به گزارش مشرق، درگذشت محمدعلی فلاحتی نژاد باعث بهت و اندوه تمامی اهالی وزنه برداری ایران شد، اما این اتفاق برای شاهین نصیری نیا، دوست و همدوره قدیمی این قهرمان فقید، ناراحتی دو چندانی داشت. اول اینکه نصیری نیا به دلیل مربیگری تیم ملی وزنه برداری آمریکا در ایران حضور نداشت تا در مراسم خاکسپاری دوست قدیمی اش حضور یابد و دوم اینکه شاهین خاطرات تلخ و شیرین فراوانی با مرحوم فلاحتی نژاد دارد و هنوز خبر درگذشت همقطارش را باور ندارد. درگذشت مرد طلایی رقابتهای جهانی ۲۰۰۳ ونکوور، باعث شد شاهین نصیری نیا هم بیپرده به سیاست های علی مرادی و فدراسیون وزنه برداری انتقاد کند. فدراسیونی که به گفته شاهین، سکاندارش از حضور قهرمانان و بزرگان این رشته در اطرافش ترس و واهمه دارد. گفتگوی خبرنگار مهر با قهرمان پیشین جهان و مربی کنونی تیم ملی آمریکا را با هم می خوانیم:
* گویا رفاقت شما با مرحوم فلاحتی نژاد به سالها قبل بر می گردد؟
من با محمدعلی فلاحتی نژاد از سال ۱۳۷۲ با هم رفیق و هم دوره بودیم. از سالهایی که هر دو عضو تیم تهران شدیم و از رده های پایه با هم رشد و تمرین کردیم. البته علی کمی دیرتر به تیم ملی آمد ولی از آن دوران تا سال ۲۰۰۴ با هم بودیم. علی خیلی زحمتکش بود وسخت تمرین می کرد. همین تلاش و تمرینات بی وقفه اش هم باعث شد به رده بالای ملی و مدال جهان برسد.
* پس چرا بعد از دوران قهرمانی نتوانست در کسوت مربیگری با فدراسیون همکاری کند؟
تنها علی نبود که از عرصه وزنه برداری ایران طرد شده، امثال او زیادند که توسط علی مرادی از گردونه این رشته طرد شدند و جایی در بدنه فدراسیون ندارند. اصولا علی مرادی از اسامی بزرگ ترس دارد و به هیچ عنوان دوست ندارد از آنها استفاده کند. اگر دقت کنید به جز محمد حسین برخواه که فعلا با فدراسیون همکاری دارد، هیچ فرد یا افراد متخصص و خبره ای در حوزه وزنه برداری در اطراف فدراسیون کنونی نیست.اکثر اطرافیان علی مرادی هم کسانی هستند که سر سوزنی در این حوزه تخصص ندارند.
* یعنی فلاحتی تمایل داشت، اما هیچگاه از سوی فدراسیون دیده نشد؟
همانطور که گفتم اطراف فدراسیون را افراد ناکارآمد و غیرمتخصص گرفته، ضمن اینکه علی مرادی و افرادش از زمان حضورشان در فدراسیون به جز هدر دادن نیروهای کارآمد و فرصت سوزی و ایجاد حاشیه کار دیگری نکردند. علی مرادی طی دو سال و نیم گذشته فقط به فکر کسب کرسی در فدراسیون جهانی بود و هیچ. آیا چنین مدیری وقت فکر کردن به وزنه برداری کشور و مشکلات و قهرمانانی همچون فلاحتی نژاد را دارد؟ وی در دو سال و نیم بیشتر وقت و انرژی خود را صرف مسافرت با بودجه فدراسیون کرد تا به بدنه فدراسیون جهانی راه یابد، پس نمی توان انتظار داشت که به امثال فلاحتی فکر کند.
* گفته می شود برخلاف علی مرادی، مرحوم فلاحتی نژاد کارهای مثبت زیادی برای او انجام داد.
فلاحتی نژاد در به روی کار آمدن علی مرادی به عنوان رئیس فدراسیون نقش ویژه ای داشت، اما از همان اول او را کنار گذاشتند. او هیچوقت رسما دعوت به همکاری نشد و بجز وعده و وعید چیزی به او ندادند. امثال فلاحتی عاشق وزنه برداری بودند و هستند، ولی همانطور که گفتم علی مرادی ترجیح می دهد همیشه با افرادی که کمترین اطلاعات را در این حوزه دارند کار کند. مرادی عادت دارد که اگر موفقیت و پیروزی به دست آمد، جلو بیاید و آن افتخار را به زحمات خودش نسبت دهد و اگر هم شکستی در کار بود، اطرافیانش را قربانی کند. رئیس فدراسیون در این سالها ثابت کرده که همه تقصیرها را بر گردن اطرافیان خود می اندازد و همیشه خود را بی تقصیر می داند.
* دور بودن یک قهرمان مثل فلاحتی از این عرصه چقدر برایش سخت بود؟
ورزشکارانی که در وزنه برداری قصد قهرمانی دارند، مثل تمامی رشته های سنگین دیگر باید از تمام وقت و زندگی خود بگذرند. آنها از بهترین فصل زندگی خود که می تواند صرف تحصیل، تفریح و یا آموختن حرفه ای جهت تامین آینده شان شود، می زنند و صرف تمرینات سنگین وزنه برداری می کنند. حال اگر موفقیت و قهرمانی حاصل شود که یک مدت تشویق و تمجید شفاهی و معدود جوایزی به او تعلق می گیرد که شاید گوشه ای از آینده اش را تامین کند. اگر هم دوره فعالیت انها بدون قهرمانی و بدون مدال طی شود که تمام این وقت و انرژی یعنی هیچ. در خوشبینانه ترین حالت اگر یک قهرمان مثل فلاحتی بعد از ۱۰ یا ۱۵ سال زحمت و تلاش برای قهرمانی به زندگی عادی برسد و تشکیل خانواده دهد، دیگر شغل و پول آنچنانی ندارد. متاسفانه مثل وزنه برداری ایران، افراد غیرمتخصص جای همین قهرمانان را گرفته اند و جایی برای امثال فلاحتی ها باقی نمی ماند. این است که قهرمانان ما مثل مرحوم فلاحتی باید سرخوردگی و سختی های زندگی را تحمل کنند.
* یعنی واقعا امثال فلاحتی ها هیچگاه به حقشان نرسیدند؟
خیلی از قهرمانان و پیشکسوتان به حقشان نرسیدند که علی فلاحتی نیز یکی از آنها بود. علی به جای اینکه در این سن و سال و با این کوله بار تجربه در کسوت مربیگری در وزنه برداری فعالیت کند، مغازه کوچکی راه انداخت تا بتواند با حداقل درآمدی که داشت، چرخ زندگی ساده ای را بچرخاند. جالب تر آنکه بیشترین بی مهری و بی توجهی ها هم در دوره ریاست علی مرادی و در دوران فعالیت قهرمانی نسل ما بود.
* بزرگترین آرزوی فلاحتی در دوران قهرمان چه بود؟
آرزوی هر وزرشکاری کسب عنوان قهرمانی جهان و المپیک است. علی به یکی از این آرزوها رسید و قهرمان جهان شد، اما همیشه دوست داشت مدال المپیک هم داشته باشد که به دلایل مختلف این آرزو برآورده نشد. البته علی همیشه دوست داشت دیده شود و ارزش زحماتش را بدانند. او دوست داشت در مربیگری هم موفق باشد که در مقطعی هم حسین رضازاده و کوروش باقری از او استفاده کردند موفق هم بود. متاسفانه در فدراسیون تحت ریاست مرادی به هیچ عنوان به او توجه نشد تا علی سخت افسرده و سرخورده شود.
* با این وضعیت بسیاری از قهرمانان پیشین وزنه برداری خانه نشین و افسرده شده اند؟
فلاحتی نژاد رفت و از این وضعیت خلاص شد، اما هستند افراد متخصصی که وزنهبرداری جهان از طرد و محو شدن آنها توسط فدراسیون وزنه برداری کشورمان بسیار خوشحال است، چراکه حضور آنها یعنی اقتدار وزنه برداری ایران. ای کاش زمینه ای فراهم می شد تا از این بزرگان و سرمایه های ارزشمند ورزشی با درایت و بدون غرض ورزی شخصی استفاده شود تا در آینده شاهد اینگونه سرخوردگیها نباشیم. قهرمانان ملی از پول بیت المال رشد پیدا کرده اند و نباید به سادگی بعد از دوران قهرمان نادیده گرفته شوند. با کمال تاسف با توجه به شناختی که از فدراسیون کنونی دارم، فعلا هیچ چیز جز دستیابی به اهداف شخصی در سیستم مدیریتی وزنه برداری ایران وجود ندارد.