به گزارش مشرق، اگر بخواهیم از اهداف و برنامه های ایالات متحده آمریکا در منطقه صحبت کنیم، پروژه تجزیه کشور های منطقه و نظم مطلوب مبتنی بر تضمین امنیت رژیم صهیونیستی یکی از این راهبردها می باشد. ایالات متحده آمریکا از طریق بالکانیزه کردن منطقه به دنبال توازن قدرت در جهت حفظ برتری رژیم صهیونیستی و تثبیت رژیم صهیونیستی در نقشه غرب آسیا است و همچنین می خواهد بر گذرگاه های استراتژیک انرژی دنیا کنترل داشته باشد.
یکی از کشور های منطقه که در معرض تجزیه قرار دارد، کشور یمن است. این کشور در 25 مارس 2015 با ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی با نام عملیات طوفان قاطعیت مورد حمله قرار گرفت. این عملیات که برای بازگرداندن دولت مستعفی "عبد ربه منصور هادی" بر ضد انصارالله و علی عبدالله صالح و پشتیبانان آنان صورت گرفته است ، دارای دو ضلع اصلی است: عربستان سعودی و امارات متحده عربی. گذر زمان سبب شده است تا رفته رفته با ادامه بحران یمن، رابطه این دو کشور دچار تنش شود که این امر ناشی از رفتار های مستقلانه و خودسرانه امارات متحده عربی نسبت به عربستان سعودی در جنوب یمن می باشد. در واقع برای یمن دو سناریو وجود دارد که یک سناریو مطلوب سعودی هاست. در این نقشه که همان طرح شش فدرالی شورای همکاری خلیج فارس است که از سوی رژیم سعودی ارائه شد،یمن به شش منطقه فدرالی تقسیم می شود. سناریوی دیگر طرح تجزیه یمن به دو قسمت یمن شمالی و جنوبی است که مورد حمایت امارات می باشد.
طرح دوپاره کردن کشور یمن از سوی امارات متحده عربی به دلیل این است که اماراتی ها معتقدند با تشکیل یمن جنوبی و وجود گروه های تجزیه طلب در این منطقه می توانند منافع خود را تامین کنند، بسیار جدی است. این در حالیست که عربستان سعودی مخالف چنین امری است چرا که در صورت تجزیه یمن اولا دست خود را از مناطق استراتژیک یمن جنوبی از جمله گذرگاه راهبردی باب المندب کوتاه می بیند،ثانیا انصارالله یمن به عنوان تهدیدی برای این کشور در مرزها باقی خواهند ماند و یمن جنوبی و بنادر آن تحت نفوذ اماراتیها قرار می گیرد.
اگر بخواهیم اهداف امارات از تجزیه یمن را بیش از پیش باز شناسیم باید گفت که امارات متحده عربی اهداف متعددی را در جنوب یمن دنبال می کند که این کشور را به سمت تجزیه این منطقه ترغیب کرده است. موقعیت استراتژیک جنوب یمن از مهم ترین اهداف می باشد. جنوب یمن با وجود تنگه باب المندب، خلیج عدن و جزیره سقطری از موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه ای برخوردار است. تنگه باب المندب یک گلوگاه راهبردی مهم برای تجارت دریایی بین المللی و کشتیرانی و نیز انتقال انرژی می باشد. در واقع تجارت و توریسم در شهرهای مهمی چون جده و ینبع (عربستان سعودی) و ده ها شهر ساحلی دیگر دریای سرخ تا حد زیادی به امنیت و آرامش در تنگه باب المندب وابسته است. با تسلط امارات بر جنوب یمن این کشور می تواند منافع مهم و بسیاری را برای خود تامین کند به ویژه اینکه موقعیت استراتژیک جنوب یمن و اشراف آن به دریای سرخ از یک سو و اقیانوس هند از سوی دیگر اهمیت آن را برای اماراتی ها دو چندان می کند و می تواند موقعیت حیاتی سایر کشور ها را به چالش بکشاند.
از سوی دیگر ، ذکر این نکته ضروری است اگرچه امارات از همان روز نخست تجاوز به یمن با بیش از 30 جنگنده و نیروی زمینی با عربستان همراهی کرده است ، اما باید دانست که این کشور به هیچ وجه خواهان پیروزی عربستان در این جنگ نیست و به همین جهت امارات همواره می کوشد تا انتقال قدرت در یمن توسط عربستان با مشکل مواجه شود و دولت منصور هادی که برخی از اعضای حزب الاصلاح وابسته به اخوان المسلمین را در خود جای داده است، به حکومت بازنگردند و به جای آن احمد علی صالح پسر علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن و سفیر سابق یمن در امارات را به کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
هدف دیگر امارات از حمله به جنوب یمن مبارزه با جریان اخوان المسلمین است که این امر ناشی از ترس به خطر افتادن تاج و تخت سلطنتی در امارات می باشد. امارات از قدرت گرفتن حزب الاصلاح (وابسته به اخوان المسلمین) در یمن که مورد حمایت عربستان سعودی است نگرانی دارد؛ این درحالی است که روابط عربستان با اخوان یمن بعد از به قدرت رسیدن ملک سلمان رونق یافته است.
هدف دیگر امارات از توجه به یمن جنوبی پروژه مدینه النور می باشد. هدف این طرح تبدیل نمودن عدن و منطقه الحره در این استان به یک گلوگاه اقتصادی میان آفریقا و شبه جزیره عربستان است که این امر باعث افزایش نگرانی های امارات شده است به ویژه اینکه این طرح سبب می شود تا نقش محوری و مهم بندر دبی رنگ ببازد و سبب شود تا یکی از مهمترین منابع درآمد اقتصادی امارات که همان بندر دبی می باشد دچار سقوط شود.
دیگر منفعت امارات در جنوب یمن دستیابی به میادین نفتی و گازی این کشور می باشد. امارات تاکنون توانسته با همکاری و هماهنگی آمریکا از طریق نیروهای نظامی اجیر شده به میادین نفت و گاز استان شبوه واقع در جنوب شرق یمن سیطره پیدا کند. نیروهای آمریکایی و اماراتی پس از مجبور کردن عناصر مسلح وابسته به علی محسن الاحمر و حزب اخوانی الاصلاح وابسته به عربستان به ترک و تخلیه میادین نفت و گاز استان شبوه واقع در جنوب شرق یمن، بر آن مسلط شدند. عملیات نظامی اخیر نیروهای اماراتی و آمریکایی در استان شبوه گواه بر صدق این ادعا است که سناریوی مشترکی بین دو کشور وجود دارد و شاید این سناریو منجر به تقسیم جنوب یمن شود. آنچه که در جنوب یمن در حال رخ دادن است ، یکجانه گرایی امارات در این منطقه با کمک آمریکا و مستقل از عربستان سعودی می باشد. امارات با تشکیل نیروهای کمربند امنیتی در عدن و نیروهای ویژه حضرمی در المکلا و مرتبط کردن آن با ارتش امارات تسلط خود را بر ساحل غربی، بندر یمن و جزایر راهبردی سقطری مستحکم کرده و هم اکنون با استفاده از خلاء قدرت به وجود آمده در منطقه خلیج عدن و شاخ آفریقا و نیز به دلیل جنگ ظالمانه عربستان علیه مردم مظلوم یمن و جنگ داخلی سومالی به دنبال پیشبرد اهداف سیاسی ونظامی خود در این منطقه است. گسترش حضور امارات در جنوب یمن که با هماهنگی آمریکا صورت می گیرد، این زمزمه را مطرح می کند که این کشور در راستای نظم مطلوب آمریکا که همانا تکه تکه کردن کشور های منطقه است، گام برمی دارد.
* علیرضا مومنی