سرویس سیاست مشرق - روزنامه قانون در روز ۲۱ مرداد در مطلبی با عنوان «پشت صحنه یک شهادت» در متنی جهتدار و توهین آمیز، کلیت موضوع حضور جمهوری اسلامی در سوریه را زیر سؤال برد و تقصیر شهادت «محسن حججی» و شهیدان دیگر را به گردن «حماقتهای» بعضی جریانها و "اشتباهات محاسباتی برخی سیاستمداران" انداخت.
در مطلب فوق در انتقاد از عامل اصلی اسیر شدن شهید بزرگوار محسن حججی، یعنی ارتش آمریکا که مواضع نیروهای مقاومت را بمباران کرد و تاکنون براساس مستندات متعدد خدمات بسیاری به تروریستهای تکفیری داشته است، هیچ عبارتی دیده نمیشود؛ در عوض در متن مقاله در سویهای کاملاً مغرضانه از روسیه با تعبیر «روسیه گردن کلفت» یاد میشود که صرفاً به دنبال منافع خود است و تلویحاً چنین مدعی میشود که روسیه در این قضیه به ما خیانت کرده است.
از نگاه این روزنامه اصلاح طلب هیچ ایرادی به آمریکا وارد نمیشود که از هزاران کیلومتر دورتر به بهانه مبارزه تروریزم به سوریه آمده و اصلیترین نیروی ضدتروریزم حاضر در سوریه یعنی محور مقاومت را بمباران میکند، لیکن به سپاه پاسداران ایران و روسیه که به دعوت و خواست دولت قانونی سوریه در این کشور حضور دارند، انتقاد وارد میشود.
وقاحت این روزنامه تا جایی پیش میرود که در همین مطلب، از موضعی همدلانه، تحلیلی از روزنامه شرق ذکر میگردد که در آن حمله موشکی افتخارآمیز سپاه به دیرالزور هم جزو موارد تنش آفرینی ذکر شده است!
پس از انتشار این مطلب سخیف و توهین آمیز، مشرق در گزارشی با عنوان «توهین روزنامه اصلاح طلب به سپاه قدس و مدافعان حرم» به آن واکنش نشان داد. انتشار مطلب فوق در مشرق با واکنش گسترده مخاطبین و بازنشر این مطلب در رسانههای دیگر همراه بود. این مطلب همچنین واکنش کاربران شبکههای اجتماعی را نیز به دنبال داشت و آنان با هشتگ # نمک_نشناس به مطلب منتشر شده در روزنامه اصلاح طلب واکنش نشان دادند.
فحاشی و ادبیات چاله میدانی، به جای عذرخواهی!
انتظار این بود که این روزنامه اصلاح طلب به دلیل انتشار این مطلب توهین آمیز، از افکار عمومی عذرخواهی کند اما این روزنامه در مطلبی سراسر توهین، باز هم به تخطئه جریان انقلابی و فحاشی پرداخت و با فرار رو به جلو، فحاشی و ادبیات چاله میدانی را نسبت به منتقدین انتخاب کرد. روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «شهادت انصاف»، منتقدان خود را «خودبرتربینان کوردل»، «فاسقان مؤمن نما»، «کذابان»، «افرادی با ذهن معیوب» و «اشخاصی با حیات مفسده» نامید. البته این نوع ادبیات از سوی یک رسانه اصلاح طلب به هیچ عنوان عجیب نیست. رسانههای این جریان به دلیل سستی استدلال و فقدان دلایل کارشناسی، معمولاً توهین، تخریب و ناسزاگویی را به عنوان تنها گزینه موجود در مقابل منتقدان خود انتخاب کرده و توپخانه خود را علیه آنان نشانه میروند.
این «فحش نامه» نیز با واکنش جدی افکار عمومی و دیگر رسانهها مواجه شد. مشرق در دومطلب با عنوان «فحاشی روزنامه اصلاحطلب بعد از توهین به سپاه و مدافعان حرم +عکس» و «تخریب اصلاحطلبانه؛ آیا انقلاب اسلامی ایران، پیروزی استراتژیک اتحاد شوروی بود؟» به این موضوع واکنش نشان داد.
در نهایت این روزنامه به دلیل انتشار این مطالب توهین آمیز از هیئت نظارت بر مطبوعات «تذکر» گرفت. پس از آن این روزنامه اصلاح طلب در مطلبی با عنوان «مردی که مرگ را به سخره گرفت» به تعریف و تمجید از مدافعان حرم پرداخت. این نوع دفاع از شهدای مدافع حرم، از نوع همان شعارهای «بسیجی واقعی، همت بود و باکری» است که فتنه گران سبز در سال ۸۸، کسانی که اصولاً صدر تا ذیل انقلاب و نظام اسلامی را قبول نداشتند، سر میدادند.
تکرار وقاحت!
اما این روزنامه اصلاح طلب حتی نتوانست برای چند روزی هم شده ظاهر کار را حفظ کند. به همین منظور امروز-۲۴ مرداد- در مطلبی با عنوان «تهدید رسانه، تحدید آزادی بیان است» طلبکار شد و به فحاشی آمیخته به مظلوم نمایی پرداخت و نوشت:
«پشت صحنه یک شهادت، روایت مظلومیت جان برکفان این مرزو بوم است. روایتی پر درد که در آن جز ناله و اشک خونین خانوادههای شهدا، چیزی دیده نمیشود. گزارشی که از مسئولان گله میکند و توقع دارد که برای حفظ جان جوانانمان، بیش از پیش تلاش شود. از این رو انصاف نیست که برای تخریب یک نهاد مستقل، برخی به صورت هدایت شده لگام انصاف را از دست بدهند و در عرصه کینهتوزی بتازند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«به هر روی خوانش سیاسی برخی نیروهای خودسر، نباید باعث مسدود شدن تمام دیدگاهها شود که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، دیگر نمیتوان به اصل آزادی بیان اعتقاد داشت. دیگر آنکه تهدید و ارعاب، یک جرم محرز است و اگر دادستان به عنوان مدعیالعموم ما را جزو شهروندان این مملکت میداند، میتواند علیه نیروهای خودسر اعلام جرم کند تا دیگر شاهد رخ دادن چنین فعالیتهایی نباشیم».
این روزنامه زنجیرهای افزود:
«توقیف، ارعاب، سرکوب، توهین و تهدید، ابزارهایی هستند که در طول تاریخ در مقابل تلاشهای دموکراتیک افراد آزاداندیش قرار گرفتهاند. به همین دلیل انتظار میرفت که واکنش افراطیها به کوچکترین انتقاد، چنین باشد. روزنامهنگاران مستقل نیز توقع ندارند که ایشان دیدگاه خود را تغییر دهند زیرا تغییر دیدگاه احتیاج به کسب علم و معرفت دارد که شاید در وجود ایشان یافت نشود اما بدونشک توقع آن است که مسئولان عالیرتبه نظام، با شکیبایی خود در جهت رفع مشکل اخیر برآیند و دادستان محترم نیز به عنوان مدعیالعموم به سبب توهین و تهدید رخ داده از سوی افراطیها با ایشان برخورد کند.»
لزوم برخورد جدی مراجع ذیصلاح
در فضایی احساسی و عاطفی که تقریباً همه اقشار جامعه، با عقاید و افکار کاملاً متفاوت، مبهوت و متأثر از صلابت و اراده پولادین نگاه شهید بزرگوار «محسن حججی» در آستانه سلاخی شدن به دست داعش هستند، ناگهان روزنامهای بدسابقه، در قالب دلسوزی برای «جوانان این مرز و بوم»، کل فلسفه دفاع از حرم را زیر سؤال میبرد. بی شک این ابراز همدردی یا احترام به شهیدان مدافع حرم در ابتدای آن مطلب کذایی هم چیزی از سنخ «قرآن سر نیزه» است که در لوای آن ریشه شهادت و شهادت طلبی را به طور خزنده بزنند.
به نظر میرسد که رسانههای اصلاح طلب در پناه حمایتهای دولتی، در مواجهه با اصل انقلاب و ارزش زدایی از مبانی انقلاب، نوعی فراغ بال احساس میکنند که یک روزنامه، با سابقه چند نوبت توقیف به خاطر این گونه توهینها با واکنشی حداقلی مواجه میشود و همین موضوع موجب میشود که وقاحت را تکرار کند و با فحاشی، روضه «نبود آزادی بیان» هم بخوانند.