به گزارش مشرق، حمیدرضا امیری صفت ملقب به حمید صفت که به اتهام قتل شوهر مادرش بازداشت شده است پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.

وی درباره جزئیات حادثه و مرگ شوهرمادرش به سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت گفت: پدر و مادرم زمانیکه کودک بودم از هم جدا شدند و مادرم حدود 12 سال قبل با هوشنگ ازدواج کرد، هوشنگ در آلمان یک مغازه داشت، همراه با مادرم در آنجا زندگی می‌کردند و هر چند وقت یک‌بار با مادرم به ایران می‌آمدند، مادرم و هوشنگ در خانه‌ای در خیابان شیخ‌بهایی ساکن بودند و وسایل من نیز آنجا بود اما اکثراً در محل کارم ساکن بودم.

وی ادامه داد: هوشنگ فرد تُندخویی بود و مدام مادرم را کتک می‌زد حتی یک بار به روی مادرم چاقو کشیده بود، وی با همه اطرافیانش دعوا می‌کرد و با خانواده خودش نیز مدام درگیر بود و ما همیشه سعی داشتیم وی را آرام کنیم تا اینکه در تاریخ 24 مرداد ماه جاری برادرم که ساکن امریکا است با من تماس گرفت و گفت هوشنگ مادرم را مورد ضرب و شتم قرار داده است و از من خواست که علت این کارش را جویا شوم.

وی افزود: خانمی که همسایه مادرم در آلمان است، شب قبل از حادثه به منزل مادرم رفته و صبح روز 24 مرداد قرار بود به آلمان بازگردد که مادرم با من تماس گرفت و از من خواست آن خانم را به فرودگاه ببرم اما به مادرم گفتم خودرو همراهم نیست، صبح روز 24 با مادرم تماس گرفته و از وی پرسیدم که کجایی؟ مادرم گفت آن خانم را به فرودگاه برده و اکنون درحال بازگشت به منزل است من نیز به مادرم گفتم هر زمان که به خانه رسیدی با من تماس بگیر تا به منزل بیایم و لباسهایم را عوض کنم.

حمیدصفت در ادامه اظهاراتش به بازپرس امور جنایی تهران گفت: حدود ساعت 13 آن روز (24 مرداد) مادرم تماس گرفت و گفت مربی آواز من قرار است به خانه برود که من نیز آماده شدم و به منزل رفتم، زمانیکه به خانه رسیدم  هوشنگ روی مبل نشسته بود که من از وی پرسیدم چرا با مادرم اینگونه رفتار کردی و او را کتک زدی که وی گفت کتک زدم که زدم، در این حین من گلدان شیشه‌ای را از نزدیک تلویزیون برداشتم و به سمت راست هوشنگ پرتاب کردم، گلدان را به سمت مخالف هوشنگ پرتاب کردم و قصد داشتم وی بترسد و از او زهرچشم بگیرم سپس میزجلوی کاناپه را برگرداندم که هوشنگ به سمت من هجوم آورد.

وی ادامه داد: زمانیکه هوشنگ به سمت من هجوم آورد مادرم مابین من و او قرار گرفت، در این لحظه یک ضربه به صورت هوشنگ زدم و درحالیکه او در معرض دیدم نبود چشم و بینی‌اش را گرفتم، در آن زمان همسایه‌ها سر رسیدند و مادرم در منزل را باز کرد، سپس هوشنگ به سمت آشپزخانه رفت تا چاقو بردارد، من جلوی در ورودی آشپزخانه از پشت دستان وی را گرفتم که سمت چاقو نرود که وی لیوان آب روی میز را با دست چپش برداشت که من لیوان را از دستش گرفته و به روی زمین پرت کردم در نهایت همسایه‌ها ما را از هم جدا کردند و من مادرم را از آنجا بردم، بعد نیز از همسایه‌ها شنیدم که آنها یکی دو ساعت نزد هوشنگ بوده و با وی حرف زده‌اند و پس از ساعتی او را به بیمارستان برده‌اند.

اظهارات حمیدصفت درحالی مطرح شد که در پرونده بالینی هوشنگ علت اولیه مرگ وی ضربه شدید به سر در ناحیه آهیانی گیجگاهی اعلام شده است که حمیدصفت در اظهاراتش با رد هرگونه ضربه به سر متوفی به بازپرس گفت: من به هیچ‌وجه ضربه به سر هوشنگ نزدم و اصلاً قصد کشتن وی را نداشتم فقط می‌خواستم وی را بترسانم که مادرم را مورد ضرب و شتم قرار ندهد، احتمال می‌دهم سر هوشنگ حین کِشمکش با من به دیوار یا کمد کنار مبل خورده باشد، چون در آن لحظات هوشنگ تقلا می‌کرد که مادرم را کنار بزند و با من درگیر شود.

وی مدعی شد: در این سالهایی که هوشنگ همسرم مادرم شده بود، مدام از وی حمایت کرده و همیشه با هم بیرون می‌رفتیم، او در ایران شغلی نداشت و هر چند وقت یک‌بار من به مادرم در خرج منزل کمک می‌کردم و به مادرم پول می‌دادم تا به هوشنگ دهد، حتی در این شرایط سخت مالی و بدهی‌هایی که داشتم پول شارژ ساختمان،‌ آب و برق منزل هوشنگ را نیز من می‌دادم، هوشنگ در آلمان نیز بدترین رفتارها را با مادرم داشت و این بار فقط برای این نزد هوشنگ رفتم که ببیند مادرم بی‌کس نیست، تمام اظهاراتم را نیز در کمال صداقت تعریف کردم.

 سرانجام پس از این اظهارات، سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس امور جنایی تهران دستور بازداشت حمیدرضا را به اتهام قتل هوشنگ صادر کرد و وی را برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار داد.