن کار خیّرخواهانه شریک کنیم.»
او درباره نحوه شکل گیری این ارتباط میگوید: «شرکت از طریق خیّری که بیمارستان با او در تماس بود، مطلع شد و ما به رییس بیمارستان معرفی شدیم. در نهایت، تیم طراحی زما شروع به بررسی استانداردهای زمین بازی در ایران و خارج از کشور کرد. بعد در سایت «فاندوران» کمپینی راه انداختیم و با ارائه طرح سهبعدی کار از مردم دعوت به مشارکت کردیم و کار پیش رفت. در کل شاید بشود زما را اینطور معرفی کرد: حلقه گمشده بین خیّران و پروژههایی که نیاز به کار خیّر دارند.»
کل هزینه طراحی و ساخت این پروژه عددی کمتر از 30میلیون تومان شده است؛ اما سؤال اینجاست که چرا ساخت زمین بازی برای بیمارستان کودکان در اولویتهای نخست نیست؟ این در حالی است که خیّران ثابت کردهاند همواره برای بهبود شرایط، حاضر به کمک هستند بی هیچ اما و اگری.
غروب شده، گروهخیریه موسیقی وندا سازها را در جعبه گذاشته و راهی شدهاند. بچهها به اتاقهایشان برگشتهاند. دختر بچهای با آنژیوی دست و دمپاییهای قرمز، روی تاب نشسته و دل نمیکند. در شیشهای را باز میکنم، راهرو را تا انتها برمیگردم و از بیمارستان خارج میشوم. شاید شازده کوچولو هم به سیارهاش رسیده باشد و حالا برای گل سرخش تعریف کند که آدم بزرگهای عجیب، امروز زیاد عجیب نبودند!
منبع: صبح نو