به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نود و هشتمین عصرانه ادبی فارس پاسداشت مرضیه نظرلو نویسنده دفاع مقدس با حضور علاقهمندان به ادبیات دفاع مقدس برگزار شد.
*دعا برای تخریبکنندگان روزهای دفاع مقدس
کامران پارسینژاد نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به یکی از کتابهای این نویسنده،گفت: کار کردن برای شهدا برکت دارد و کسانی که تجربه این کار را داشتهاند آن را لمس کردهاند، کوچکترین تحرک و کار برای شهدا بیجواب نمیماند به همین خاطر نویسندگانی را که مغرضانه میخواهند تندیس شهدا را تخریب کنند، به جای نفرین دعا میکنم تا دست از این کار بردارند.
وی افزود: خاطرهنویسی یک امر بسیار مهم است که از عصر قاجار باب شده اما کمتر از سوی مسئولین جدی گرفته شده است و فردی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی به آن اهتمام جدی داشته است. خاطرات گوشههای تاریک تاریخ را برای خوانندگان روشن میکند.
این نویسنده گفت: صداقت راوی یکی از مسائل مهم در هر اثر مکتوب است در حالی که میبینیم در برخی آثار یک نکته منفی در جنگ را برجسته کرده و به کل جنگ تعمیم میدهد، شخصیت جنگ بزرگ بودهاند اما ما به دنبال اسطورهسازی از آنها نیستیم در حالی که در غرب آنها از هیچ چیزهای بزرگ میسازند،آنها کهنهسربازان خود را در کارناوالهای خیابانی به مردم نشان میدهند و از آنها تجلیل میکنند.
پارسینژاد تصریح کرد: عدم صداقت راوی در کتاب آشکار خواهد شد و در کتاب خانم نظرلو ما شاهد صداقت راوی هستیم، نباید اختلافات میان رزمندههای سپاه و ارتش در آثار ما دامن زده شود، حتی اگر اختلافاتی وجود داشته باشد گفتن آنها خوب نیست. ما در ارتش شهدای بزرگی داریم که جا دارد به آنها بپردازیم. در بخشهایی که راوی از زبان مادر شهید سخن میگوید، ما شاهد تأثیرگذاری هستیم که این به خاطر زن بودن نویسنده است، اما جایی که راوی مرد میشود از تأثیرگذاری متن کاسته میشود.
این منتقد ادبیات داستانی در پایان سخنانش با اشاره به فوقالعاده بودن نثر کتاب،گفت: من مشکلی با نثر کتاب نداشتم در خاطرهنویسی زاویه دید معمولاً سوم شخص استفاده میشود چون شهدا شهید شده و در موقعیت حاضر نیستند اما این نویسنده با انتخاب زاویه دید اول شخص کار جسورانهای انجام داده که سبک خوبی است.
*تاریخ شفاهی یک رشته میان رشتهای است
ناصری در بخشی از این مراسم گفت: فرد مصاحبهشونده در کتاب به خاطر زندگی در تهران و فعالیت در بازار و وقایع مهمی که دیده است، روایت خاطراتش خواندنی شده است. مصاحبهکننده سعی کرده برای جذابیت اثر دست به حذف و اضافه بزند و نهایت ورودش پرداخت و گویاسازی است، تاریخ شفاهی یک رشته میان رشتهای و مربوط به عصر پستمدرن است. تاریخ شفاهی در بحث تاریخ باید جایگزین مباحثی شود که اسناد جوابگو نیست در دوره کنونی باید موضوع و مخاطب را مشخص کرد.
*ابتکار خوب نظرلو در نوشتن خاطرات شهید
محمدرضا اصلانی با اشاره به کتاب «ققنوس سوخته» اثر مرضیه نظرلو که زندگینامه شهید بهروز فلاحتپور است،گفت: این کتاب در سه بخش ارائه شده که در بخش اول شاهد نگاه دیگران نسبت به شهید هستیم، افرادی مانند پدر، مادر،دوستان، همسر و برخی نزدیکان او که جای برادران شهید خالی است، در بخش دوم دستنوشتههای شهید است که با یادداشتها و دستنوشتههای کلیشهای و مرسوم متفاوت است و در بخش پایانی عکسهای شهید آمده که نویسنده با جهتگیری مقتدرانه و هنرمندانهای که در متن داشته، به واسطه این عکسها اقتدار شهید را به خواننده نشان میدهد.
وی افزود: در این کتاب با شخصیتی مواجه هستیم که میتواند الگو باشد، تمامی شهدا، جانبازان و مفاخر ما از فجایای اخلاقی برخوردار بودهاند اما در تمام آنها یک ویژگی مشترک وجود دارد که آن هم کیاست است، اما شخصیت این کتاب زندگی متفاوتی با دیگران دارد، در این کتاب نهایت دقت و وسواس به چشم میآید که خواننده تنها با زندگی یک شهید آشنا نمیشود بلکه با زندگی دیگر شهدا مانند سیدمرتضی آوینی که در سالهای دفاع مقدس حضور پررنگی داشتهاند آشنا میشود.
اصلانی در پایان سخنانش گفت:نویسنده با یک ابتکار خوب کارش را انجام داده که میتوان گفت خاطره است اما در بخشهایی از عناصر داستانی مانند گفتوگو در آن بهره برده شده است.
*روح شاعرانه کتاب حاصل زندگی نویسنده با شهید است
جواد کلاتهعربی در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به اینکه هر کتابی برای خود یک هدفی دارد و قرار نیست یک کتاب تمام حرفها را بزند، گفت: کتاب «بگو ببارد باران» را باید اثری هدفمند دانست این اثر در بخشهای ابتدایی من را گرفت و این احساس به من دست داد که نویسنده میدانسته چه میکند و هدف خود را مشخص کرده و ذیل آن کار را پیش برده است.
وی با اشاره به روایت دوم شخص این کتاب،گفت: روایت دومشخص در آثار دفاع مقدس کار سخت و خطرناکی است و نویسنده الزامات آن را رعایت کرده است، ما با شخصیتی وارسته و عرفانی روبهرو هستیم و شاعرانگی اثر روایت قابل قبولی به ما ارائه کرده است. اوج هنرمندی نویسنده در این است که خودش و متنش را از میان برده و اجازه داده که خواننده با کار تنها شود و من در این کتاب با شهید احمدی تنها شدم.
این نویسنده دفاع مقدس گفت: من نمیدانم حجم خاطرات برای این کتاب چقدر بوده، اما احساسم این بوده که نویسنده شجاعت حذف مطالب را داشته و شهید را به اندازه دیده است و این جسارتی بزرگ است زیرا بسیاری دلشان میخواهد که کتابشان قطور باشد اما این کتاب 100 صفحه دارد.
او در پایان گفت: به نظرم در این کتاب خواننده نیاز به برخی اطلاعات دارد و خوب بود این اطلاعات داخل متن ارائه میشد، روح شاعرانه کتاب به نظرم حاصل شهود است و نویسنده آن را در زندگی با شهید کسب کرده است.
*13میلیون سند از جنگ جمع کردهایم
حکیم الهی از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس با اشاره به کتاب خاطرات خودش که توسط مرضیه نظرلو تدوین شده،گفت: قرار نبود کتاب خاطرات «امکاکا» منتشر شود، اما به توصیه یکی از دوستان و پس از آن با سماجت خانم نظرلو این کتاب در طول سه سال آماده شد.
او با اشاره به برخی حقایق دوران دفاع مقدس گفت: وقتی مسئلهای مانند درگیری میان سپاه و ارتش در سالهای جنگ وجود داشته چرا نباید آن را بازگو کرد، ما قرار نیست با روایت واقعیتهای جنگ چیزی غیرواقعی به تاریخ اضافه کنیم ما حدود 13 ـ 14 میلیون برگ سند از جنگ جمع کردهایم و باید این خاطرات گفته شود تا بدانند چه کسانی در جنگ کار کردند.
وی افزود: من کتاب خاطرات خودم را به خاطر کمحوصله بودن کامل نخواندم ولی افرادی مانند علیرضا کمرهای گفتهاند که صادقانه نوشته شده و آنهایی که آن روزگار را دیده بودند گفتهاند که درست است.
*کار اصلی را شهدا کردهاند
مرضیه نظرلو در پایان نود و هشتمین عصرانه ادبی فارس، گفت: با خودم برای شرکت در این برنامه کلنجار رفتم و خودم را در جایگاهی نمیدیدم که مورد پاسداشت قرار گیرم.
وی افزود: کار کردن در حوزه شهدا یک توفیق است و پس از سفری که به کربلا داشتم وارد این عرصه شدم، کار در این حوزه سخت است و بارها تصمیم گرفتم از این حوزه خارج شوم اما این توفیق با من همراه بود که بتوانم برای شهدا کاری کنم.
نظرلو با اشاره به آخرین کتابی که نوشته، گفت: زندگی شهید تاجوک آخرین کاری است که از من منتشر خواهد شد، وقتی پیشنهاد نوشتن این کار به من داده شد به دلایلی آن را قبول نکردم که معتقدم توفیق این کار با من نبود، اما اتفاقاتی برایم پیش آمد که قسمت شد این کار را بنویسم. در این کتاب به خاطر حجم بالا و پراکندگی تحقیقات واقعاً مستأصل شده بودم و در شبهای ماه مبارک رمضان از خدا میخواستم که به من کمک کند آن را تمام کنم اما پس از اتمام کار آقای حمید حسام کار را خواند و آن را تأیید کرد.
نویسنده «بگو ببارد باران» در پایان این مراسم گفت: من کاری انجام ندادم و کار اصلی را شهدا انجام دادهاند و امیدوارم شهدا از من بپذیرند.